شاکری: برخی در حوزۀ ادبیات زنانه دچار افراط و تفریط هستند/ زواریان: به وجود نداشتن ادبیات زنانه قائل نیستم
سه شنبه 19 ارديبهشت 1396

در سالن یاس برگزار شد؛

شاکری: برخی در حوزۀ ادبیات زنانه دچار افراط و تفریط هستند/ زواریان: به وجود نداشتن ادبیات زنانه قائل نیستم

چهارمین نشست «ادبیات با طعم انقلاب» با حضور زهرا زواریان، نویسنده و سردبیر ماهنامۀ ادبیات داستانی و احمد شاکری، نویسنده و منتقد ادبی، توسط مؤسسۀ فرهنگی رسول آفتاب در سالن یاس سی‌امین نمایشگاه کتاب تهران برگزار شد.

به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی مجمع ناشران انقلاب اسلامی، منانشر، سومین نشست «ادبیات با طعم انقلاب» با حضور زهرا زواریان، نویسنده و سردبیر ماهنامۀ ادبیات داستانی و احمد شاکری، نویسنده و منتقد ادبی، در سالن یاس سی‌امین نمایشگاه کتاب تهران برگزار شد.
در ابتدای این نشست زهرا زواریان، دربارۀ مفهوم ادبیات داستانی گفت: من نمی‌خواهم با تعریف داستان به مفهومش برسم و به مباحث نظری نمی‌پردازم. برای ما که اهل ادبیات هستیم و به متن ادبی توجه داریم، خوانش متن و چیستی آن مهم است و این که از بین این متون و داستان‌هایی که خوانده شده، ما به چه نظریه‌ای می‌رسیم یا نمی‌رسیم.
این نویسنده دربارۀ علت علاقه‌اش به ادبیات زنانۀ دفاع مقدس گفت: سؤال مهم این است که زنان نویسنده با این رویداد تاریخی چگونه برخورد کردند و چگونه در داستان‌هایشان آن را منعکس کردند. سؤالی که همیشه برای من جذاب بود و باعث شد به سمت این زمینه بروم، این است که زن به‌عنوان مظهر مهربانی و زیبایی در برابر جنگ به‌عنوان پدیده‌ای خشن و زشت چگونه مواجه شده و این تقابل چگونه در پدیداری به نام داستان روایت شده و این زن چگونه این اتفاق را در داستان روایت کرده.
زواریان چهرۀ زن و مرد ادبیات پیش از انقلاب را با ادبیات پس از آن به‌خصوص ادبیات دفاع مقدس این‌گونه مقایسه کرد: اگر داستان‌های پیش از انقلاب را خوانده باشیم و چهرۀ زن و مرد در آنها را مطالعه کنیم، می‌بینیم زن در این داستان‌ها بسیار منفعل و مظلوم روایت شده و از مرد به‌عنوان موجودی ظالم و ستمگر یاد می‌شود که به زن ستم می‌کند؛ درحالی‌که در داستان‌های جنگ، تحولی بنیادین در چهرۀ زن و مرد می‌بینید. ناگهان انگار زن جدیدی در جامعۀ داستانی ظهور پیدا می‌کند. آن زن مظلوم ستمدیده‌ای که همواره نقش قربانی را بازی می‌کرد و منفعل بود، در داستان‌های پس از انقلاب به‌خصوص داستان‌های جنگ، ناگهان به زنی فعال و مقتدر تبدیل می‌شود که انگار دیگر جنس دوم نیست. هویت جنسی خودش را به شکل دیگری به نمایش می‌گذارد. مرد این داستان‌ها هم یک مرد جدید است. وجود این مرد بسیار پررنگ است و نوع ارتباطی که این زن با این مرد برقرار می‌کند، رابطه‌ای اصیل است. این مرد مردی است که به قهرمان تبدیل می‌شود و زن در این داستان‌ها در نقش نهاد قرار می‌گیرد و بسیار فعال عمل می‌کند. این زن عاشق این مرد است: مردی که از خود می‌گذرد. جنگ باعث می‌شود این مرد در غیاب باشد. این باعث تنهایی زن می‌شود و نوعی تنهایی وجودی برای زن رخ می‌دهد. غیاب مرد انگار فقط غیاب جسمی است و قوای روحی و معنوی‌اش در زندگی زن وجود دارد و از آن به شکل خاطرات و تداعی‌های مکرر بهره می‌برد. این تنهایی باعث می‌شود زن نحوی تخیل شاعرانه را به کار ببرد و از تخیلش برای گریز از تنهایی استفاده کند. این تخیل او را از مرز عالم ماده فرامی‌برد و به او معنویتی می‌دهد که این معنویت، از جنبه‌های هویت‌بخشی داستان‌های زنانۀ دوران جنگ است. بعد از این دوران، دیگر این ویژگی را به‌طور پررنگ در داستان‌ها نمی‌بینیم.
شاکری افزود: نکته‌ای که به نظر من در بررسی ماهیت و ابعاد و مؤلفه‌های ادبیات زنانۀ دفاع مقدس اهمیت دارد، توجه به ماهیت خود ادبیات دفاع مقدس است. رویکرد اصلی آن است که ما به شناخت ماهیت ادبیات دفاع مقدس برسیم. بعد ببینیم نسبت ادبیات زنانه با ادبیات دفاع مقدس چیست. این موضوع بسیار اهمیت دارد به این دلیل که اصطلاحات متعددی راجع به ادبیات داستانی دفاع مقدس پدید آمده؛ مثل ادب المقاومه، پیش از آن ادبیات دفاع مقدس، پیش از آن ادبیات پایداری و پیش از آن ادبیات جنگ و جنگ تحمیلی. به نظر می‌رسد اینها تفاوتی با هم ندارند؛ اما تفاوت اینها تفاوت مبنایی و در نگاهی است که ما به عمق جنگ داریم. یعنی همان تعاریفی که برای ادبیات انقلاب اسلامی داریم، برای ادبیات دفاع مقدس هم داریم.
احمد شاکری درخصوص رویکردهای نگاه به ادبیات زنانه گفت: برخی از کسانی که در حوزۀ ادبیات زن و زنانه‌نویسی صحبت می‌کنند، دچار افراط و تفریط هستند. می‌گویند ادبیات ما مردانه بوده و هست. فضا و موضوع ادبیات جنگ هم به‌مراتب مردانه است. این ادبیات به‌صورت افراطی به زن کم‌توجه یا بی‌توجه است. نتیجه‌اش این است که ما باید رویکردی آغاز کنیم که این را جبران کند و نهضتی زنانه برخیزد تا دربارۀ زنان بنویسد. زنی که جنس دوم است باید حقوق خودش را از ادبیات مردانه بستاند. این همان برابری و تساوی است که در مباحث فمنیستی مطرح می‌شود. در اینکه آیا اساساً ادبیات و ادبیات دفاع مقدس ما مردانه یا زنانه است، محل تردید است.
اما اگر بخواهیم با رویکرد غربی این حق را بستانیم، باید حق را از قرآن هم بگیریم. چون تمام ضمائرش مردانه است و بیشترِ داستان‌هایش دربارۀ مردهاست. اما از افق بالا که بنگریم، طبق متن قرآن تفاوتی بین زن و مرد نیست.
شاکری این‌گونه نگاه ادبیات متعهد را به این موضوع بیان کرد: در ادبیات متعهد تقسیم‌بندی به ادبیات مردانه و زنانه معنا ندارد. ادبیات متعهد به سیر کمالی اعتقاد دارد که در آن تفاوتی بین زن و مرد نیست. ضمن اینکه در ماهیت و ارزش‌های ادبیات دفاع مقدس هم زنانه و مردانه بودن معنا ندارد. نتیجه این است که بحث دربارۀ زن در ادبیات دفاع مقدس به‌عنوان رویکردی تعیین‌کننده و کلی که بتواند ادبیات را مرزبندی کند، قابل توجه و قابل دفاع نیست.
زواریان اضافه کرد: من از داخل ادبیات دارم حرف می‌زنم. ما تمام سال‌های بعد از انقلاب با این نگاه مواجه بودیم که آثار داستانی و ادبی را با نگاهی خارج از خود ادبیات می‌خواهیم تحلیل کنیم و این به‌بیراهه‌رفتن است. این دو نگاه خیلی با هم متفاوت است. در نگاه داستانی ممکن است رزمنده‌ای کار بدی هم انجام دهد. از داخل ادبیات، ما نگاه سفید و سیاه نداریم. کسی مطلقاً خوب یا بد نیست؛ اما با نگاه خارج کسی نباید خطایی مرتکب شود.
سردبیر ماهنامۀ داستانی با بیان اینکه به وجود نداشتن ادبیات زنانه قائل نیست، گفت: الان نگاهی هست که طبق آن زن و مرد یکی‌اند. از نظر ذاتی زن با مرد تفاوت ماهوی ندارد. طبق این نگاه زن به‌تدریج زن می‌شود. با این نگاه کاملاً مخالفم. اصلاً لازم نیست از بیرون متن بگوییم زنانه‌نویسی هست یا نیست. کافیست داستان‌هایی را که زنان دربارۀ جنگ نوشته‌اند، بخوانیم و با داستان‌های مردان مقایسه کنیم. این دو نگاه کاملاً متفاوت است. جهان‌بینی‌اش و نثرش متفاوت است. زنی که زندگی‌اش دارد تاراج می‌شود، وقتی این فضای خشن را توصیف و روایت می‌کند، به‌قدری سرشار از لطافت و زیبایی می‌شود و لطافت و خشونت به‌قدری هنرمندانه تلفیق می‌شوند که این تفاوت‌ها را از خارج ادبیات نمی‌شود دریافت. باید از خود متن برداشتشان کرد.
شاکری افزود: نکتۀ اول این است که تصور ما دربارۀ زن و مرد چیست. عموماً زن را جنس لطیف و رحمت و لطف را خصوصیت زنانه می‌دانند و مرد را موجودی خشن می‌انگارند. این با آموزه‌های دینی سازگار نیست.
وی همچنین گفت: با این که جنگ پدیده‌ای زشت و خشن است، موافق نیستم. واژه‌های زشت و خشن، دفاع مقدس را از جنبه‌های قدسی خلع می‌کند. این با ماهیت دفاع مقدس و دید دین به آن سازگار نیست.
زهرا زواریان علت مخالفتش را عبارت «دفاع مقدس» را این‌گونه عنوان کرد: من با این موافق نیستم که دفاع مقدس را به ادبیات اضافه کنیم. چون این مقدس بودن چیزی را به ادبیات اضافه می‌کند که دست آدم را می‌بندد. دیگر نمی‌شود راحت به آن پرداخت.
 
نظر بدهید