جمعه 13 ارديبهشت 1398
دکتر بانکیپور در نشست بررسی سند توسعه پایدار 2030:
اسناد غربی به شدت متاثر از فلسفه ضددینی آنان است/ مبانی دینی را فقط در قالب شعار وارد کردهایم
این استاد دانشگاه گفت: این سادهانگاری است که فکر کنیم هرچه در اسناد غربی است، امری متقن و علمی است؛ در حالی که اسناد اینها به شدت متاثر از فلسفه غربی و نگاههای ضددینی آنان است.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی مجمع ناشران انقلاب اسلامی، منانشر، نشستی با موضوع «سند توسعه پایدار ۲۰۳۰» با حضور دکتر امیرحسین بانکیپور، عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان، عصر جمعه سیزدهم اردیبهشت در غرفه مجمع ناشران انقلاب اسلامی در نمایشگاه کتاب تهران برگزار شد.
بانکیپور در این نشست توضیح داد: اگر سند به طور کلی با درنظرگرفتن ملاحظاتی قابلیت رجوع داشته باشد و بر آن هم نظارت شود، قابلیت تأثیرگذاری مثبت را هم دارد؛ اما اگر صرفًا بیلان کاری باشد، کارایی نخواهد داشت.
این نویسنده و پژوهشگر افزود: بنابراین اسناد باید جزئینگر باشد تا قابلیت توجیه باقی نگذارد. حتی به اسناد داخلی ما این اشکال وارد است. ما دو پارادایم در برخورد با مسائل داریم؛ یکی اینکه صرفاً بر مبنای مسائل بومی حرکت کنیم و پارادایم دیگر اینکه ما را متوجه تجارب بینالمللی میکند. پارادایم دوم در بین مسئولان، محققان و دانشجویان پارادایم غالب است.
به گفته وی، گروه دوم نه اینکه به مسائل داخلی اعتقاد نداشته باشند، بلکه به آن اشکال شکلی وارد میکنند که مبدل به سند نشده است. بنابراین با دین مخالف نیستند. هرچند گروهی هم اسلام و اعتقادات مذهبی را برای حل مسائل مدیریتی قابل اعتنا نمیدانند. هرچند که اینها در مقابل طیف اول، در اقلیت هستند.
این کارشناس تربیتی ادامه داد: سندی که به آن اقبالی نشود، محکوم به شکست میشود؛ بنابراین باید روی اسنادی کار کرد که توافق جمعی بر آن حاصل شده تا بهصورت روش درآیند. همین گونه نیز مبانی اعتقادی را باید به شکل سندی واقعی نوشت.
بانکیپور با ذکر مثالی گفت: وقتی دم از الگوی پیشرفت اسلامی ایرانی میزنیم، باید فقط به کلیات اکتفا نکنیم و وارد موضوعات به شکلی جزئی و عملی شویم تا نتوان تفسیر بیجهت از آن کرد.
وی تأکید کرد: این سادهانگاری است که فکر کنیم هرچه در اسناد بینالمللی و غربی است، امری متقن و علمی است؛ در حالی که اسناد اینها به شدت متاثر از فلسفه غربی و نگاههای ضددینی آنان است. پس اسناد آنها صرفاً علم نیست و متاثر از افکار خاصشان است؛ هرچند که مبانی فلسفه را به ظاهر نمیتوان متوجه شد.
وی با این حال گفت: ما متاسفانه در عمل، اول اسناد غربی را اجرا و بعد آنها را عمومی و علنی میکنیم. اما در مورد سند 2030 و انتقاد به آن، یک مورد از انتقادها به غیرت ملی ما برمیگردد که با این همه پشتوانه تمدنی و علمی، اشتباه است که سراغ برنامه دیگری برویم؛ هرچند این نکته ارتباط با محتوای سند ندارد.
وی در ادامه تأکید کرد: تفاوت جدی دیگر در این بین متوجه مبانی فکری و تربیتی ماست. انسانی که در غرب تعریف میشود، با انسانی مبتنی بر فرهنگ و دین ما تفاوتها دارد. متن به ظاهر قشنگ آنان در تعریف ماهوی با اعتقادات ما متفاوت خواهد بود که مصداق آن ازدواج و آموزش جنسی و غیره است.
این مدرس فلسفه غرب گفت: این تفاوتها را ساده نگیرید. متاسفانه این نفهمیدن موضوع در گوشت و پوست برخی کارشناسان ما رفته و نمیتوانند در برابر نپذیرفتن اسناد بینالمللی مقاومت کنند. همین طور هم که مبانی دینی را فقط در قالب شعار وارد کردهایم و در عمل جور دیگری رفتار میشود. سند 2030 با عقبه عظیمی وارد سیستم ما شده بود.
بانکیپور در این نشست توضیح داد: اگر سند به طور کلی با درنظرگرفتن ملاحظاتی قابلیت رجوع داشته باشد و بر آن هم نظارت شود، قابلیت تأثیرگذاری مثبت را هم دارد؛ اما اگر صرفًا بیلان کاری باشد، کارایی نخواهد داشت.
- سندی که به آن اقبالی نشود، محکوم به شکست میشود
این نویسنده و پژوهشگر افزود: بنابراین اسناد باید جزئینگر باشد تا قابلیت توجیه باقی نگذارد. حتی به اسناد داخلی ما این اشکال وارد است. ما دو پارادایم در برخورد با مسائل داریم؛ یکی اینکه صرفاً بر مبنای مسائل بومی حرکت کنیم و پارادایم دیگر اینکه ما را متوجه تجارب بینالمللی میکند. پارادایم دوم در بین مسئولان، محققان و دانشجویان پارادایم غالب است.
به گفته وی، گروه دوم نه اینکه به مسائل داخلی اعتقاد نداشته باشند، بلکه به آن اشکال شکلی وارد میکنند که مبدل به سند نشده است. بنابراین با دین مخالف نیستند. هرچند گروهی هم اسلام و اعتقادات مذهبی را برای حل مسائل مدیریتی قابل اعتنا نمیدانند. هرچند که اینها در مقابل طیف اول، در اقلیت هستند.
این کارشناس تربیتی ادامه داد: سندی که به آن اقبالی نشود، محکوم به شکست میشود؛ بنابراین باید روی اسنادی کار کرد که توافق جمعی بر آن حاصل شده تا بهصورت روش درآیند. همین گونه نیز مبانی اعتقادی را باید به شکل سندی واقعی نوشت.
- متاسفانه اول اسناد غربی را اجرا و بعد آن را علنی میکنیم
بانکیپور با ذکر مثالی گفت: وقتی دم از الگوی پیشرفت اسلامی ایرانی میزنیم، باید فقط به کلیات اکتفا نکنیم و وارد موضوعات به شکلی جزئی و عملی شویم تا نتوان تفسیر بیجهت از آن کرد.
وی تأکید کرد: این سادهانگاری است که فکر کنیم هرچه در اسناد بینالمللی و غربی است، امری متقن و علمی است؛ در حالی که اسناد اینها به شدت متاثر از فلسفه غربی و نگاههای ضددینی آنان است. پس اسناد آنها صرفاً علم نیست و متاثر از افکار خاصشان است؛ هرچند که مبانی فلسفه را به ظاهر نمیتوان متوجه شد.
وی با این حال گفت: ما متاسفانه در عمل، اول اسناد غربی را اجرا و بعد آنها را عمومی و علنی میکنیم. اما در مورد سند 2030 و انتقاد به آن، یک مورد از انتقادها به غیرت ملی ما برمیگردد که با این همه پشتوانه تمدنی و علمی، اشتباه است که سراغ برنامه دیگری برویم؛ هرچند این نکته ارتباط با محتوای سند ندارد.
- سند 2030 با عقبهای عظیم وارد سیستم ما شده است
وی در ادامه تأکید کرد: تفاوت جدی دیگر در این بین متوجه مبانی فکری و تربیتی ماست. انسانی که در غرب تعریف میشود، با انسانی مبتنی بر فرهنگ و دین ما تفاوتها دارد. متن به ظاهر قشنگ آنان در تعریف ماهوی با اعتقادات ما متفاوت خواهد بود که مصداق آن ازدواج و آموزش جنسی و غیره است.
این مدرس فلسفه غرب گفت: این تفاوتها را ساده نگیرید. متاسفانه این نفهمیدن موضوع در گوشت و پوست برخی کارشناسان ما رفته و نمیتوانند در برابر نپذیرفتن اسناد بینالمللی مقاومت کنند. همین طور هم که مبانی دینی را فقط در قالب شعار وارد کردهایم و در عمل جور دیگری رفتار میشود. سند 2030 با عقبه عظیمی وارد سیستم ما شده بود.
https://mananashr.ir/news/30170/
برای ذخیره در کلیپ برد کلیک کنید
نظر بدهید