«خرمشهر را خدا آزاد کرد» چکیده و دیدگاه ما نسبت به هنر و رسالت هنر
شنبه 06 خرداد 1396

احمد شاکری در نقد کتاب «بی اسمی»

«خرمشهر را خدا آزاد کرد» چکیده و دیدگاه ما نسبت به هنر و رسالت هنر

شاکری نویسنده گفت: نه‌تنها عصاره و چکیده دیدگاه ما نسبت به دفاع‌مقدس بلکه عصاره و چکیده باور و اندیشه ما نسبت به هنر و رسالت هنر، جمله ای است که حضرت امام (ره) فرمودند: "خرمشهر را خدا آزاد کرد".

به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی مجمع ناشران انقلاب اسلامی، منانشر، به نقل از خبرگزاری نسیم، باشگاه کتاب فرهنگسرای انقلاب اسلامی آئین رونمایی، نقد و بررسی و جشن امضای کتاب «بی اسمی» نوشته‌ی احمد شاکری با حضور جهانگیر خسروشاهی، نویسنده، منتقد و پژوهشگر، جواد جزینی نویسنده و کارشناس ادبی، امین خرمی کارشناس و مجری و گوینده رادیو، همراه با خوانش بخشی از کتاب توسط علی سلیمانی‌، بازیگر سینما و تلویزیون سه‌شنبه 2 خرداد برگزار کرد.
در ابتدای این نشست علی سلیمانی، بازیگر سینما و تلویزیون همراه با نواختن کلارینت به خوانش بخش هایی از این کتاب پرداخت. این خوانش در دکوری که با تصویر رزمندگان سوار بر قطار و کوله پشتی های جنگی روی زمین صورت گرفت.
در ابتدای این نشست امین خرم، مجری نشست ضمن با گرامیداشت سالروز سوم خرداد این شعر از قیصر امین‌پور را خواند:
ناگه رجز هجوم خواندند / برگرده گردباد راندند
شستند به خون شب زمین را / شمشیر  به آسمان رساندند
ماندند به عهد خویش و رفتند / رفتند ولی همیشه ماندند
خرمی در رابطه با کتاب «بی اسمی» گفت: اگر اهل مسافرت باشید، در کنار اینکه قطعا هر جهان داستان یک سفر از ابتدا تا انتهاست، قهرمان کتاب بی‌اسمی خودش مسافر است و در آن واحد دو سفر جغرافیایی و درونی را تجربه می‌کند و یک سیر و سلوک دارد که قهرمان بی اسم داستان بلند «بی‌اسمی» آن را دنبال می‌کند.
این گوینده رادیو در ادامه گفت: در جهان نویسندگان و به‌ویژه نویسندگانی که در راستای ادبیات انقلاب و دفاع مقدس قدم می‌زنند، احمد شاکری را بیشتر یک منتقد می‌دانند و دو دسته هستند، یا به شدت طرفدار یا کاملا روبه‌روی احمد شاکری قرار گرفته‌اند و برای من سعادت است که اکنون در کنار او هستم و اعلام کرد هر کس این کتاب را نخواند، قطعا اشتباه کرده است.
قطار داستان تمثیل حرکت انسان‌ها در زندگی
خسروشاهی به عنوان کارشناس نشست و منتقد کتاب، ضمن ابراز خوشحالی از حضور در این جلسه و ابراز امیدواری که این جلسه یک آذرخش برای این فضای غریبی که در ادبیات داستانی ما وجود دارد؛ باشد، در ابتدای ورود به بحث اعلام کرد که عرایض بنده چه در تمجید و تعریف کتاب و چه در نقد این اثر، دریافت من به عنوان یک خواننده است و مطلق نیست و آقای شاکری آن را جسارتی بر خود نداند.
وی از شاکری برای استفاده از نام سرباز برای رزمندگانی که از ابتدا تا تقریبا انتهای داستان در قطار در حال حرکت‎اند، انتقاد کرد و گفت: گرچه نوع بیان و فرهنگ بیانی افراد درون قطار، بیان و گفتار سرباز به معنی نیروی موظفی که در ارتش خدمت می‌کند، نیست اما علت انتخاب آن از جانب نویسنده داستان را نمی‌دانم.
این کارشناس در ادامه افزود: شاید نویسنده دنبال یک فضای خاص برای داستان بوده و می‌خواسته اتمسفری داستانی بسازد و دید ویژه ای به ما بدهد، غیر از مضمون بسیار شیرین و ارزشمندی که کتاب به آن پرداخته، که به نظر بنده «بی اسمی» یک سلوک عرفانی است؛ همین نوع نگاه به رزمنده در طول خواندن اثر من را اذیت کرد.
خسروشاهی بیان کرد: کتاب بی اسمی در یک لحظه واقع شده است و من خیلی به این مسئله که گفته می‌شود این اثر یک سفر بیرونی و یک سفر درونی است، نرسیدم و چیزی که من از آن دریافتم این است که خود قطار یک نگاهی به زندگی و تحرک و سیال بودن آن دارد؛ یعنی قطار داستان آقای شاکری بیان و تمثیل حرکت انسان‌ها در زندگی است.
وی گفت: در طول داستان در حرکت قطار اتفاقاتی که باید در یک سفر داشته باشیم نمی‌بینیم و مبدا و مقصد قطار مبهم است، هیچ ایستگاهی وجود ندارد و نویسنده گاه تصویری از سیاهی، بیابان، تونل تاریک و... را به نمایش می‌گذارد که خیلی با سفر رزمندگانی که آخرین سفر زندگی‌شان است و تا چند لحظه دیگر شهید می‌شوند همخوانی ندارد.
خسروشاهی ادامه داد: به نظر من تا قبل از اینکه دعای جوشن کبیر وارد داستان شود، توصیفات، بیان حالت‌های درونی و روایت خود داستان خیلی به یک داستان خشک و بی‌روح است و پس از آن است که داستان اوج می‌گیرد به همین دلیل است که می‌گویم کار یک سلوک عرفاتی لحظه‌‌ای است.
وی گفت: جریانی که نقد را در کشور ما ساماندهی می‌کند و بیشتر به غرب‌گرایان میدان می‌دهد، به نفعشان نبود که شاکری را در داستان ببینند و در عوض‌ پژوهش‍‌های او بسیار مورد نقد و شماتت قرار گرفت. در واقع جریان روشنفکری که در ادبیات داستانی ادعای بی‌طرفی می‌کنند، داستان‌های آقای شاکری را ندیدند و فقط پژوهش‌های او مورد نقد واقع شد.
خسرو شاهی در پایان صحبت‌های خود اظهار کرد، من «بی اسمی» را داستانی در یک لحظه می‌بینم که نویسنده هنرمندانه کربلا، عاشورا و ... را به تصویر کشیده است. وی در ادامه به شاکری به خاطر نوشتن کتاب و به انتشارات اسم به دلیل چاپ این اثر تبریک گفت و این کتاب را یکی از قدم‌های ارزشمند و برجسته در زمینه ادبیات داستانی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس دانست.
نقد باید باعث بهتر شناساندن اثر شود
جزینی در مقدمه بحث خود گفت: شاکری ذو وجهین است، یعنی هم کار نقد می‌کند هم کار داستان و حقیقت قضیه این است که من از نقدهای شاکری خیلی راضی نیستم و به نظرم چهره داستان‌نویس او دوست‌داشتنی‌تر است و بسیار خوشحال شدم که وی به داستان برگشتند.
وی افزود: وظیفه نقد این است که کمک کند ما اثر را بهتر و راحت‌تر بشناسیم، و سعی من هم بر این است که با بیان یک سری نکات دید بهتری به مخاطب برای شناخت و فهم اثر بدهم. براساس گفته میشل فوکو، تمام متن‌ها به سه‌حوزه تصریحی، تلویحی یا مسکوت‌مانده تقسیم می‌شوند. تصریحی به داستان‌هایی گفته می‌شود که وقتی خوانده شود تمام آن را می‌فهمیم. داستان‌هایی که با خواندن آنها به واضح‌ترین شکل ممکن مضمون قصه را می‌فهمیم و در آخر یک نتیجه قطعی و روشن به ما می‌دهد که تلویزیون جمهوری اسلامی مملو از این آثار است.
کارشناس نشست اضافه کرد: این داستان از حوزه تصریحی نیست یعنی بسیاری از نشانه‌های داخل متن، بسیاری از دیالوگ‌ها، بسیاری از کنش‌ها به خواننده می‌گوید، من به چیز دیگری دلالت می‌کنم که در ادبیات به آن آیرونی یعنی اینکه یک چیزی بگوییم و ما یک چیز دیگر برداشت شود می‌گوییم. من فکر می‌کنم داستان یک تجلی، یک شهود، یک معرفت را نشان می‌دهد که در اصطلاح شناسه داستان به آنها داستان‌های تجلی یعنی داستان‌هایی می‌گویند که به رویدادهای واقعی می‌پردازند و در انتها وارد یک سلوک، عرفان یا ماورا می‌شوند.
وی افزود: قبل از شروع جلسه از چند نفر شنیدم که کتاب را خیلی سخت خوانده‌اند و یا اینکه خواندن آن سخت پیش می‌رود، که من کاملا موافقم، چون این داستان جز داستان‌های تلویحی است و این اثر را نمی‌توان مثل رمان‌های عمومی و معمولی خواند، یعنی داستان دایما ما را به یک روایت دعوت می‌کند که نمی‌خواهد تعریف کند و قرار است ما بفهمیم.
جزینی گفت: یکی از مقولات مهم امروزه داستان‌‌نویسی، مکان داستان است و وقتی نویسنده‌ای یک مکان غریب را برای رخداد داستان استفاده می‌کند، مورد توجه منتقد قرار می‌گیرد و این داستان تماماً در یک مکان متحرک مثل قطار صورت می‌گیرد که خود این مکان می‌تواند استعاره‌ای از سفر و سلوک باشد.
وی در ادامه به پترن یا الگوهای داستان‌نویسی پراپ اشاره کرد و به‌عنوان نمونه الگوی جستجو، الگوی راز یا معمایی و الگوی جاده را توضیح داد و گفت: امروزه هالیوود یک نکته آموزشی به داستان‌نویسان گفته است که عصر یک پترنی گذشته است و دیگر نمی‌توان با یک الگو داستان را نگه داشت که شاکری در «بی‌اسمی» از پترن‌های مختلف داستان‌نویسی مثل جستجو، معما و جاده استفاده کرده است و بنده از خواندن این کتاب بسیار لذت بردم.
شاکری نویسنده کتاب نیز ضمن تشکر و قدردانی از حضور دوستان در نشست و تبریک سالروز  آزادسازی خرمشهر به‌عنوان تذکر این جمله حضرت امام را یادآور شد و گفت: نه‌تنها عصاره و چکیده دیدگاه ما نسبت به دفاع‌مقدس بلکه عصاره و چکیده باور و اندیشه ما نسبت به هنر و رسالت هنر جمله ای است که حضرت امام (ره) فرمودند: «خرمشهر را خدا آزاد کرد».
وی گفت: ذهنیت و زبان پژوهشی بنده بر ذهنیت و زبان داستان من غلبه دارد. خیلی عادت ندارم کار خود را توصیف بکنم و حضور بنده در اینجا بیشتر برای قدردانی از دعوت دوستان و استفاده از نقد و نظر کارشناسان است. به‌هرحال در طول دو دهه دایماً در حال نقد بودم و شاید جا داشت که از این فرصت استفاده کنم و کار خودم نقد شود. نکته ای که باید در پایان  بدان اشاره کنم وابستگی حوزه خلاقیت داستانی، نقد و پژوهش ادبی است. ادبیات خلاقه همواره پیشاروی جریانهای ادبی به تولید ایده می پردازد. منتقدان شاخصه های اثار ادبی را استخراج می کنند و پژوهشگران ان را تئوریزه و نظام مند می سازند. این سیر در حرکتی بازگشتی از تولید نظریه ادبی در ساحت پژوهش اغاز شده به رویکردهای نقد منجر شده و در اثار ادبی تاثیر می گذارد. خلا جدی موجود در ادبیات داستانی دفاع مقدس عدم برخورداری این جریان از رویکردهای متناسب با حقیقت قدسی دفاع مقدس و کارکردها و ارزش ها و اهداف حاکم بر ادبیات داستانی دفاع مقدس است. این موجب شده است بعضا ادبیات دفاع مقدس بد تحلیل شود یا مورد سوء تفسیر واقع شود. راه حل این معضل در رویکردهای مضاف به حوزه ادبیات داستانی است. ما ناچاریم از فلسف و حکمت اسلامی، عرفان، کلام و معارف قرانی در پژوهشهای مضاف حوزه داستان بهره بریم.
در پایان نماینده فرهنگسرای انقلاب اسلامی از کارشناسان نشست و نویسنده «بی اسمی» تقدیر کرد. میهمانان نشست تابلوی یادبود مراسم را امضا کردند و با شرکت کنندگان در مراسم عکس یادگاری گرفتند.
 
نظر بدهید