شب‌های بی‌ستاره
دوشنبه 02 مهر 1397

شب‌های بی‌ستاره

نوجوان در همان دنیایی زندگی می‌کند که بزرگ‌سال زندگی می‌کند؛ دنیایی پر از خشونت. دنیایی که در آن مرگ وجود دارد. دنیایی که هم زشتی دارد، هم زیبایی. دنیای او دنیای ماست و هر چه ما را احاطه کرده است، نوجوان را نیز در بر گرفته؛ اما آیا چون او کوچک‌تر است و قد و قامتی کوتاه دارد، باید او را از این دنیا ندانیم؟ نه، او هم متعلق به دنیای ماست و تنها زاویۀ دیدش و تجربه‌اش با ما فرق می‌کند.

به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی مجمع ناشران انقلاب اسلامی، منانشر، کتاب «شب‌های بی‌ستاره» رمان نوجوان درخشانی است به قلم مرضیه نفری. «شب‌های بی‌ستاره» قصۀ دختر پردردسر 14ساله‌ای است به نام ستاره که دغدغه‌ها و مشکلاتی مثل همۀ نوجوان‌ها دارد. ستاره اشتباهاتی می‌کند که خرابی‌هایی به بار می‌آورد. هرچند همیشه در خیالش می‌خواهد چیزی را درست کند، به اقتضای تجربۀ کم، ورود به دوران بلوغ، تأثیرپذیری از دوستان و رؤیاهایی که هنوز پا در کودکی دارد، با دنیای بزرگ‌سالی دچار مشکل می‌شود.
حسین صرفی در مقالۀ رمان نوجوان به خوبی اشاره می‌کند که: «نوجوان در همان دنیایی زندگی می‌کند که بزرگ‌سال زندگی می‌کند؛ دنیایی پر از خشونت. دنیایی که در آن مرگ وجود دارد. دنیایی که هم زشتی دارد، هم زیبایی. دنیای او دنیای ماست و هر چه ما را احاطه کرده است، نوجوان را نیز در بر گرفته؛ اما آیا چون او کوچک‌تر است و قد و قامتی کوتاه دارد، باید او را از این دنیا ندانیم؟ نه، او هم متعلق به دنیای ماست و تنها زاویۀ دیدش و تجربه‌اش با ما فرق می‌کند. پس باید رمانی بنویسیم که در حد درک و توان او و برای شناخت این دنیا باشد تا بتواند با همه چیز این دنیا کنار بیاید. به همین خاطر رمانی که برای او نوشته می‌شود، باید خصوصیات خاص او را داشته باشد.»
مرضیه نفری اما بیشتر مسائل مربوط به نوجوانی و نیز دهۀ شصت را به خوبی باز می‌تاباند. نکات کوچکی مثل اینکه دهۀ شصتی‌ها، هم‌کلاس‌ها و دوستانشان را با اسم کوچک صدا نمی‌زدند و همدیگر را با فامیلی خطاب می‌کردند، صف‌های طولانی برای نفت و گوشت وجود داشت و مردم در صف با هم دعوا می‌کردند و پایگاه‌های مردمی برای جمع‌آوری کمک در هر محله‌ای برپا بود. «رمان باید برای نوجوان باشد، نه دربارۀ نوجوان. فرق این دو مقوله از این قرار است که رمان برای نوجوان، رمانی است که برای سنین نوجوانی نوشته شده باشد و زبان آن به زبان نوجوان نزدیک است و نوجوان کاملاً آن را می‌فهمد و موضوع و محتوای آن از نظر وی کاملاً پذیرفتنی است و هدف نویسنده برایش مشخص است. شخصیت‌های آن هم نوجوان‌اند یا بیشتر شخصیت‌ها نوجوان هستند.»
 
نویسندۀ کتاب «شب‌های بی‌ستاره» در خرده روایت‌هایی کوچک، فرق مانتو و روپوش را توضیح می‌دهد. با توصیف پتوهای کهنه‌ای که تکه‌تکه می‌شوند و به عنوان پتوی بچه استفاده می‌شوند، فقر و محرومیت دهۀ شصت را با بیانی غیرشعاری شرح می‌دهد.
بابای ستاره، مثل باباهای دهۀ شصت، با بچه بحث فرهنگی نمی‌کند. حکم می‌دهد و انتظار اطاعت دارد؛ اما همین پدر در جریان داستان و با اتفاقاتی که در جبهه تجربه می‌کند، دچار تحولی ریز و باورپذیر می‌شود. خوانندۀ رمان این را می‌یابد که به قول شهید آوینی، تزکیۀ دینیِ ما هم مرهون جنگ است.
«اثری که برای نوجوان خلق می‌شود، نباید به دلیل اینکه مخاطبِ کم‌سن‌وسال دارد، سرسری گرفته شود. نوجوان ساده است؛ اما ابله نیست. او تجربه‌ای اندک دارد؛ اما نباید به خاطر کم‌تجربگی‌اش او را فریب داد. نوجوان اکثر چیزها را می‌پذیرد؛ اما این نباید برای نویسنده دلیل شود که هر چیزی را به خورد او بدهد. نویسندۀ رمان نوجوان برای نوشتن باید دنیای او را بشناسد و طبق دنیای او بنویسد. نه مثل پدری که فرزندش را نصیحت می‌کند. هرچند آن پدر نیت خیر دارد،  وقتی روح فرزندش را نشناخته باشد، نتیجه‌ای نخواهد گرفت.»
و به نظرم مرضیه نفری در این رمان به این هدف رسیده است.
 
 
نویسنده: مریم فردوسی
 
نظر بدهید