دوشنبه 13 آذر 1396
نویسندهای که برای کتاب نخوانها مینویسد/ فستفودی از جنس کتاب
درحالیکه همه فعالان عرصه کتاب تلاش خود را برای نوشتن و جذب کتابخوانها میکنند مشاهده و شنیدن سخن کسی که نظری برخلاف این مسئله دارد جالب است.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی مجمع ناشران انقلاب اسلامی، منانشر، به نقل از خبرگزاری فارس از شیراز، تلاش همه نویسندگان و ناشران، انتشار کتابهایی است که کتابخوانها را به خود جلب کند و در این امر رقابت میکنند، ولی در نمایشگاه کتاب امسال شیراز با نویسندهای برخورد کردیم که برخلاف این مسئله فکر میکند، کتاب را برای کتاب نخوانها مینویسد و رقابتی هم در این عرصه ندارد؛ چون ایده این کتابها از اوست و هنوز هم کس دیگری وارد این عرصه نشده است.
سید مهدی میرعظیمی نویسنده کتابهای یک صفحهای که در بسیاری از مکانهای عمومی مثل مترو، رستورانها، کافهها، بیمارستانها و حتی داخل تاکسیها دیده میشود در گفتوگو با خبرنگار فارس در شانزدهمین نمایشگاه کتاب شیراز در تعریفی ساده از کتاب میگوید: کتاب منشأ همه تغییرات است ولی خود هیچگاه تغییر نکرده است و در دوران مختلف تعریف کتاب مجموعه ورقهایی است که به هم چسبانده شدهاند.
او البته مثال جالبی را هم مطرح میکند: چه کسی فکر میکرد که روزی فست فودها جای تمام غذاهای سنتی را بگیرد، امروزه در عرصه کتاب نیز نیاز به فست بوک داریم و کتابهای یکصفحهای همان فست بوک است.
دغدغههای این نویسنده جوان که عشق به کتابخوانی دارد اما از جنس دیگری است: همه تلاشها در عرصه نشر تهیه کتاب برای کتابخوانها است ولی باید به فکر کتاب نخوان ها هم بود و باید راهی پیدا کرد که کودکان و نوجوانان و افرادی که کتاب نمیخوانند با روشی ساده به این سمت رو بیاورند.
میرعظیمی صحبتهایش را به نوستالژیهای دوران کودکی ما برمیگرداند و میگوید: کلیدواژه امروز که کوچههای بدون هفتسنگ و ششخانه هستند، پدربزرگی نیست که بر زخم زانوی کودکان در حین بازی مرهم بگذارد و مادربزرگی برای قصهگویی نیست؛ کتاب است و از طریق آن باید فرهنگ گذشته را بازآفرینی کنیم.
این نویسنده جوان مانند برخی افراد فکر نمیکند که مردم با کتاب قهر کردهاند و اعتقاد دارد که با کتاب هیچگاه قهر نکردهایم و فقط کتاب درهای و هوی مبهم سکوت قرن گمشده است و باید به دنبال آن در جامعه گشت و رد پای این گمشده، کتابهای یکصفحهای است که با سادهترین روش مردم را به خواندن کتاب در ظرف چند دقیقه مشغول کند.
انگیزه چاپ این کتابها هم به آرزوهای روزهای کودکی سید مهدی برمیگردد و اکنونکه یک سال از چاپ 144 عنوان از این کتابها در قالب سه جلد و شمارگان 24 هزار نسخهای آنها میگذرد آن را بیان میکند: در کودکی همیشه کتاب را دوست میداشتم و میخواستم از هر دقیقهای برای خواندن مطلبی که دنبالهدار نباشد و بتوانم در همان دقایق به پایانش برسانم استفاده کنم. رشته موردعلاقهام گرافیک و ذهنم تصویری است و اعتقاددارم که با چند تصویر ساده و چند کلمه میتوان مردم را به ادامه مطلب برد و همین مسئله، مطالعه آسانسوری را به یک نیاز روز کتابخوانی تبدیل کرده است.
وی که کتابهای یکصفحهایاش در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران رونمایی شده است، قدرشناسی از نیکوکاران حامی کتاب مؤسسات بخشهای مختلف را هم فراموش نمیکند و انتظار دارد که مردم در کنار کارهای خیری که انجام میدهند، تلاش برای توسعه فرهنگ کتابخوانی را هم منظور کنند که کار نیکی برای سود رساندن به همه جامعه است.
انتظارات این نویسنده جوان از مسوولان هم تنها به حمایت از خودش برنمیگردد و میگوید: نیاز است که تمام ارگانها و نهادهایی که نیاز به فرهنگسازی دارند درزمینهٔ حمایت از فعالان چاپ کتاب یاریرسان باشند، زیرا کتابخوانی، هزینه شهر و شهروند را کاهش میدهد.
در گوشهای از غرفه کتابهای یکصفحهای، سبدی بزرگ پر از انار و خیار سبز قرار دارد که در کنار هم چیده شدهاند و ذهن مراجعهکنندگان را برای دقایقی به خود مشغول میکند.
میرعظیمی در پاسخ به سؤال بازدیدکنندگان غرفهاش که حکمت وجود چنین سبد و چینش میوههای آن را سؤال میکنند میگوید: داستان کتابهای یکصفحهای داستان انار و خیار است، در میهمانیها باوجوداینکه بیشتر اوقات انار را دوست داریم، با خیار از خود پذیرایی میکنیم چون خوردن آن راحتتر است، کتاب یکصفحهای نیز تلاش برای آسان کردن کتابخوانی است.
کتابخوانی باید در عمل گسترش پیدا کند
در گفتوگو با بسیاری از مردم و مسوولان، همیشه به مشکلاتی که در حوزه گسترش کتاب خوانی وجود دارد اشاره میشود و کمتر شاهد راهکارهای عملی برای رفعها هستیم.
چه خوب است که هرکدام از ما، بهواسطه مسوولیتهای اجتماعی و با تکیهبر تجارب و دریافت نظرات کارشناسی، بخشی از جامعه که حتی میتواند از خانواده نیز شروع شود را به این سمت سوق دهیم.
مطمئن باشید که اگر در تمامی مسائل اینگونه دیدگاهی وجود داشته باشد و فقط منتظر اقدامات مسئولان نمانیم؛ روز بروز زندگی بهتری را در کنار یکدیگر تجربه خواهیم کرد، اقدامی که یک جوان با نشر کتاب یکصفحهای و بافکر خود انجام داده است الگوی خوبی برای بسیاری از فعالیتهای اجتماعی است.
سید مهدی میرعظیمی نویسنده کتابهای یک صفحهای که در بسیاری از مکانهای عمومی مثل مترو، رستورانها، کافهها، بیمارستانها و حتی داخل تاکسیها دیده میشود در گفتوگو با خبرنگار فارس در شانزدهمین نمایشگاه کتاب شیراز در تعریفی ساده از کتاب میگوید: کتاب منشأ همه تغییرات است ولی خود هیچگاه تغییر نکرده است و در دوران مختلف تعریف کتاب مجموعه ورقهایی است که به هم چسبانده شدهاند.
او البته مثال جالبی را هم مطرح میکند: چه کسی فکر میکرد که روزی فست فودها جای تمام غذاهای سنتی را بگیرد، امروزه در عرصه کتاب نیز نیاز به فست بوک داریم و کتابهای یکصفحهای همان فست بوک است.
دغدغههای این نویسنده جوان که عشق به کتابخوانی دارد اما از جنس دیگری است: همه تلاشها در عرصه نشر تهیه کتاب برای کتابخوانها است ولی باید به فکر کتاب نخوان ها هم بود و باید راهی پیدا کرد که کودکان و نوجوانان و افرادی که کتاب نمیخوانند با روشی ساده به این سمت رو بیاورند.
میرعظیمی صحبتهایش را به نوستالژیهای دوران کودکی ما برمیگرداند و میگوید: کلیدواژه امروز که کوچههای بدون هفتسنگ و ششخانه هستند، پدربزرگی نیست که بر زخم زانوی کودکان در حین بازی مرهم بگذارد و مادربزرگی برای قصهگویی نیست؛ کتاب است و از طریق آن باید فرهنگ گذشته را بازآفرینی کنیم.
این نویسنده جوان مانند برخی افراد فکر نمیکند که مردم با کتاب قهر کردهاند و اعتقاد دارد که با کتاب هیچگاه قهر نکردهایم و فقط کتاب درهای و هوی مبهم سکوت قرن گمشده است و باید به دنبال آن در جامعه گشت و رد پای این گمشده، کتابهای یکصفحهای است که با سادهترین روش مردم را به خواندن کتاب در ظرف چند دقیقه مشغول کند.
انگیزه چاپ این کتابها هم به آرزوهای روزهای کودکی سید مهدی برمیگردد و اکنونکه یک سال از چاپ 144 عنوان از این کتابها در قالب سه جلد و شمارگان 24 هزار نسخهای آنها میگذرد آن را بیان میکند: در کودکی همیشه کتاب را دوست میداشتم و میخواستم از هر دقیقهای برای خواندن مطلبی که دنبالهدار نباشد و بتوانم در همان دقایق به پایانش برسانم استفاده کنم. رشته موردعلاقهام گرافیک و ذهنم تصویری است و اعتقاددارم که با چند تصویر ساده و چند کلمه میتوان مردم را به ادامه مطلب برد و همین مسئله، مطالعه آسانسوری را به یک نیاز روز کتابخوانی تبدیل کرده است.
وی که کتابهای یکصفحهایاش در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران رونمایی شده است، قدرشناسی از نیکوکاران حامی کتاب مؤسسات بخشهای مختلف را هم فراموش نمیکند و انتظار دارد که مردم در کنار کارهای خیری که انجام میدهند، تلاش برای توسعه فرهنگ کتابخوانی را هم منظور کنند که کار نیکی برای سود رساندن به همه جامعه است.
انتظارات این نویسنده جوان از مسوولان هم تنها به حمایت از خودش برنمیگردد و میگوید: نیاز است که تمام ارگانها و نهادهایی که نیاز به فرهنگسازی دارند درزمینهٔ حمایت از فعالان چاپ کتاب یاریرسان باشند، زیرا کتابخوانی، هزینه شهر و شهروند را کاهش میدهد.
در گوشهای از غرفه کتابهای یکصفحهای، سبدی بزرگ پر از انار و خیار سبز قرار دارد که در کنار هم چیده شدهاند و ذهن مراجعهکنندگان را برای دقایقی به خود مشغول میکند.
میرعظیمی در پاسخ به سؤال بازدیدکنندگان غرفهاش که حکمت وجود چنین سبد و چینش میوههای آن را سؤال میکنند میگوید: داستان کتابهای یکصفحهای داستان انار و خیار است، در میهمانیها باوجوداینکه بیشتر اوقات انار را دوست داریم، با خیار از خود پذیرایی میکنیم چون خوردن آن راحتتر است، کتاب یکصفحهای نیز تلاش برای آسان کردن کتابخوانی است.
کتابخوانی باید در عمل گسترش پیدا کند
در گفتوگو با بسیاری از مردم و مسوولان، همیشه به مشکلاتی که در حوزه گسترش کتاب خوانی وجود دارد اشاره میشود و کمتر شاهد راهکارهای عملی برای رفعها هستیم.
چه خوب است که هرکدام از ما، بهواسطه مسوولیتهای اجتماعی و با تکیهبر تجارب و دریافت نظرات کارشناسی، بخشی از جامعه که حتی میتواند از خانواده نیز شروع شود را به این سمت سوق دهیم.
مطمئن باشید که اگر در تمامی مسائل اینگونه دیدگاهی وجود داشته باشد و فقط منتظر اقدامات مسئولان نمانیم؛ روز بروز زندگی بهتری را در کنار یکدیگر تجربه خواهیم کرد، اقدامی که یک جوان با نشر کتاب یکصفحهای و بافکر خود انجام داده است الگوی خوبی برای بسیاری از فعالیتهای اجتماعی است.
https://mananashr.ir/news/23590/
برای ذخیره در کلیپ برد کلیک کنید
نظر بدهید