شنبه 25 شهريور 1396
میزانی برای جریان شناسی انحطاط و تبارشناسی انحراف
عاشورا مبارزه با اندیشه ی نفاق در جریان کلان خود بود و محدود به مقابله با بدعتهای بنی امیه نمی شد.
حجت الاسلام والمسلمین حسن علیپور وحید
انگیزۀ آفرینش کتاب حماسه ی سرخ
انگیزشگر اصلی در آفرینش کتاب «حماسه ی سرخ»، ایجاد تحول و نوآوری در سبک ارائه ی آموزه های عاشورایی بود. اهل مطالعه و علاقه مندان به معارف عاشورایی چندوقتی است که عاشوراپژوهی و تولیدات عاشورایی را دچار نوعی تکرار و رکود در محتوا و شیوه ی ارائه احساس می کنند. این تکرار به ویژه در حوزه ی ادبیات، قلم و زبان محسوستر است.
تغییر ذائقه در فضای عاشورانگاری و نیاز به تغییر و تحول به ویژه در عرصه ی زبانِ عرضه ی معارف عاشورایی، بیشترین سهم را در خلق «حماسه ی سرخ» داشت. بر پایه ی همین منطق، استفاده ی هرچه بیشتر از ظرفیتهای قلم در نگارش متن، از اولویتهای نویسنده بود و تلاش شد تا عناصری چون تصویرسازی و خیال انگیزی، حضوری فعال در متن داشته باشند. با این همه تلاش شده تا جنبه ی پژوهشی به ویژه تحلیل و واکاویِ حوادث، تحت تأثیر قرار نگیرد و محتوا فدای قالب نشود. از این رو، حوادث و رخدادهایِ برجسته ی زندگی امام حسین (ع) با ارائه ی تحلیل و ورود در عمق ماجرا همراه است، هرچند که با نثر ادبی ارائه می شود. در این چارچوب، حماسه ی سرخ کوشیده تا آمیزهای از تحلیل باشد با نثر ادبی.
درونمایه های مهم حماسه ی سرخ
عاشورا سرفصلهایی مهم برای مطالعه دارد که تا به امروز، ضرورت و تازگی خود را حفظ کرده. کتاب حماسه ی سرخ نیز تصمیم دارد که برخی از این سرفصلها را محورهای مهم تحقیق خود قرار دهد و چون خونی گرم در اندام خویش جاری سازد. چند درونمایه که حماسه ی سرخ از عاشورا اقتباس کرده و دنبال می کند، از این قرارند:
1)درونمایه ی اول، پاسداری از دین خدا: از محورهای مورد اهتمام حماسه ی سرخ، تبیینِ بعثت و رسالتی است که امام مسلمین در آن عصر برای پاسداری از دین خدا بر دوش خود می دید. دین اسلام، میراث همه ی انبیا و برترین سرمایه ی وحیانی و یگانه نسخه ی نجات انسان به شمار می رفت و نگهداری آن، برترین فریضه ی الهی و عقلانی بود که هر رهبر الهی در آن زمان بر دوش خود احساس می کرد.
این رسالت در عصر امام حسین (ع) اهمیتی ویژه و استثنایی به خود دید و چالش انگیزیِ جبهه ی رقیب بر سر راه اسلام تا آنجا پیش رفت که هویت اسلامی را در معرضِ انحراف و انقراض همیشگی قرار داد. این تهدید فوق العاده نیرومند و بنیان برانداز، هر موحّد و مؤمنی را با تمام توان به تدبیر و تکاپو وامیدارد. از آنجا که باطل با همه ی پتانسیل به معرکه آمده بود، حفظ هماوردی می طلبید که اهل ایمان نیز با همه ی پتانسیل به پیکار برخیزند. اینگونه است که امام معصوم و حجت خدا خود به معرکه گام نهاد و همه ی هستی اش را برای اقامه و ادامه ی اسلام تقدیم کرد.
2)درونمایه ی دوم، نفاق شناسی: از پیچیده ترین رسالتهای رهبران الهی از عصر «نبوت و رسالت» تا «امامت و ولایت» و پس از آن در عصر «غیبت» تا به امروز، مهار نفاق و مبارزه با براندازان و فتنه سازان داخلی بوده است. رویارویی با نفاق بر خلاف رویارویی با دشمنان آشکار، جبه های ثابت و همیشه گشوده است که پیوسته جریان دارد. این نبردِ عمدتاً نرم و دامنه دار، دشواریها و پیچ و خمهای خاص خود را دارد و همیشه ی روزگار چون باری کمرشکن و تکلیفی طاقت فرسا، پنجه در پنجه ی موحدان تاریخ و رهبران مکاتب الهی می افکند و خیال تعطیل یا تنزل نیز ندارد.
سریال نفاق در اسلام، قبل از پیشوایی امام حسین (ع) شروع شده بود و امت اسلامی را با ایدئولوژی انحرافی تربیت می کرد. براندازانی که با لباس دوست، دینداری و خیرخواهی به میدان آمده بودند، نسلی بیگانه از آموزه های اصیل اسلام بار می آورد و در روزگار امام حسین (ع) اوج تحرک و تکاپوی خود را تجربه می کرد. با سیطره ی همه جانبه ی اندیشه ی نفاق بر جامعه ی اسلامی و با عنوان خلافت اسلامی، شرایطی سرنوشت ساز پیش آمد که دستاوردهای رسالت به چالش کشیده شد. نزاع بر سر بقاء و عدم بقای میراث انبیا بود و عمق طراحیها، ریشه کنیِ ارمغانهای هدایتگرِ آسمان برای زمینیان را هدف گرفت.
از این رو، فاجعه ی عاشورا و قتل و غارت اهل بیت پیامبر (ص) و هجومِ همه جانبه به اسلام، یکی از خروجیهای انحراف اسلامیان پس از پیامبر (ص) و برآیندِ جریان نیرومند نفاقی بود که پس از رحلت پیامبر اکرم (ص) پی ریزی شد و با سرعت ریشه دواند و جامعه و امت اسلامی به ویژه حاکمیت و مدیریت آن را در چنبره ی خود درآورد. اوج شکوفایی و سایه افکنیِ این درخت شوم در عصر امام حسین (ع) بود و ادامه ی حیات و هویت اسلام می طلبید که این «شجره ی ملعونه» قطع و توسعه طلبی آن سدّ شود. از این منظر، عاشورا مبارزه با اندیشهی نفاق در جریان کلان خود بود و صرف ایستادگی در برابر تحریف و بدعتهای بنی امیه شمرده نمی شد. بنی امیه آن روز وارث همه ی تبار انحراف و حامل همه ی دستبردهایی بود که پیشینیان بر دین خدا تحمیل کرده بودند. خلافت یزید به نمایندگی از سلسله ی انحراف و نفاقِ ریشه دارِ آن عصرِ اسلامی عمل می کرد و پدیده ای یکّه و تنها و بریده از دیگر مکاتب فکریِ انحرافی نبود.
برای تصورسازی و محسوس سازیِ این مشکل که یزیدِ لاابالی، شرابخوار و سگباز که همانند پدر و جد خود هیچ اعتقادی به اسلام نداشت، چگونه توانست فرزند پیامبر و حجت خدا را به مسلخ ببرد و بازماندگان رسالت را یکباره به قربانگاه بکشاند و مسلمانان، آرام و خاموش تماشا یا حتی همراهی کنند، می توان به قصه ی نفاقِ حاکم بر امروزِ جهان اسلام توجه و تعمق بیشتری کرد.
قصه ی یزید شبیه است به قصه ی پادشاهان کنونی سعودی و هم اندیشان و هم پیمانان آنان که در جهان اسلام با دلارهای بیکران مسلمین و رسانه های فراگیر جهانی و تبلیغ و تخریب فراوان، به عنوان «خادم الحرمین» و «ولیّ امر» معرفی می شوند، چنانکه یزید خلیفه ی پیامبر و وارث انبیاء خوانده می شد. شاهان و شاهزادگان سعودی در جلسات علنی شراب می نوشند، بر خلاف قرآن که دستور می دهد "رحماء بینهم و اشداء علی الکفار" باشید با دشمنان و قاتلانِ مسلمین هم پیمان هستند و با مسلمینِ یمن، سوریه، عراق، فلسطین، لبنان و ... در جنگ و ستیز. عیاشی شاهزادگان سعودی در داخل و خارج از عربستان، کاخهای اختصاصی در اروپا و آمریکا، ثروتهای افسانه ای و حسابهای بانکی نجومی که درباریانِ دستِ چندم را در ردیف ثروتمندترین مردان جهان نشانده و ده ها فساد علنی و پنهانی دیگر هنوز بسیاری از نخبگان جهان اسلام را بر سر فهم نیاورده و مانع از دوستی و همکاری نشده و میدان را هموار کرده تا دیکتاتورها همچنان به نام اسلام بر مردم حکومت کنند و نماینده و مرکز جهان اسلام معرفی شوند و...
تدبر در این مصداق، می تواند صحنه ی نفاقِ حاکم بر جهان اسلام در عصر عاشورا را تصویرسازی کند؛ همچنین جدال دو اسلام در عصر عاشورا را ترسیم و به ذهن تقریب نماید. از سوی دیگر، کمک می کند تا عمق بدفهمی و غفلت امت اسلامی به ویژه عالمان و نخبگان را شبیه سازی شود و غربت اسلام راستین و مظلومیت اهل ایمان را نیز ملموستر سازد.
3)درونمایه ی سوم، درس آموزی عاشورا: درس انگیزی و الهام سازیِ عاشورا از ساحاتِ سرشار و پر رهاورد آن حماسه ی توحیدی تحلیل می شود. عاشورا در کنار کارکردهای معرفتی، تربیتی و دینیِ متعددی که دارد، میزانی برای جریان شناسی انحطاط و تبارشناسیِ انحراف در جوامع اسلامیِ پس از خویش نیز تلقی می شود. به دیگرسخن، عاشورا حاملِ کلیدواژه هایی است که هریک می توان گشاینده ی فصلی از معرفت و مبارزه باشد. با توجه به اوج گیری اندیشه های انحرافی و تنوع و تکثّر شیوه های نرم و سختِ دین زدایی، راهبردهای مبارزاتی و اصلاحیِ عاشورا نیز متکثر و چندوجهی ظهور کرد. عاشورا منبعی غنی برای مطالعات فرهنگی و فعالانِ عرصه ی دفاع نرم و سخت به دست می دهد. عاشورا و مجموعه ی مبارزاتی حسینی درسنامه ای فراگیر از آزادیخواهی، عدالت طلبی، جامعه سازی و انسان پروری است. کمتر آموزه ی فرهنگی، اجتماعی و دغدغه ی نجات و تعالی بشر را می توان یافت که عاشورا و دائرةالمعارف سرشارِ حسینی، ورودی بدان نداشته باشد یا الهام و اقتباسی برای مراجعان خویش نیافریند.
4)درونمایه ی چهارم، تصویرسازی از جدال دو اسلام: زمانه ی امام حسین(ع) و معرکه ی عاشورا پیش از آنکه صحنه ی درگیریِ اسلام و شرک باشد، عرصه ی جدال دو اسلام بود: اسلام وحیانی و اسلام انحرافی. همین ویژگی، مؤثرترین عامل بود بر تشخیصهای نادرست امت اسلامی و بیراهه رفتنهای خیل عظیمِ جامعه ی اسلامی.
ریزش گسترده ی خواص و نخبگان نیز محصول همین عامل بود. جدال دو اسلامِ مدعیِ پاسداری از کتاب و سنت، دشواریها و پیچیدگیهای نوظهوری ارمغان آورد که تشخیص و تصمیم را سخت کرد، هردو اسلام از نمادهای دینی و شعارهای حق بهره می گرفتند، هردو جبهه حج را پاس می داشتند، هردو نماز جمعه و جماعت را برپا می داشتند، هردو در بهره گیری از تریبون تبلیغی دین اهتمام داشتند، هردو نظام تربیتی به نام دین داشتند، هردو مدیریت مسلمانان را می جستند، و... . در رقابتی چنین مشابه و مدعیِ دیانت بود که بسیاری از صحابه و تابعین و نامداران جهان اسلام لغزیدند.
کارزار چنان پیچیده و عمق طراحیها و اراده ها چندان پوشیده و دیریاب شد که قاعده ی کلی بر آن قرار گرفت که عبادت و قداست به تنهایی کارآیی خود را از دست دهد و به پیش نیازی تعیین کننده تر و ژرفتر چون معرفت و بصیرت نیاز جدی افتد. به دیگر سخن، هر که در آن معرکه افزون بر تقوا و تدین، مجهز به سرمایه ی بصیرت و تشخیص بود، دین سالم از معرکه بیرون بُرد، و دست خالیان از تشخیص، تحلیل و فهم عمیق اجتماعی-سیاسی، دیانت، قداست و حیثیت را یکجا از کف دادند و در ورطه ی سقوط و رسوایی ابدی افتادند. چندلایگیِ مبارزه چنان بود که بسیاری از نخبگان را نه تنها از تشخیص حق و وظیفه باز ایستاند، که در جبهه ی طغیان به صف کرد و در برابر حجت خدا و وصی رسول خدا (ص) قرار داد و هلاکت ابدی را رقم زد. در آن نبرد نرم و دفاع سخت، سوابقِ درخشان و انتساب به مشاهیر و خاندانهای بزرگ و امثال آن نیز کارگر نیفتاد و دستگیر نشد.
5)درونمایه ی پنجم، پیش نیازهای پاسداری از ادیان و مکاتب الهی: تجربه ی ادیان الهی و سنت تاریخ می آموزد که پایداری دستاورد انبیاء و بقای جبهه ی حق، همیشه خون می طلبد؛ گاه خونِ دل و گاه خونِ سر. در این میان، برهه هایی فرامی رسد که هجوم و هیمنه ی دشمن شدت می گیرد و خون دل به تنهایی توان برپا داشتن دین خدا را ندارد و باید همراه شود با خون سر. در عصر عاشورا هجمه ی باطل چندان پیچیده و پرحجم شد که باید هم خون دل خورد و هم خون سر تقدیم کرد. افزون بر آنکه فدا شدن موحدان و یاران راستین دین خدا به تنهایی کارساز نمی افتاد و امام مسلمین، خود باید در جان نثاری قدم پیش می گذاشت و جان خویش را هدیه ی ساحت دوست می کرد تا اراده و آرمان الهی پیش برود و کاروان هدایت و عبودیت متوقف نشود.
6)درونمایه ی ششم، مبانیِ نظری و مشروعیت سازِ قیام عاشورا: تبیین مبانیِ نظری و ضرورتهای انقلاب عاشورا از دیگر رویکردهایی است که کتاب حماسه ی سرخ، طرح و تعقیب می کند. افزون بر علم الهیِ امام معصوم (ع) که منبعی یقینی برای تشخیص تکلیف و مصلحت است، منابع و مستندات دیگری نیز برای تشخیص ضرورتِ قیام وجود داشت، از سویی اَخبار و اِرشاد پیامبر (ص) این وظیفه را پیشا پیش تعیین و تبیین کرده بود. این اخبار و اطلاعات را پیامبر (ص) به طور مستقیم به اهل بیت خود و دیگر یاران انتقال داده بود و چنان مستحکم و مستند است که با سپری شدن 14 سده اکنون نیز بخشهایی از آن در منابع تاریخی و روایی در دسترس و داوری است.
از سوی دیگر و افزون بر علم الهی و منبع نبوی، فهم عقلی و مستقل و خرد سیاسی نیز اقدامی انقلابی همسان با نهضت حسینی را یگانه سازوکارِ بقای اسلام می فهمید. درک درست و دلسوزانه، هرگونه سازش و مصلحت اندیشی با دستگاه طغیان را بی حاصل تحلیل می کرد؛ زیرا پنجه های پرتوان دستبرد در دین و تحریفِ سنت نبوی چنان عمیق بر پیکره ی اسلام فرو رفته بود که نبرد نرم، کارآیی خویش را از دست داده بود و برای نجات میراث انبیاء جز نبرد سخت کارگر نمی افتاد. زخمِ کهنه ی وارد آمده بر دین محمد(ص) چنان کاری بود که جز قیام و خون، مرهمی نداشت و چه مرهمی شفابخش تر از خون خدا و خون محمد(ص) که جاری بود در اندام فرزندش حسین.
*نوسینده کتاب حماسه سرخ
منبع: خبرگزاری تسنیم
انگیزۀ آفرینش کتاب حماسه ی سرخ
انگیزشگر اصلی در آفرینش کتاب «حماسه ی سرخ»، ایجاد تحول و نوآوری در سبک ارائه ی آموزه های عاشورایی بود. اهل مطالعه و علاقه مندان به معارف عاشورایی چندوقتی است که عاشوراپژوهی و تولیدات عاشورایی را دچار نوعی تکرار و رکود در محتوا و شیوه ی ارائه احساس می کنند. این تکرار به ویژه در حوزه ی ادبیات، قلم و زبان محسوستر است.
تغییر ذائقه در فضای عاشورانگاری و نیاز به تغییر و تحول به ویژه در عرصه ی زبانِ عرضه ی معارف عاشورایی، بیشترین سهم را در خلق «حماسه ی سرخ» داشت. بر پایه ی همین منطق، استفاده ی هرچه بیشتر از ظرفیتهای قلم در نگارش متن، از اولویتهای نویسنده بود و تلاش شد تا عناصری چون تصویرسازی و خیال انگیزی، حضوری فعال در متن داشته باشند. با این همه تلاش شده تا جنبه ی پژوهشی به ویژه تحلیل و واکاویِ حوادث، تحت تأثیر قرار نگیرد و محتوا فدای قالب نشود. از این رو، حوادث و رخدادهایِ برجسته ی زندگی امام حسین (ع) با ارائه ی تحلیل و ورود در عمق ماجرا همراه است، هرچند که با نثر ادبی ارائه می شود. در این چارچوب، حماسه ی سرخ کوشیده تا آمیزهای از تحلیل باشد با نثر ادبی.
درونمایه های مهم حماسه ی سرخ
عاشورا سرفصلهایی مهم برای مطالعه دارد که تا به امروز، ضرورت و تازگی خود را حفظ کرده. کتاب حماسه ی سرخ نیز تصمیم دارد که برخی از این سرفصلها را محورهای مهم تحقیق خود قرار دهد و چون خونی گرم در اندام خویش جاری سازد. چند درونمایه که حماسه ی سرخ از عاشورا اقتباس کرده و دنبال می کند، از این قرارند:
1)درونمایه ی اول، پاسداری از دین خدا: از محورهای مورد اهتمام حماسه ی سرخ، تبیینِ بعثت و رسالتی است که امام مسلمین در آن عصر برای پاسداری از دین خدا بر دوش خود می دید. دین اسلام، میراث همه ی انبیا و برترین سرمایه ی وحیانی و یگانه نسخه ی نجات انسان به شمار می رفت و نگهداری آن، برترین فریضه ی الهی و عقلانی بود که هر رهبر الهی در آن زمان بر دوش خود احساس می کرد.
این رسالت در عصر امام حسین (ع) اهمیتی ویژه و استثنایی به خود دید و چالش انگیزیِ جبهه ی رقیب بر سر راه اسلام تا آنجا پیش رفت که هویت اسلامی را در معرضِ انحراف و انقراض همیشگی قرار داد. این تهدید فوق العاده نیرومند و بنیان برانداز، هر موحّد و مؤمنی را با تمام توان به تدبیر و تکاپو وامیدارد. از آنجا که باطل با همه ی پتانسیل به معرکه آمده بود، حفظ هماوردی می طلبید که اهل ایمان نیز با همه ی پتانسیل به پیکار برخیزند. اینگونه است که امام معصوم و حجت خدا خود به معرکه گام نهاد و همه ی هستی اش را برای اقامه و ادامه ی اسلام تقدیم کرد.
2)درونمایه ی دوم، نفاق شناسی: از پیچیده ترین رسالتهای رهبران الهی از عصر «نبوت و رسالت» تا «امامت و ولایت» و پس از آن در عصر «غیبت» تا به امروز، مهار نفاق و مبارزه با براندازان و فتنه سازان داخلی بوده است. رویارویی با نفاق بر خلاف رویارویی با دشمنان آشکار، جبه های ثابت و همیشه گشوده است که پیوسته جریان دارد. این نبردِ عمدتاً نرم و دامنه دار، دشواریها و پیچ و خمهای خاص خود را دارد و همیشه ی روزگار چون باری کمرشکن و تکلیفی طاقت فرسا، پنجه در پنجه ی موحدان تاریخ و رهبران مکاتب الهی می افکند و خیال تعطیل یا تنزل نیز ندارد.
سریال نفاق در اسلام، قبل از پیشوایی امام حسین (ع) شروع شده بود و امت اسلامی را با ایدئولوژی انحرافی تربیت می کرد. براندازانی که با لباس دوست، دینداری و خیرخواهی به میدان آمده بودند، نسلی بیگانه از آموزه های اصیل اسلام بار می آورد و در روزگار امام حسین (ع) اوج تحرک و تکاپوی خود را تجربه می کرد. با سیطره ی همه جانبه ی اندیشه ی نفاق بر جامعه ی اسلامی و با عنوان خلافت اسلامی، شرایطی سرنوشت ساز پیش آمد که دستاوردهای رسالت به چالش کشیده شد. نزاع بر سر بقاء و عدم بقای میراث انبیا بود و عمق طراحیها، ریشه کنیِ ارمغانهای هدایتگرِ آسمان برای زمینیان را هدف گرفت.
از این رو، فاجعه ی عاشورا و قتل و غارت اهل بیت پیامبر (ص) و هجومِ همه جانبه به اسلام، یکی از خروجیهای انحراف اسلامیان پس از پیامبر (ص) و برآیندِ جریان نیرومند نفاقی بود که پس از رحلت پیامبر اکرم (ص) پی ریزی شد و با سرعت ریشه دواند و جامعه و امت اسلامی به ویژه حاکمیت و مدیریت آن را در چنبره ی خود درآورد. اوج شکوفایی و سایه افکنیِ این درخت شوم در عصر امام حسین (ع) بود و ادامه ی حیات و هویت اسلام می طلبید که این «شجره ی ملعونه» قطع و توسعه طلبی آن سدّ شود. از این منظر، عاشورا مبارزه با اندیشهی نفاق در جریان کلان خود بود و صرف ایستادگی در برابر تحریف و بدعتهای بنی امیه شمرده نمی شد. بنی امیه آن روز وارث همه ی تبار انحراف و حامل همه ی دستبردهایی بود که پیشینیان بر دین خدا تحمیل کرده بودند. خلافت یزید به نمایندگی از سلسله ی انحراف و نفاقِ ریشه دارِ آن عصرِ اسلامی عمل می کرد و پدیده ای یکّه و تنها و بریده از دیگر مکاتب فکریِ انحرافی نبود.
برای تصورسازی و محسوس سازیِ این مشکل که یزیدِ لاابالی، شرابخوار و سگباز که همانند پدر و جد خود هیچ اعتقادی به اسلام نداشت، چگونه توانست فرزند پیامبر و حجت خدا را به مسلخ ببرد و بازماندگان رسالت را یکباره به قربانگاه بکشاند و مسلمانان، آرام و خاموش تماشا یا حتی همراهی کنند، می توان به قصه ی نفاقِ حاکم بر امروزِ جهان اسلام توجه و تعمق بیشتری کرد.
قصه ی یزید شبیه است به قصه ی پادشاهان کنونی سعودی و هم اندیشان و هم پیمانان آنان که در جهان اسلام با دلارهای بیکران مسلمین و رسانه های فراگیر جهانی و تبلیغ و تخریب فراوان، به عنوان «خادم الحرمین» و «ولیّ امر» معرفی می شوند، چنانکه یزید خلیفه ی پیامبر و وارث انبیاء خوانده می شد. شاهان و شاهزادگان سعودی در جلسات علنی شراب می نوشند، بر خلاف قرآن که دستور می دهد "رحماء بینهم و اشداء علی الکفار" باشید با دشمنان و قاتلانِ مسلمین هم پیمان هستند و با مسلمینِ یمن، سوریه، عراق، فلسطین، لبنان و ... در جنگ و ستیز. عیاشی شاهزادگان سعودی در داخل و خارج از عربستان، کاخهای اختصاصی در اروپا و آمریکا، ثروتهای افسانه ای و حسابهای بانکی نجومی که درباریانِ دستِ چندم را در ردیف ثروتمندترین مردان جهان نشانده و ده ها فساد علنی و پنهانی دیگر هنوز بسیاری از نخبگان جهان اسلام را بر سر فهم نیاورده و مانع از دوستی و همکاری نشده و میدان را هموار کرده تا دیکتاتورها همچنان به نام اسلام بر مردم حکومت کنند و نماینده و مرکز جهان اسلام معرفی شوند و...
تدبر در این مصداق، می تواند صحنه ی نفاقِ حاکم بر جهان اسلام در عصر عاشورا را تصویرسازی کند؛ همچنین جدال دو اسلام در عصر عاشورا را ترسیم و به ذهن تقریب نماید. از سوی دیگر، کمک می کند تا عمق بدفهمی و غفلت امت اسلامی به ویژه عالمان و نخبگان را شبیه سازی شود و غربت اسلام راستین و مظلومیت اهل ایمان را نیز ملموستر سازد.
3)درونمایه ی سوم، درس آموزی عاشورا: درس انگیزی و الهام سازیِ عاشورا از ساحاتِ سرشار و پر رهاورد آن حماسه ی توحیدی تحلیل می شود. عاشورا در کنار کارکردهای معرفتی، تربیتی و دینیِ متعددی که دارد، میزانی برای جریان شناسی انحطاط و تبارشناسیِ انحراف در جوامع اسلامیِ پس از خویش نیز تلقی می شود. به دیگرسخن، عاشورا حاملِ کلیدواژه هایی است که هریک می توان گشاینده ی فصلی از معرفت و مبارزه باشد. با توجه به اوج گیری اندیشه های انحرافی و تنوع و تکثّر شیوه های نرم و سختِ دین زدایی، راهبردهای مبارزاتی و اصلاحیِ عاشورا نیز متکثر و چندوجهی ظهور کرد. عاشورا منبعی غنی برای مطالعات فرهنگی و فعالانِ عرصه ی دفاع نرم و سخت به دست می دهد. عاشورا و مجموعه ی مبارزاتی حسینی درسنامه ای فراگیر از آزادیخواهی، عدالت طلبی، جامعه سازی و انسان پروری است. کمتر آموزه ی فرهنگی، اجتماعی و دغدغه ی نجات و تعالی بشر را می توان یافت که عاشورا و دائرةالمعارف سرشارِ حسینی، ورودی بدان نداشته باشد یا الهام و اقتباسی برای مراجعان خویش نیافریند.
4)درونمایه ی چهارم، تصویرسازی از جدال دو اسلام: زمانه ی امام حسین(ع) و معرکه ی عاشورا پیش از آنکه صحنه ی درگیریِ اسلام و شرک باشد، عرصه ی جدال دو اسلام بود: اسلام وحیانی و اسلام انحرافی. همین ویژگی، مؤثرترین عامل بود بر تشخیصهای نادرست امت اسلامی و بیراهه رفتنهای خیل عظیمِ جامعه ی اسلامی.
ریزش گسترده ی خواص و نخبگان نیز محصول همین عامل بود. جدال دو اسلامِ مدعیِ پاسداری از کتاب و سنت، دشواریها و پیچیدگیهای نوظهوری ارمغان آورد که تشخیص و تصمیم را سخت کرد، هردو اسلام از نمادهای دینی و شعارهای حق بهره می گرفتند، هردو جبهه حج را پاس می داشتند، هردو نماز جمعه و جماعت را برپا می داشتند، هردو در بهره گیری از تریبون تبلیغی دین اهتمام داشتند، هردو نظام تربیتی به نام دین داشتند، هردو مدیریت مسلمانان را می جستند، و... . در رقابتی چنین مشابه و مدعیِ دیانت بود که بسیاری از صحابه و تابعین و نامداران جهان اسلام لغزیدند.
کارزار چنان پیچیده و عمق طراحیها و اراده ها چندان پوشیده و دیریاب شد که قاعده ی کلی بر آن قرار گرفت که عبادت و قداست به تنهایی کارآیی خود را از دست دهد و به پیش نیازی تعیین کننده تر و ژرفتر چون معرفت و بصیرت نیاز جدی افتد. به دیگر سخن، هر که در آن معرکه افزون بر تقوا و تدین، مجهز به سرمایه ی بصیرت و تشخیص بود، دین سالم از معرکه بیرون بُرد، و دست خالیان از تشخیص، تحلیل و فهم عمیق اجتماعی-سیاسی، دیانت، قداست و حیثیت را یکجا از کف دادند و در ورطه ی سقوط و رسوایی ابدی افتادند. چندلایگیِ مبارزه چنان بود که بسیاری از نخبگان را نه تنها از تشخیص حق و وظیفه باز ایستاند، که در جبهه ی طغیان به صف کرد و در برابر حجت خدا و وصی رسول خدا (ص) قرار داد و هلاکت ابدی را رقم زد. در آن نبرد نرم و دفاع سخت، سوابقِ درخشان و انتساب به مشاهیر و خاندانهای بزرگ و امثال آن نیز کارگر نیفتاد و دستگیر نشد.
5)درونمایه ی پنجم، پیش نیازهای پاسداری از ادیان و مکاتب الهی: تجربه ی ادیان الهی و سنت تاریخ می آموزد که پایداری دستاورد انبیاء و بقای جبهه ی حق، همیشه خون می طلبد؛ گاه خونِ دل و گاه خونِ سر. در این میان، برهه هایی فرامی رسد که هجوم و هیمنه ی دشمن شدت می گیرد و خون دل به تنهایی توان برپا داشتن دین خدا را ندارد و باید همراه شود با خون سر. در عصر عاشورا هجمه ی باطل چندان پیچیده و پرحجم شد که باید هم خون دل خورد و هم خون سر تقدیم کرد. افزون بر آنکه فدا شدن موحدان و یاران راستین دین خدا به تنهایی کارساز نمی افتاد و امام مسلمین، خود باید در جان نثاری قدم پیش می گذاشت و جان خویش را هدیه ی ساحت دوست می کرد تا اراده و آرمان الهی پیش برود و کاروان هدایت و عبودیت متوقف نشود.
6)درونمایه ی ششم، مبانیِ نظری و مشروعیت سازِ قیام عاشورا: تبیین مبانیِ نظری و ضرورتهای انقلاب عاشورا از دیگر رویکردهایی است که کتاب حماسه ی سرخ، طرح و تعقیب می کند. افزون بر علم الهیِ امام معصوم (ع) که منبعی یقینی برای تشخیص تکلیف و مصلحت است، منابع و مستندات دیگری نیز برای تشخیص ضرورتِ قیام وجود داشت، از سویی اَخبار و اِرشاد پیامبر (ص) این وظیفه را پیشا پیش تعیین و تبیین کرده بود. این اخبار و اطلاعات را پیامبر (ص) به طور مستقیم به اهل بیت خود و دیگر یاران انتقال داده بود و چنان مستحکم و مستند است که با سپری شدن 14 سده اکنون نیز بخشهایی از آن در منابع تاریخی و روایی در دسترس و داوری است.
از سوی دیگر و افزون بر علم الهی و منبع نبوی، فهم عقلی و مستقل و خرد سیاسی نیز اقدامی انقلابی همسان با نهضت حسینی را یگانه سازوکارِ بقای اسلام می فهمید. درک درست و دلسوزانه، هرگونه سازش و مصلحت اندیشی با دستگاه طغیان را بی حاصل تحلیل می کرد؛ زیرا پنجه های پرتوان دستبرد در دین و تحریفِ سنت نبوی چنان عمیق بر پیکره ی اسلام فرو رفته بود که نبرد نرم، کارآیی خویش را از دست داده بود و برای نجات میراث انبیاء جز نبرد سخت کارگر نمی افتاد. زخمِ کهنه ی وارد آمده بر دین محمد(ص) چنان کاری بود که جز قیام و خون، مرهمی نداشت و چه مرهمی شفابخش تر از خون خدا و خون محمد(ص) که جاری بود در اندام فرزندش حسین.
*نوسینده کتاب حماسه سرخ
منبع: خبرگزاری تسنیم
https://mananashr.ir/news/22650/
برای ذخیره در کلیپ برد کلیک کنید
نظر بدهید