حقیقت سمیر
«حقیقت سمیر» روایت عزتمندی و سربلندی یک مبارز حقیقتطلب و ظلمستیز است. جوان دروزی سلحشوری که قلبش به سمت نور میتپد و از سیاهی گریزان است. میزان تحمل و ایستادگی و تحول شگرف و خواندنی سمیر، درس عزتمندی و شرافت و حقخواهی است.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی مجمع ناشران انقلاب اسلامی، منانشر، یک زندگی بسیار ویژۀ انسانی و اخلاقی، یک پروندۀ خاص سیاسی انقلابی و یک فرایند بسیار عمیق نظری و درک حقایق هستی را با سمیر قنطار میتوان تجربه کرد؛ قدم به قدم؛ و با تمام اوج و فرود.
حقیقت سمیر با قلمی روان و جذاب، پر از هیجان و تجربه است. داستان با تمام پیچیدگیاش در طناب بیسروته سیاست و جنگ و مبارزه و زندان، با جملاتی ساده و کوتاه بیان شده است؛ ذهن دقیق و حافظۀ قوی سمیر، کمک بسیاری به این روند کرده و با صحنهپردازیهای شفاف شما را کاملاً در دل موقعیت و حادثه قرار میدهد:
«یکی از بچهها پیاده شد تا قایق را به سنگی ببندد. تجهیزات را به او دادم. لباسهایمان را پوشیدیم. کولهپشتیمان را بر دوش انداختیم، سلاحها را دوباره وارسی کردیم و سپس به راه افتادیم. به محوطهای پر از درخت رسیدیم. از پیادهروی خیابان عبور کردیم. به یک محوطۀ چمن رسیدیم. مقابل خانهای سهطبقه، با پلاک 61. در سمت راست ویلایی شیک قرار داشت.» (ص 63)
هنوز که هنوز است، جهان اسلام با تومور بدخیم و سرطانی «اسرائیل صهیونیسم» دست و پنجه نرم میکند و درمانهای اساسی، عملی نشده است. بدیهی است تمامی حوادث و جریانات سیاسی نظامی که در خطۀ فلسطین افتاده و در جریان وقوع است، به پیکرۀ پاک اسلام مربوط میشود و تأثیر مستقیم و غیرمستقیم روی آن خواهد داشت؛ پس دست ادبیات و قلم وظیفۀ سنگینی در این زمینه بر دوش دارد. «حقیقت سمیر» ادای وظیفهای در این وادی است.
سمیر بازگو میکند؛ فراز و نشیبهای عجیب و غریب زندگی مبارزاتیاش را، آوارگی فلسطینیان و شرایط اسرای فلسطینی را و وحشیگری و کینهتوزی اسرائیلیها را. او از دردهای بیامانی که در 17 تا 30 سالگی زیر شکنجهها کشیده میگوید، از سلاخخانههای اسرائیلیها، از نقشههای شیطانی و مزورانه آنها، از مظلومیت و بیپناهی فلسطینیها و از رشادت حزبالله.
«گوشیهای آمپلی فایر را به گوشهایم وصل کردند و صداهای وحشتناکی را تا حدی که دستگاه توان داشت، بالا بردند. سرم در حال ترکیدن بود و گوشهایم سوت میکشید. بلندم کردند و مرا به دیواری که برق به آنجا وصل بود، مصلوب کردند. تنم از شدت درد میلرزید. مغزم تیر میکشید. از همان دستبندها برق به تمام بدنم میرسید. همۀ سلولهای بدنم از درد به فغان آمده بود. نمی دانم چندبار بیهوش شدم و مرا با سطل آب سرد به هوش آوردند. ... دیگر شب و روز را نمیفهمیدم.» (ص 101)
سمیر یک دروزی لبنانی است که بهخاطر جنگ با اسرائیل به یک جنبش چپگرای فلسطینی میپیوندد؛ اما وقتی متوجه میشود که شرکت در جنگهای داخلی، به برادر کشیهای کور منجر میشود، مبارزات خود را به سمت صهیونیسم هدایت میکند. وقتی 16 ساله است، فرماندهی یک گروه مبارز را بر عهده میگیرد؛ به فلسطین میرود و چند اسرائیلی را میکشد. اما اسیر، زندانی و شدیداً شکنجه میشود.
«او با چیزی شبیه دمباریک بدون بیهوشی و بیحسی موضعی شروع به خارج کردن گلولهها از بدنم کرد. گلولهها هر یک تا عمق زیادی در بدنم فرو رفته بودند. درد وحشتناکی همۀ وجودم را فرا گرفت. به سربازها دستور داد تا تکه پارچهای در دهانم فرو کنند... در بیرون آوردن گلوله زیر بغل و پشتم خیلی درد کشیدم. بهخصوص که معلوم بود برای شکنجه و عمداً این کارها را میکند.» (ص 76)
از او اطلاعاتی در مورد فرماندهان و دوستانش میخواهد، او را مجبور به امضای اعترافاتی دروغین میکنند و میخواهند اطلاعات دروغ در مورد گروههای مبارز به خبرنگاران و توی برنامۀ زنده تلویزیونی بدهد و گروههای مبارز را تروریسم بنامد. او قبول نمیکند. شکنجهها شدیدتر و وحشتناکتر میشود! مدت زندان به درازا می کشد. آشنایی او با تعدادی مبارزان گروه حزبالله در زندان، حوادث غیرقابل پیشبینیای را رقم میزند و مسیر مبارزات او را تغییر میدهد؛ در واقع مسیر زندگی او را.
«حقیقت سمیر» روایت عزتمندی و سربلندی یک مبارز حقیقتطلب و ظلمستیز است. جوان دروزی سلحشوری که قلبش به سمت نور میتپد و از سیاهی گریزان است. میزان تحمل و ایستادگی، و تحول شگرف و خواندنی سمیر، درس عزتمندی و شرافت و حقخواهی است؛ مشق آزادگی و ظلمستیزی. مصاحبۀ اختصاصی و شفاهی سمیر قنطار که بازگویی خاطرات و زندگینامۀ اوست، با کشش داستانی فراوان و حوادث رنگارنگ و تلخ و شیرین، مخاطب را تا صفحۀ آخر رها نخواهد کرد.
این کتاب به قلم یعقوب توکلی به رشتۀ تحریر درآمده و در قطع رقعی و 534 صفحه و به قیمت 210.000 ریال در نوبت چاپ اول منتشر شده است.
به نقل از رجانیوز