یارانه کتاب صرف زیرساخت‌های رشد کتابخوانی
شنبه 24 تير 1396

یادداشت مدیر انتشارات محراب قلم

یارانه کتاب صرف زیرساخت‌های رشد کتابخوانی

مدیر انتشارات محراب قلم بر ضرورت صرف یارانه کتاب در بخش زیرساخت‌های رشد کتابخوانی تأکید کرده است.

به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی مجمع ناشران انقلاب اسلامی، منانشر، عبدالعظیم فریدونی، مدیر انتشارات محراب قلم در یادداشتی که در اختیار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، قرار داده، از صرف بخشی از یارانه‌های کتاب به امور غیرمرتبط با تولید کتاب، ابراز نارضایتی کرده است.
تخصیص یارانه از دیرباز در جهان مرسوم بوده و بر اساس نیازهای زمان به طرق گوناگونی اعمال شده است. سابقه اعطای یارانه به شکل امروزی آن، به پایان جنگ جهانی دوم برمی­‌گردد که به سبب تورم، افزایش تقاضا و از بین رفتن زیرساخت‌ها در کشورهای اروپایی، یارانه‌­هایی به شیوه­‌های متنوع ارائه شد. در ایران یارانه از دهه چهل وارد اقتصاد کشور شده است.
پس از انقلاب اسلامی ایران و به‌­ویژه پس از جنگ تحمیلی، یارانه عمومی نوسان‌های زیادی داشته است. در سال­‌های پایانی دهه هفتاد نیز بحث یارانه به‌صورت هدفمند به‌عنوان موضوعی مهم در تدوین لایحه بودجه مطرح شده و به‌­تدریج فرم حذف یارانه به سمت «تعدیل و اصلاح یارانه» سوق پیدا کرده است.
به هر حال، آخرین دستاوردها و تجربه‌­ها حاکی از تأیید این امر به عنوان راهکاری برای حمایت از تولید و کاهش فشار بر مصرف‌‌کننده و ترغیب مردم برای مصرف کالاهای ضروری است. در ایران برنامه اعطای یارانه به علت عدم شفافیت، اعمال سلیقه­‌ای مدیران و انحراف در اجرا، تأثیرات مورد توقع را نداشته و مستمراً دچار مشکل شده است.
بعد از جنگ تحمیلی، در برنامه معاونت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، علاوه بر تخصیص بودجه برای انجام مأموریت­‌های تعیین‌شده، کاهش هزینه­‌های تولید کتاب و کاهش اثر تورم و افزایش سطح مطالعه و کتاب­خوانی، یارانه کتاب بخشی به صورت بُن کاغذی برای حمایت از مصرف‌­کننده و بخشی دیگر برای کاهش قیمت کاغذ با هدف کاهش قیمت کتاب پیش‌­بینی شد.
اما به دلایلی، نه مسئولان و نه مصرف­‌کنندگان، بهره‌برداری صحیحی از آن نکردند؛ از جمله­ دلایل این امر می­‌توان به توزیع غیراصولی کاغذ به ناشران و توزیع غیرمنطقی بُن کاغذی به مصرف­‌کنندگان اصلی اشاره کرد. متعاقباً برخی از ناشران کشور خواستار حذف یارانه کاغذ شدند و در دولت نهم و دهم یارانه کاغذ قطع شد و یارانه به عنوان «حمایت از مصرف­‌کننده» در اختیار معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قرار گرفت.
از آن پس متأسفانه شیوه‌های اجرایی حمایت بر اساس هدف‌‌گذاری اولیه، که کاهش هزینه­ تولید کتاب و افزایش قدرت خرید مصرف‌کنندگان بود، صورت نگرفت. بلکه بخشی از یارانه‌­ها برای خرید از ناشران دولتی و بخش عمده‌­ای در جهت خرید از ناشران محدود سوق پیدا کرده و از میزان پوشش و حمایت فراگیر تولیدکنندگان کاسته شد؛ و متأسفانه پس از مدتی بخشی از این یارانه هم به فعالیت‌­های غیرمرتبط با تولید کتاب به معاونت­‌های دیگر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تخصیص داده شد.
در بخش بُن کاغذی نیز، یارانه به صورت بن­‌کارت ارائه شد و در توزیع آن اصلاحاتی صورت گرفت، اما متأسفانه برخی مصرف‌‌کنندگان، راه‌­های سوءاستفاده از آن را در پیش گرفتند تا بالاخره بن­‌های کارتی عمدتاً با نام مصرف­‌کنندگان، اعم از افراد و نهادها، در اختیار «به‌­ظاهر مصرف­‌کنندگان» قرار گرفت و به رغم نظارت بیشتر همچنان مورد سوءاستفاده برخی افراد و نهادهاست.
به نظر می­‌رسد با وجود تلاش مسئولان دولتی برای تخصیص یارانه به مصرف­‌کننده یا تولیدکننده و یا هر دو، تجربه­‌های گذشته حکایت از عدم توفیق در هدف­‌گذاری این امر دارد. امیدواریم در آینده با برنامه‌­ریزی هدفمند و اعمال شیوه‌­های صحیح اجرایی، یارانه­ به‌عنوان سرمایه‌­گذاری در فرهنگ مکتوب تخصیص داده شود؛ مواردی که از آن جمله می­‌توان به آن اشاره کرد؛ تربیت و آموزش نیروی انسانی در بدنه نشر (پدیدآورندگان)، تربیت مربیان و معلمان آموزش و پرورش در موضوع مطالعه و کتابخوانی، تبلیغ و ترغیب آحاد جامعه به مطالعه از طریق رسانه‌­­­ها، تسهیلات لازم برای دسترسی با تأسیس و ایجاد کتاب­فروشی و مراکز توزیع در سطح کشور، تجهیز کتابخانه­­­‌های عمومی، تخصیص ساعات مطالعه در مدارس و برگزاری جشنواره­­­‌ها و مسابقه‌های کتابخوانی در طول سال، افزایش توان تولید و افزایش قدرت خرید مصرف­‌کننده. همچنین امیدواریم که تمهیداتی اندیشیده شود تا راه‌­های سوءاستفاده برخی دست‌اندرکاران، اعم از مسئولان و تولیدکنندگان و مصرف‌­کنندگان، تا حد زیادی محدود شود.
 
نظر بدهید