یکشنبه 11 تير 1396
کلیدها
گفتوگوهایی پیرامون شعر و زندگی با شاعر محبوب سوری
ترجمه مجموعه گفتوگوهای نزار قبانی شاعر محبوب سوری در «کلیدها» از سوی انتشارات شهرستان ادب منتشر شد.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی مجمع ناشران انقلاب اسلامی، منانشر، به نقل از خبرگزاری فارس، «کلیدها، گفتوگوهایی پیرامون شعر و زندگی»، مجموعهای از مصاحبههای نزار قبانی، شاعر محبوب و نامدار سوری، با ترجمه انسیهسادات هاشمی از سوی انتشارات شهرستان ادب منتشر شد.
این شاعر برجسته ادبیات عرب، که سال 1923 در دمشق به دنیا آمد و در 1988 در لندن درگذشت، در این مصاحبهها به موضوعات مختلفی میپردازد. جهانِ عرب و سیاست قرن بیستم، زن و جایگاه او، شاعران بزرگ عرب، و همسرش بلقیس از جمله دهها موضوعی است که نزار قبانی با صراحت و غالبا با زبانی شاعرانه از آنها میگوید.
در «کلیدها» قبانی از رازها، فنون و «کلیدها»ی سرایش شعر میگوید و بنابراین مطالعه این کتاب، علاوه بر شناخت قبانی، میتواند راههایی تازه پیش پای شاعران جوان بگذارد.
مترجم در مقدمه نوشته است: «قبانی در مصاحبهها به شگردهای شاعرانه و راز و رمز محبوبیت خود اشاره میکند. در پاسخهایش، گاه به اندازه اشعارش، شاعرانگی به خرج میدهد و گاهی شمشیر را از رو میبندد و با زبانی برنده، به نقد فضای جامعه و شعر می پردازد.»
قبانی خود گفته است: «شرح شعر حماقت است و احمقانهتر از آن نظریهپردازی برای شعر است.» بنابراین برای گفتوگوهای خود که در آن به شعر میپردازد تعبیر شاعرانهای دارد: «هر بار که روزنامهنگاری به سراغم میآمد، شعر کتش را میپوشید و از در پشتی فرار میکرد. شعر هیچوقت نمیپذیرفت با مهمانان من رو به رو شود، با آنها سلام کند یا قهوه بنوشد، حتی جواب آنها را از پشت تلفن نمیداد. این چنین بود که تمام گفتگوهایم درباره شعر، در نبودِ آن صورت میگرفت.»
این شاعر بزرگ سوری که در کشور ما نیز بسیار محبوب است، علت انتشار این گفتگوها را، که به زعم خودِ او «مانند اشعه لیزر، درونم را میشکافد و مرا به تصویر میکشند»، در قالب کتاب چنین شرح میدهد: «دلیل انتشار به ماهیت این گفتگوها برمیگردد: این گفتگوها، راههایی هستند برای یافتن ریشهها، عبور از پوسته شعر، و خواندن شعر از زاویهای فرهنگی که به دور از تفکرات مردسالارانه و سادیستی است.»
مرگ خواهر، همسر و پسر جوانش در شعر و سرایش او تاثیری عمیق گذاشته است. اما بیش از همه شهر دمشق، زادگاهش، الهه الهامبخش او بود. هنگامی که در لندن درگذشت وصیت کرد تا او را در دمشق به خاک بسپارند، جایی که «خلاقیت، شعر و الفبای گل یاس» را به او آموخت.
مترجم این کتاب، انسیهسادات هاشمی متولد 1365 در شهر قم، خود شاعر است. او دانشجوی مقطع دکتری دانشگاه تهران در رشته زبان و ادبیات عرب است و تاکنون علاوه بر تألیف، کتابهای «گنجشکها ویزا نمیخواهند» اثر نزار قبانی و «پدیده زیباشناختی در قرآن کریم» اثر نذیر حمدان را از عربی به فارسی برگردانده است.
این شاعر برجسته ادبیات عرب، که سال 1923 در دمشق به دنیا آمد و در 1988 در لندن درگذشت، در این مصاحبهها به موضوعات مختلفی میپردازد. جهانِ عرب و سیاست قرن بیستم، زن و جایگاه او، شاعران بزرگ عرب، و همسرش بلقیس از جمله دهها موضوعی است که نزار قبانی با صراحت و غالبا با زبانی شاعرانه از آنها میگوید.
در «کلیدها» قبانی از رازها، فنون و «کلیدها»ی سرایش شعر میگوید و بنابراین مطالعه این کتاب، علاوه بر شناخت قبانی، میتواند راههایی تازه پیش پای شاعران جوان بگذارد.
مترجم در مقدمه نوشته است: «قبانی در مصاحبهها به شگردهای شاعرانه و راز و رمز محبوبیت خود اشاره میکند. در پاسخهایش، گاه به اندازه اشعارش، شاعرانگی به خرج میدهد و گاهی شمشیر را از رو میبندد و با زبانی برنده، به نقد فضای جامعه و شعر می پردازد.»
قبانی خود گفته است: «شرح شعر حماقت است و احمقانهتر از آن نظریهپردازی برای شعر است.» بنابراین برای گفتوگوهای خود که در آن به شعر میپردازد تعبیر شاعرانهای دارد: «هر بار که روزنامهنگاری به سراغم میآمد، شعر کتش را میپوشید و از در پشتی فرار میکرد. شعر هیچوقت نمیپذیرفت با مهمانان من رو به رو شود، با آنها سلام کند یا قهوه بنوشد، حتی جواب آنها را از پشت تلفن نمیداد. این چنین بود که تمام گفتگوهایم درباره شعر، در نبودِ آن صورت میگرفت.»
این شاعر بزرگ سوری که در کشور ما نیز بسیار محبوب است، علت انتشار این گفتگوها را، که به زعم خودِ او «مانند اشعه لیزر، درونم را میشکافد و مرا به تصویر میکشند»، در قالب کتاب چنین شرح میدهد: «دلیل انتشار به ماهیت این گفتگوها برمیگردد: این گفتگوها، راههایی هستند برای یافتن ریشهها، عبور از پوسته شعر، و خواندن شعر از زاویهای فرهنگی که به دور از تفکرات مردسالارانه و سادیستی است.»
مرگ خواهر، همسر و پسر جوانش در شعر و سرایش او تاثیری عمیق گذاشته است. اما بیش از همه شهر دمشق، زادگاهش، الهه الهامبخش او بود. هنگامی که در لندن درگذشت وصیت کرد تا او را در دمشق به خاک بسپارند، جایی که «خلاقیت، شعر و الفبای گل یاس» را به او آموخت.
مترجم این کتاب، انسیهسادات هاشمی متولد 1365 در شهر قم، خود شاعر است. او دانشجوی مقطع دکتری دانشگاه تهران در رشته زبان و ادبیات عرب است و تاکنون علاوه بر تألیف، کتابهای «گنجشکها ویزا نمیخواهند» اثر نزار قبانی و «پدیده زیباشناختی در قرآن کریم» اثر نذیر حمدان را از عربی به فارسی برگردانده است.
https://mananashr.ir/news/18513/
برای ذخیره در کلیپ برد کلیک کنید
نظر بدهید