قیصری: نویسنده باید مجتهد باشد/ عزتی‌پاک: با غربی شدن ادبیات‌مان، خواننده ایرانی را از دست می‌دهیم
چهارشنبه 15 شهريور 1396

در کارگاه داستان مهرواره سوره مطرح شد

قیصری: نویسنده باید مجتهد باشد/ عزتی‌پاک: با غربی شدن ادبیات‌مان، خواننده ایرانی را از دست می‌دهیم

نویسنده برگزیده جایزه جلال آل‌احمد گفت: نویسنده باید مجتهد باشد و به این مقام برسد. نویسنده اگر از نشانه‌هایی که می‌بیند و حوادث دور و بر خود به کشفی نرسد و شهودی نداشته باشد، مخاطب نیز از آن لذتی نمی‌برد.

به نقل از خبرگزاری فارس، کارگاه داستان با عنوان «چطور رنگی بنویسیم؟» عصر دیروز، 14 شهریورماه، با حضور علی اصغر عزتی پاک، ساسان ناطق و مجید قیصری، از نویسندگان کشور و جمعی از داستان‌نویسان جوان در حاشیه پانزدهمین دوره مهرواره شعر و داستان جوان سوره برگزار شد.
* تاریخ زمانی ماندگار شده که در قالب رمان و فیلم بیان شده‌ است
ساسان ناطق مدیرکارگاه داستان و رمان حوزه هنری در این جلسه با اشاره به ضرورت آشنایی‌زدایی در داستان گفت: آشنایی‌زدایی موضوعی کلی مرتبط با داستان‌های این دوره و گذشته است. ما همیشه با یکسری مسائل روبرو هستیم که همیشه به دلیل تکرار از کنار آنها به ساده می‌گذریم. سعی کنیم از روزنه جدید و نگاه بدیع به این موضوعات تکراری نگاه کنیم تا اثر خوبی خلق شود.
وی در ادامه با طرح این پرسش که شگفتی و حس برانگیزی لازم و مورد انتظار خواننده چیست و توانمندی هنر و ادبیات در خروج این موضوعات روتین کجاست، ادامه داد: برای ماندگاری باید جامه نو به این موضوعات بپوشانیم و این هم فقط با هنر و ادبیات میسر است. چند داستان در این دوره به موضوع جنگ می‌پردازد. با گذشت چندین سال از جنگ جهانی هنوز درباره آن رمان نوشته و فیلم ساخته می‌شود. تاریخ زمانی ماندگار شده که در قالب رمان و فیلم بیان شده‌ است. بعضی از رمان‌های معروف تبدیل به فیلم شده‌اند. در این آثار چه وجود داشته که به فیلم تبدیل شده‌اند؟ قطعا در این دسته از آثار نویسنده به لایه‌های زیرین توجه کرده و مخاطب را به توجه به این سمت سوق داده‌اند.
این مدیر حوزه هنری با نامبردن برخی رمان‌های موفق ماندگاری این رمان‌ها نه فقط برای نویسندگان آنها بلکه برای به تصویرکشیدن چهره‌های نو از زوایای مختلف دانست و تصریح کرد: این دسته از نویسندگان عادت‌های معمول و قواعد رایج را به هم زدند که دنیای جدید را به وجود بیاورند. ما با تکرار و طرح موضوعات تکراری به جایی نمی‌رسیم و این تکرار موفقیتی را نصیب ادبیات امروز نمی‌کند.
وی گفت‌وگو را از عناصر پیش‌برنده داستان برشمرد، و عنوان داشت: داستان‌نویس نباید با حرف‌های اضافی مخاطبش را خسته کند. علاوه براین، می‌توان از گفت‌وگو استفاده‌های دیگر کرد مانند ایجاد حس تعلیق و کشمکش در داستان، مانند کاری که جواد افهمی در «سوران سرد» ایجاد کرد. اینجاست که مخاطب به زیرکی نویسنده پی می‌برد.
ناطق در پایان به بخشی از ضعف‌های داستان‌نویسی امروز اشاره کرد و اینطور گفت: پایان‌بندی نیز از دیگر ویژگی‌های یک اثر خوب است. متاسفانه گاه داستان‌هایی را می‌بینیم که استخوان‌بندی خوبی دارند، اما پایان‌بندی مناسبی ندارند.
*نویسنده باید مجتهد باشد
قیصری نیز در ادامه این نشست گفت: داستان باید ما را به یک کشف برساند؛ یا خواننده باید به این کشف برسد یا شخصیت داستان. متاسفانه گاه داستان‌ها تخت هستند و چیزی دست مخاطب را نمی‌گیرد؛ این در حالی است که نویسنده باید مجتهد باشد و به این مقام برسد. نویسنده اگر از نشانه‌هایی که می‌بیند و حوادث دور و بر خود به کشفی نرسد و شهودی نداشته باشد، مخاطب نیز از آن لذتی نمی‌برد. نویسنده چیزی را کشف می‌کند که دیگران به آن نرسیده‌اند. برای رسیدن به این مقام به مقدماتی نیاز است. نویسنده باید تجربه زیستی داشته باشد و مطلع بر اساطیر ایران، قرآن و ادبیات جهان باشد.
قیصری یادآور شد: به استثناها فکر نکنیم بهترین راه تقویت عقبه است. یکی از مشکلاتی که در کارهای امروز وجود دارد، نبود عطر و بوی ایرانی در کارهای داستانی است. به جای اینکه مدام آثار ترجمه شده بخوانیم، وقت بگذاریم و تاریخ بیهقی، تاریخ بلعمی و شاهنامه بخوانیم. غالبا این دست کشف‌ها و نوبرانه‌ها در داستان‌های ما وجود ندارد. داستان باید یک تجربه بزرگ انسانی را منتقل کند؛ آیا داستان‌های ما این ویژگی را دارند؟
این نویسنده همچنین در ادامه بر توجه بیشتر داستان‌نویسان جوان به جملات ابتدایی داستان‌ها تاکید و اضافه کرد: جمله اول مانند نارنجکی است که در صورت مخاطب منفجر می‌شود. نیاز به مقدمه‌چینی نیست، جمله اول قلاب ماهیگیری است. اگر مخاطب این طعمه را گرفت، که هیچ؛ اگر نه به سراغ دیگر جملات می‌رود.
*اگر همه ادبیات ما به سمت ادبیات غربی برود، خواننده ایرانی را از دست می‌دهد
علی‌اصغر عزتی‌پاک نیز در این نشست بر مطالعه کارهای پلیسی تاکید کرد و گفت: داستان پلیسی در ایران نمی‌نویسیم و نمی‌خوانیم؛ چراکه این نوع داستان‌ها را در کشور جزو ژانرهای زرد می‌دانیم. در حالی که آموزش‌های گرانقدری برای نویسندگان دارد. در دوره‌ای برخی ناشران رمان‌های خوبی در این زمینه ترجمه کردند ولی با بی‌تفاوتی مخاطبان مواجهه شدند و به همین دلیل این جریان را رها کردند.
وی ادامه داد: ذهن توطئه‌چین برای داستان‌نویس ضروری است و اگر چنین ذهنیتی در داستان اتفاق نیفتد خواننده دلسرد خواهد شد. در اغلب داستان‌هایی که به پانزدهمین مهرواره شعر و داستان جوان سوره ارسال شد، نثر، روایت و توصیف داستان‌ها خوب بود اما نخ تسبیح در این گزاره‌ها وجود نداشت. همه این ویژگی‌ها جمع شده‌اند تا قصه خوبی بگوییم اما متاسفانه در اغلب داستان‌ها قصه نداریم.
عزتی‌پاک همچنین به تاثیر داستان‌های ترجمه شده بر نویسنده اشاره کرد و یادآور شد: قبل از اینکه شروع به نگارش داستان کنیم، باید پیرنگ آن را در ذهن داشته باشیم. اما ذهن داستان‌نویسان ما به قدری تنبل شده است که پیچیدگی‌های داستانی را رعایت نمی‌کنند. بخشی از این مسئله به دلیل تاثیری است که در دوره‌ای داستان‌های آمریکایی بر نویسندگان ما گذاشته است. در ترجمه بخش بزرگی از داستان ریزش می‌کند و چیز زیادی از آن باقی نمی‌ماند. به همین دلیل داستان‌های ما که تحت تاثیر آن فضاست حرفی برای گفتن ندارند. اگر همه ادبیات ما به سمت ادبیات غربی برود، خواننده ایرانی را از دست می‌دهد.
 
نظر بدهید