یکشنبه 16 ارديبهشت 1397
در نشست «تسخیر لانۀ جاسوسی» عنوان شد:
افشای اسناد سفارت آمریکا، بزرگترین آبروریزی تاریخ
پژوهشگر مسائل بینالمللی گفت: «تعدادی از دانشجویان، بدون اطلاع دولت و حتی امام خمینی(ره)، کاملاً خودجوش دست به این حرکت انقلابی زدند و هدف آنان جمعآوری اسناد سفارت آمریکا و اعتراض به جنایات آنان در کشور بود. افشای اسناد بهدستآمده از این سفارت، ابهت آمریکا را در دنیا شکست و باعث آبروریزی عظیمی برای آن کشور شد. در واقع این دانشجویان اولین کسانی بودند که جرأت تقابل با آمریکا را پیدا کردند و امام(ره) با حمایت از این حرکت انقلابی، مهر تأیید به این اقدام زد.»
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی مجمع ناشران انقلاب اسلامی، منانشر، نشست «تسخیر لانۀ جاسوسی» با حضور حجت الاسلام سعید فخرزاده، مدیر تاریخ شفاهی دفتر ادبیات حوزۀ هنری و حسن بهشتیپور، پژوهشگر، کارشناس و نویسندۀ مسائل بینالمللی در غرفۀ مجمع ناشران انقلاب اسلامی در نمایشگاه کتاب تهران برگزار شد.
بهشتیپور دربارۀ حوادث قبل از تسخیر لانۀ جاسوسی گفت: «با پیروزی انقلاب اسلامی، آمریکا بزرگترین متحد خود را در منطقه از دست داد؛ اما با این حال، دو روز بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، ایالات متحدۀ آمریکا طی یادداشتی رسمی، انقلاب اسلامی را به رسمیت شناخت. اما هدف از این اقدام، ایجاد رابطۀ مجدد با ایران برای حفظ منافع خود در منطقه بود. آمریکا با پیروزی انقلاب اسلامی مخالف بود؛ اما میدانست انقلاب اسلامی حمایت مردم ایران را دارد.»
وی ادامه داد: «آمریکا به صورت تاکتیکی، انقلاب اسلامی را به رسمیت شناخته بود و در واقعیتی پنهان این تنها یک توطئه بود؛ همانطور که در ماههای بعد نتایج این توطئهها را در اتفاقات کردستان، گنبد کاووس و خوزستان شاهد بودیم.»
فخرزاده گفت: «آمریکاییها به دنبال توافقات جدید با ایران بودند؛ اما امام خمینی(ره) ریشۀ استبداد داخلی را در استعمار خارجی میدانست. به عقیدۀ من مبارزۀ همزمان با استبداد داخل و استعمار خارج را از تجربۀ دولت مصدق یاد گرفته بود. مصدق توطئۀ کشورهایی چون انگلیس و آمریکا را دست کم گرفت که در نتیجه باعث سرنگونی دولت وی و کودتای 28 مرداد بود. امام به این نتیجه رسیده بود که باید ریشۀ استعمار در کشور خشکانده شود تا توطئهها خنثی شوند. به همین دلیل از حرکت دانشجویان انقلابی حمایت کرد.»
بهشتیپور دربارۀ جریانهای دانشجویی و نقش آنان در انقلاب اسلامی گفت: «دانشجویان در بطن جامعه بودند و بیشتر از درس خواندن در فعالیتهای سیاسی و اجتماعی مشارکت فعال داشتند.»
وی ادامه داد: «این جنبش دو وجه تمایز مهم داشت. اول اینکه وقتی خبر این اتفاق به گوش امام خمینی رسید، با حمایت امام روبهرو شد. دوم اینکه اکثریت مردم از هر طبقه و قشر و تفکر سیاسی با برپایی راهپیماییهای متعدد در مقابل سفارت آمریکا، حمایت خود را از این حرکت اعلام کردند و تنها اعضای نهضت آزادی و جبهۀ ملی بودند که این حرکت را خلاف قانون میدانستند و معتقد بودند این کار، ایران را دچار مشکلاتی در حقوق بینالملل میکند.»
این نویسنده دربارۀ نحوۀ عملکرد دانشجویان گفت: «این دانشجویان که نگران توطئههای آمریکاییها در قبال ایران و انقلاب اسلامی بودند، بدون اطلاع هیچ یک از مقامات، با تشکیل گروههای 3، 5، 15 و در نهایت 400نفری از دانشگاههای تهران، ملی (شهید بهشتی کنونی)، شریف و پلی تکنیک وارد سفارت میشوند و میخواستند 48 یا نهایتاً 72 ساعت سفارت را به اشغال دربیاورند؛ اما 444 روز به طول میانجامد.»
وی ادامه داد: «دلایل طولانی شدن این دوره را میتوان به دو بخش تقسیم کرد. اول اینکه آمریکایی از مواضع خود کوتاه نمیآمدند. یعنی نه تنها راضی به اخراج کردن شاه از کشورشان نمیشدند، بلکه اجازۀ معاینۀ رضاشاه به پزشکان معتمد جهت تایید سرطان وی را هم نمیدادند. دوم اینکه درایت امام خمینی در مدیریت بحران این 444 روز بود که بهترین فرصت جهت خشکاندن ریشۀ استعمار در داخل کشور بود.»
بهشتیپور دربارۀ حوادث قبل از تسخیر لانۀ جاسوسی گفت: «با پیروزی انقلاب اسلامی، آمریکا بزرگترین متحد خود را در منطقه از دست داد؛ اما با این حال، دو روز بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، ایالات متحدۀ آمریکا طی یادداشتی رسمی، انقلاب اسلامی را به رسمیت شناخت. اما هدف از این اقدام، ایجاد رابطۀ مجدد با ایران برای حفظ منافع خود در منطقه بود. آمریکا با پیروزی انقلاب اسلامی مخالف بود؛ اما میدانست انقلاب اسلامی حمایت مردم ایران را دارد.»
وی ادامه داد: «آمریکا به صورت تاکتیکی، انقلاب اسلامی را به رسمیت شناخته بود و در واقعیتی پنهان این تنها یک توطئه بود؛ همانطور که در ماههای بعد نتایج این توطئهها را در اتفاقات کردستان، گنبد کاووس و خوزستان شاهد بودیم.»
فخرزاده گفت: «آمریکاییها به دنبال توافقات جدید با ایران بودند؛ اما امام خمینی(ره) ریشۀ استبداد داخلی را در استعمار خارجی میدانست. به عقیدۀ من مبارزۀ همزمان با استبداد داخل و استعمار خارج را از تجربۀ دولت مصدق یاد گرفته بود. مصدق توطئۀ کشورهایی چون انگلیس و آمریکا را دست کم گرفت که در نتیجه باعث سرنگونی دولت وی و کودتای 28 مرداد بود. امام به این نتیجه رسیده بود که باید ریشۀ استعمار در کشور خشکانده شود تا توطئهها خنثی شوند. به همین دلیل از حرکت دانشجویان انقلابی حمایت کرد.»
بهشتیپور دربارۀ جریانهای دانشجویی و نقش آنان در انقلاب اسلامی گفت: «دانشجویان در بطن جامعه بودند و بیشتر از درس خواندن در فعالیتهای سیاسی و اجتماعی مشارکت فعال داشتند.»
وی ادامه داد: «این جنبش دو وجه تمایز مهم داشت. اول اینکه وقتی خبر این اتفاق به گوش امام خمینی رسید، با حمایت امام روبهرو شد. دوم اینکه اکثریت مردم از هر طبقه و قشر و تفکر سیاسی با برپایی راهپیماییهای متعدد در مقابل سفارت آمریکا، حمایت خود را از این حرکت اعلام کردند و تنها اعضای نهضت آزادی و جبهۀ ملی بودند که این حرکت را خلاف قانون میدانستند و معتقد بودند این کار، ایران را دچار مشکلاتی در حقوق بینالملل میکند.»
این نویسنده دربارۀ نحوۀ عملکرد دانشجویان گفت: «این دانشجویان که نگران توطئههای آمریکاییها در قبال ایران و انقلاب اسلامی بودند، بدون اطلاع هیچ یک از مقامات، با تشکیل گروههای 3، 5، 15 و در نهایت 400نفری از دانشگاههای تهران، ملی (شهید بهشتی کنونی)، شریف و پلی تکنیک وارد سفارت میشوند و میخواستند 48 یا نهایتاً 72 ساعت سفارت را به اشغال دربیاورند؛ اما 444 روز به طول میانجامد.»
وی ادامه داد: «دلایل طولانی شدن این دوره را میتوان به دو بخش تقسیم کرد. اول اینکه آمریکایی از مواضع خود کوتاه نمیآمدند. یعنی نه تنها راضی به اخراج کردن شاه از کشورشان نمیشدند، بلکه اجازۀ معاینۀ رضاشاه به پزشکان معتمد جهت تایید سرطان وی را هم نمیدادند. دوم اینکه درایت امام خمینی در مدیریت بحران این 444 روز بود که بهترین فرصت جهت خشکاندن ریشۀ استعمار در داخل کشور بود.»
https://mananashr.ir/news/25439/
برای ذخیره در کلیپ برد کلیک کنید
نظر بدهید