تنها برای بودن
سه شنبه 04 تير 1398

تنها برای بودن

هر سال و در ایام نمایشگاه‌های بین‌المللی کتاب، قرآن و مطبوعات و حتی دیگر نمایشگاه‌ها، با بخش‌های جانبی و غرفه‌هایی مواجه هستیم که عملاً کارایی ندارند و هیچ‌گونه خدمات تخصصی ارائه نمی‌دهند. آن‌ها هستند، صرفاً برای اینکه باشند.

نویسنده: سیدمجتبی مومنی
 
هر سال و در ایام نمایشگاه‌های بین‌المللی کتاب، قرآن و مطبوعات و حتی دیگر نمایشگاه‌ها، با بخش‌های جانبی و غرفه‌هایی مواجه هستیم که عملاً کارایی ندارند و هیچ‌گونه خدمات تخصصی ارائه نمی‌دهند. آن‌ها هستند، صرفاً برای اینکه باشند.
اگر بخواهیم با یک دسته‌بندی کلی به این بخش‌ها نگاه کنیم، می‌بینیم که همه‌شان یک وجه اشتراک دارند و آن هم دربارۀ منبع تأمین هزینه‌های آن‌هاست. بله، درست خواندید! این دسته از غرفه‌ها اصلاً برای بودنشان در نمایشگاه‌ها هیچ هزینه‌ای نمی‌دهند و عموماً هم برای حضورشان هزینه دریافت می‌کنند. هزینه‌های جانبی حضورشان را مانند وعده‌های غذایی به‌صورت رایگان، پذیرایی‌های بعضاً رنگ‌وارنگ و حتی هدیه‌هایی که وجود دارد، همه و همه را یک منبع تأمین می‌کند؛ منبعی که مثل همیشه، پول دولتی و بودجۀ بیت‌المال است. بله، این غرفه‌ها مربوط به سازمان‌ها و ارگان‌های دولتی هستند.
قسمت جالب و شاید تلخ ماجرا اینجاست که آن‌ها برای این حضور بی‌اثرشان در ساعت‌های برگزاری نمایشگاه، پول هم دریافت می‌کنند. این یعنی هزینه‌کرد پول برای یک حضور پولی و یک جریان بی‌اثر دیگر با پول مردم.
این حضور بلااثر در برخی از نمایشگاه‌ها توجیه و بهانه دارد. مثلاً در نمایشگاه مطبوعات، به بهانۀ عنوان روابط عمومی که در هر سازمان یا شرکتی پیدا می‌شود یا در نمایشگاه قرآن، به بهانۀ ارائۀ گزارش عملکرد در حوزۀ نماز و قرآن و... .
اما اینکه در نمایشگاه کتاب، چنین سازمان‌ها و نهادها و مجموعه‌هایی حضور داشته باشند، به هیچ منطق و دلیلی پذیرفتنی نیست. مثلاً در نمایشگاه امسال، شهرداری تهران با چندین غرفه به تفکیک مناطق و رده‌بندی حضور داشت و غرفه‌هایش عملاً برای نشستن مردم یا استفادۀ غرفه‌های کناری آن استفاده می‌شد. این سؤال پیش می‌آید که شهرداری تهران به‌عنوان یک سازمان خدماتی صرف، در حوزۀ کتاب دقیقاً چه اقدامی انجام می‌دهد که غرفۀ تخصصی با کاربری غیرمرتبط داشته باشد. یا سالن فرهنگ‌سرای کتاب که امسال در نزدیکی ورودی شبستان، یک محوطۀ بزرگ و البته جای نسبتاً خوبی را در اختیار داشت، عملاً جز برای رونمایی برخی از کتاب‌ها هیچ استفاده‌ای از آن نشد. شاید باورتان نشود؛ در این مجموعۀ حدوداً هزارمتری با نزدیک به نود نفر نیروی روزانه، صرفاً خدمات فرهنگی سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران معرفی می‌شد؛ در حالی که این کار در هر فضای دیگری می‌شد انجام شود. حتی با یک بروشور و کتابچه و سی‌دی هم می‌شد خدمات فرهنگی این سازمان را معرفی کرد.
بخش دیگری از غرفه‌های سازمانی، غرفه‌هایی هستند که انتشارات سازمان‌ها در راهروهای عمومی در اختیار دارند. این دست از غرفه‌ها نسخۀ واحدی ندارند و بعضی‌هاشان غرفه‌داران خسته‌ای دارند که به‌زحمت سلام مخاطبان را جواب می‌دهند؛ چه برسد به اینکه بخواهند دربارۀ محصولات تولیدشدۀ سازمانشان پاسخ یا توضیحی ارائه دهند.
با این وصف، وجود چنین غرفه‌هایی در نمایشگاه‌های بین‌المللی، چیزی جز ازبین‌بردن هزینه و تلف‌کردن توان نیروی انسانی نیست.
نظر بدهید