روح‌الله نامداری در تفکرات امام ذوب شده بود
جمعه 13 ارديبهشت 1398

روح‌الله نامداری در تفکرات امام ذوب شده بود

روح‌الله نامداری فردی بود که بنابر اقتضائات زمان و نیاز مخاطب خود را مسئول می‌دانست. ایشان به شدت اهل گفت‌وگو و بحث بود. این‌طور نبود که انسان دگم و متعصبی باشد. هم خودش تغییر موضع می‌داد، هم باعث تغییر موضع مخاطب می‌شد.

به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی مجمع ناشران انقلاب اسلامی، منانشر، عصر روز جمعه نشست «مروری بر اندیشه و عمل مرحوم روح‌الله نامداری» (هم‌زمان با دومین سالگرد رحلت او) با عنوان «آیا هم‌چنان کتاب اولویت اول جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی است؟» در غرفه مجمع ناشران انقلاب اسلامی برگزار شد.
در این نشست که با حضور محمد سرشار، محمدحسین بدری، سیدعلی متولی امامی و صادق شهبازی برگزار شد، حاضران به بررسی آثار و زندگی روح‌الله نامداری پرداختند.
در ابتدای این برنامه محمدحسین بدری، روزنامه‌نگار و مجری تلویزیون، با اشاره به مدت زمان کوتاهی که سابقه کار با روح‌الله نامداری داشت گفت: در دوره‌ای که می‌توان با زرنگی و شارلاتان‌بازی پیشرفت کرد و پول درآورد، روح الله نامداری با اعتقاد برای آرمان خود تلاش کرد. هر آدمی که دو سه هفته صورتش را اصلاح نکرد و با نهادهای انقلابی وارد کار شد، انقلابی نیست. ما باید تکلیف خودمان را با این مدل‌ها معلوم کنیم. روح‌الله از این مدل آدم‌ها نبود.
وی افزود:طبیعی است که بگوییم کتاب در اولویت قرار دارد. وقتی از کتاب حرف می‌زنیم، باید باندبازی را کنار بگذاریم. اگر از باندبازی دست برداریم، می‌توانیم برای جلو بردن انقلاب تلاش کنیم؛ وگرنه باید با شعارها بازی کنیم. فردی مثل نامداری اهداف و مسیر خود را پیدا کرد و فهمید که خودنمایی ما را می‌خورد و از انجام کارهای هدفدار و به‌درد‌بخور دور می‌کند. همین چند خط کتابی که از روح‌الله باقی مانده، کافی است که مسیر را برای عده‌ای روشن کند.
 
در ادامه این برنامه سیدعلی متولی امامی، از دوستان نزدیک روح‌الله نامداری، با ذکر خاطراتی از او به موضوع علاقه خاص وی به کتاب اشاره کرد و گفت: نامداری به‌طور خاص به حوزه کتاب علاقه‌مند بود و عمده موضوعاتی که کار می‌کرد، فرهنگی و سیاسی بودند. نامداری به پشتوانه مطالعات گسترده فلسفی وارد حوزه کتاب شد. علی رغم اینکه در برخی حوزه‌ها اختلافات گسترده‌ داشتیم، فهم بالای ایشان باعث همراهی ما در نظر و عمل می‌شد.
متولی بیان کرد: بحرانی که الان با آن مواجه هستیم، این است که دستگاه‌های عریض و طویل فقهی و فلسفی کارهای عمیق و دقیقی انجام می‌دهند؛ اما از این نکته غافل هستند که بدون بصیرت نمی‌توان در صحنه عمل حاضر شد. اما چطور باید این دستگاه‌های عریض و طویل را به هم متصل کرد؟ بودجه‌هایی که در حوزه‌های فلسفی و فقهی هزینه می‌شوند، به آن روایتی شبیه هستند که علمی که به کار گرفته نشود، علم نیست و در نتیجه حرف عالم اثر نمی‌کند. برای کار و فعالیت اثرگذار در این حوزه‌ها باید با مطالعات جدی در حوزه فرهنگ حاضر شد. نامداری بین علم و عمل رابطه برقرار کرده بود.
 
محمد سرشار، مدیر شبکه پویا، با اشاره به تفکرات خط امامی روح‌الله نامداری گفت: چیزی که ما از روح‌الله نامداری در کانون اندیشه‌ جوان دیدیم، ذوب شدن در تفکرات امام بود. روح‌الله برای ما مثل نفس لوامه عمل می‌کرد و مانعی در برابر اشتباه و خطا بود. ابداً به دنبال اسم و رسم و شهرت نبود. اگر بخواهیم با نگاه نامداری به مسائل نگاه کنیم، باید به عرصه عمل حضرت امام برگردیم. ایشان از سال 42 تا 57 نهضتی را شروع کردند و آن موقع مثل الان رسانه‌های جمعی در دسترس نبود. به‌روزترین رسانه‌های آن زمان نوار کاست و دستگاه کپی بود. با این نمونه‌ها آینده انقلاب را جلو برد. در حال حاضر باید به‌روزترین رسانه‌هایی را که بر مردم اثرگذارند، برای پیشبرد آینده انقلاب انتخاب کرد. الان زبان روز، فضای مجازی است.
وی با طرح سوالاتی افزود: هر ظرفی گنجایش مظروف خودش را دارد. ظرفی که غربی‌ها می‌سازند، در حد مظروف خودش عمل می‌کند. یک معنا را چگونه می‌توان در چند دقیقه منتقل کرد؟ اگر در فضای مجازی بخواهیم با تفکر انقلابی مسئله‌ای را روایت کنیم، به چه ابزاری برای انتقال آن معنا احتیاج داریم؟ طلبه‌ها یک اصطلاحی دارند تحت عنوان «اثبات شی نفی ما عدا نمی‌کند». ما وقتی از فضای مجازی حرف می‌زنیم، به این معنا نیست که قالب‌های هنری دیگر را نفی کردیم. تمامی این موارد ظرفیت نفوذ خود را دارند که نباید آن را فراموش کرد.
محمدصادق شهبازی آخرین سخنران این نشست بود که به قالب‌های قابل رجوع در هنر اشاره کرد و گفت: بعد از فتنه 88 همه جریان‌های انقلابی به فضای هنر رجوع کردند. من فکر می‌کنم در فضای هنر بیشترین ضعفی که داریم ، به محتوا برمی‌گردد. زمانی‌که دورترین عرصه هنری به انقلابی‌ها را موسیقی می‌دانستیم، دیدیم چقدر خواننده و آهنگساز انقلابی زیاد داریم. در این موقعیت ما فهمیدیم که تکنیک بحران ما نیست. بحران اصلی ما محتواست. کتاب، قلب محتوا است. آنجاست که ما محتوا را جمع‌بندی می‌کنیم. روح‌الله نامداری در عرصه نظر بحث عمیق و معرفتی دارد و به چیزهایی دست پیدا می‌کند که برای مخاطب تعیین تکلیف می‌کند. او به این موضوع واقف بود که بنابر نیاز مخاطب باید برای آن‌ها فضاسازی کرد. مدلی را طراحی کرد که برای تمام سنین جوابگو بود و مخاطب مجبور به فکر و تعقل در آن موضوع بود. روح‌الله نامداری فردی بود که بنابر اقتضائات زمان و نیاز مخاطب خود را مسئول می‌دانست. ایشان به شدت اهل گفت‌وگو و بحث بود. این‌طور نبود که انسان دگم و متعصبی باشد. هم خودش تغییر موضع می‌داد، هم باعث تغییر موضع مخاطب می‌شد. او در نظری‌ترین بحث‌ها مسئله دارد. از این‌که در فضاهای فکری مختلف کندوکاو کند، ابایی نداشت. بزرگ‌ترین درسی که می‌شود از روح‌الله نامداری گرفت، این است که  اقتضائات را در فضای نظری می‌برد و واقعیت‌هایی را که خروجی داشتند به طور عملی اجرا می‌کرد. در حال حاضر تمام جریانات فکری سیاسی در کشور ما توانایی ارائه یک مدل ثابت برای تعریف اعتقادات و اهداف خود ندارند. باید از امثال روح‌الله نامداری درس بگیریم.
 
 
 
 
نظر بدهید