سه شنبه 04 تير 1398
نگرانی از افزایش بیسابقۀ ترجمۀ کتاب کودک
کودتای خزندۀ کتابهای ترجمه
نگاهی مختصر به وضعیت کتاب کودک و نوجوان نشان میدهد فضای غالب در این حوزه، بهسمت ترجمه رفته و البته آنطور که باید و شاید بر آن نظارت نمیشود. به بهانۀ برگزاری نمایشگاه کتاب تهران، با برخی از فعالان این حوزه گفتوگو کردیم و دو سؤال مشخص از آنها پرسیدیم: 1. دلیل افزایش بیسابقۀ ترجمه در حوزۀ کتابهای کودک و نوجوان چیست؟ 2. چهکسی باید بر این حوزه نظارت کند؟
نویسنده: مصطفی وثوقکیا
خردسالی، کودکی، نوجوانی و جوانی دورههایی هستند که مراحل تربیتی بر آنها مترتب است. یکی از زیرساختهای اصلی تربیتی در این حوزه، مختص به حوزۀ کودک و نوجوان است که در سالهای گذشته، بهدلیل بیتوجهی مسئولان فرهنگی و البته ناشران و نویسندگان، به جولانگاهی برای آثار غربی ترجمهشده تبدیل شده است. البته، اینگونه نیست که تمام آثار ترجمهشده بیارزش هستند؛ اما نگاهی مختصر به وضعیت کتاب کودک و نوجوان نشان میدهد فضای غالب در این حوزه، بهسمت ترجمه رفته و البته آنطور که باید و شاید بر آن نظارت نمیشود. بنابراین، وقتی در نمایشگاه کتاب به بخش کودک و نوجوان میرویم، با انبوهی از کتابها در حوزۀ سبک زندگی و تربیت مواجه میشویم که بر مبنای زندگی غربی نوشته شده و در بسیاری از بزنگاهها، تناسبی با فرهنگ بومی و ملی ما ندارد. به بهانۀ برگزاری نمایشگاه کتاب تهران، با برخی از فعالان این حوزه گفتوگو کردیم و دو سؤال مشخص از آنها پرسیدیم: 1. دلیل افزایش بیسابقۀ ترجمه در حوزۀ کتابهای کودک و نوجوان چیست؟ 2. چهکسی باید بر این حوزه نظارت کند؟
ناشران تمایل ندارند با نویسندگان داخلی کار کنند
قاسمی، مدیر انتشارات کتابک:
1. یکی از دلایل عمده این است که برخی از ناشران خیلی تمایل ندارند با نویسندگان داخلی کار کنند و برای نویسنده و تصویرگر و ویراستار هزینه کنند. به همین دلیل، خیلی راحت کتابهای خارجی را اسکن و منتشر میکنند. با این حساب، دیگر هزینۀ نویسنده و تصویرگری نمیدهند. البته برخی از ناشرانِ خوب این کار را انجام نمیدهند. در هر صورت، کتابهای غیرتألیفی راحتتر چاپ و فروخته میشود.
2. کسی که باید این فضا را کنترل کند، مردم، والدین، مربیان و معلمان هستند. آنها باید به محتوا توجه کنند و اگر محتوای غنی را بخرند، دیگر محتوای ضعیف تولید نمیشود. اینکه از نهادی مثل دولت و آموزشوپرورش انتظار داشته باشیم، واقعاً بیجاست؛ چون اینها در کار خودشان هم ماندهاند و اگر مشکل کاغذ را کنترل کنند، واقعاً هنر کردهاند که در این ماجرا هم بیهنری خودشان را نشان دادهاند. دولت هیچوقت برای این موضوع محدودیتی تعیین نکرده است؛ چون هرجا محدودیت بوده، به نتیجه نرسیده و به بنبست خورده است. بهترین راه این است که والدین و مربیان خودشان بهدنبال بهترین کتابها باشند و از سایتهای معتبر کتاب را انتخاب کنند. «کتابنامۀ رشد» یکی از منابع مناسب برای معرفی کتابهای کودک و نوجوان است.
ارشاد باید در حوزۀ ترجمۀ کتاب کودک، بیشتر سختگیری کند
افسانه شعباننژاد، شاعر و نویسندۀ حوزۀ کودک:
1. البته کلاً مخالف ترجمۀ آثار دیگر نیستیم؛ چون خوب است با ادبیات دیگران آشنا شویم. این هم به نویسنده و هم به مخاطب کمک میکند تا با شیوههای دیگر هم آشنا شوند. شاید یکی از دلایل افزایش ترجمه، بیتعهدی ما به کپیرایت باشد. خیلی از ناشران راحت کتابهای خارجی را بدون اطلاع نویسندۀ آن وارد و چاپ میکنند. شاید دلیل دیگر این باشد که نویسندگان ما در تولید و تألیف کمکاری میکنند؛ در صورتی که باید بیشتر فعالیت کنند. در حوزۀ رمان، کار تألیفی خیلی کم داریم. چند سال قبل، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در اقدامی صد رمان نوجوان تألیف کرد. البته همۀ آنها رمانهای مناسبی نبود؛ ولی کارهای خوبی در آن وجود داشت و کاش ادامه پیدا میکرد و ناشران این راه را ادامه میدادند؛ چون کانون برنامهریزی خوبی کرده بود و حتی نویسندگان را به سفر میبرد تا با فضا آشنا شوند. اگر ارشاد و ناشران در این فضا از نویسندگان حمایت کنند، رمانهای خوبی خواهیم داشت.
2. مسلماً ارشاد باید در این فضا وارد شود؛ چون خیلی از کتابهای ترجمه آثار ضعیفی هستند و نیازی نیست برای ترجمۀ ضعیف این همه هزینه صرف کنیم؛ در حالی که میتوان آثار تألیفی درخورتوجهی در این حوزه منتشر کرد. از دیدگاه من، در حوزۀ ترجمه ارشاد باید بیشتر سختگیری کند؛ در حالی که الان برعکس این صادق است. البته ناشران هم باید به مسائل فرهنگی توجه کنند و فقط به فکر سود مالی نباشند؛ چون فرهنگ هر کشور از این راه به مخاطبان ما، یعنی کودکان و نوجوانان منتقل میشود و بهتر است مطالبی تولید و منتشر شود که بهدرد آیندۀ کشور هم بخورد.
ارشاد کار را در حوزۀ کودک و نوجوان رها کرده است
عبدالعظیم فریدون، مدیر انتشارات محراب قلم
1. دلیل رشد بیسابقۀ ترجمه در حوزۀ کودک خیلی روشن است؛ چون نویسندۀ حوزۀ کودک و نوجوان خانواده و زندگی دارد و نیازمند امرارمعاش است. اگر بخواهیم کتابهای جدی در حوزۀ کودک نوجوان تألیف شود، باید مدت نوشتن و شمارگان آن را در نظر بگیریم. اکثر نویسندگان صلاح نمیبینند در این حوزه فعالیت کنند؛ چون هر کتاب خوب حداقل شش ماه برای نوشتن وقت میخواهد. تا یک سال هم طول میکشد ناشر آن را منتشر کند و در نهایت، 400هزار تومان حقالتحریر به نویسنده تعلق میگیرد. چهکسی یکونیم سال صبر میکند؟ آنهم با این شمارگان اندک! در زمانی که مسائل اقتصادی کمرشکن است، نویسندگان ترجیح میدهند کتابهای کودک را ترجمه و مشکل را اینگونه حل کنند. این راحتتر است. البته نویسندگانِ خوب این کار را نمیکنند؛ ولی این طیف از گردونۀ کار دارند خارج میشوند.
با پدیدۀ کارمندان ترجمه مواجه شدهایم
حمیدرضا شاهآبادی/ نویسنده و مدیر انتشارات مدرسه
1. اولین نکتهای که باید به آن توجه کرد، این است که ادبیات ترجمه صرفاً به این دلیل که ترجمه است، چیز بدی نیست و نباید از تجربۀ ملتهای دیگر و فرهنگهای متفاوت خود را محروم کنیم. همان طور که دوست داریم آثار ما در دیگر کشورها منتشر شود، دربارۀ آثار خارجی هم این مسئله صادق است. با توجه به اینکه با دنیایی از کتاب سروکار داریم، همیشه میتوانیم بهترینها را انتخاب و به فرزندانمان عرضه کنیم. با ملاحظۀ همۀ جوانب فرهنگی، موضوع ناخوشایند، افراط و نوع نگرش به ادبیات ترجمه است. واقعیت این است که ناشران ایرانی گاهی ترجیح میدهند به ترجمه روی بیاورند؛ چون کتاب حاضر و آمادهای با متن و تصویر مناسب بهدستشان رسیده و این را میتوانند با قیمت کم و بدون پرداخت حقالزحمه و هزینههای معمول تصویرگری منتشر کنند. برخی ناشران متأسفانه این کار را بهشکل افراطی انجام میدهند؛ یعنی افرادی را بهعنوان مترجم با حقوق ثابت استخدام و کتابهایی را که از نمایشگاهها و طرق مختلف تهیه میکنند، برای ترجمه به آنها میدهند. در این وضعیت، در واقع با پدیدۀ «کارمندان ترجمه» مواجه شدهایم؛ یعنی آنچه قبلاً وجود نداشت، ولی اکنون هست. این افراد بهشکل ماشینی کتابها را ترجمه و ناشران صرفاً با هدف منفعت مالی این آثار را منتشر میکنند. چاپ و ترجمۀ اینگونه آثار با هدف کسب تجربههای ملل دیگر و بازکردن پنجرههای فرهنگی نیست و صرفاً دلیلش سود مالی است. قطعاً در چنین وضعیتی، ملاحظاتی را که در انتخاب کتابهای ترجمه باید وجود داشته باشد، در نظر نمیگیرند. این موجب میشود با بازاری آشفته مواجه شویم. در این بازار، آثاری وجود دارد که برای بچهها مناسب نیست و نتیجهاش این است که گرایش به کتابخوانی را از بین میبرد.
2. مثل هر پدیدۀ دیگری، میتوانیم به انصاف و اخلاق افراد تکیه کنیم و در عین حال، با اتکا به قوانین میتوانیم جلوی رفتارهای نادرست را بگیریم. گمان میکنم وزارت ارشاد و سیاستگذاران فرهنگی با وضع قوانینی میتوانند تا حدی جلو این وضعیت را بگیرند. شاید نیاز باشد کپیرایت را رعایت کنیم. در این صورت، آن منفعتهای معمول از بین میرود و کمتر بهسراغ این حوزه میروند. از طرف دیگر، ثبت کتابهای ترجمهشده و جلوگیری از تکرار ترجمۀ آن بهوسیلۀ ناشران دیگر، از جمله راههای دیگری است که میتواند به جریان ترجمۀ کتابهای کودک در کشور نظم و سامان ببخشد.
خردسالی، کودکی، نوجوانی و جوانی دورههایی هستند که مراحل تربیتی بر آنها مترتب است. یکی از زیرساختهای اصلی تربیتی در این حوزه، مختص به حوزۀ کودک و نوجوان است که در سالهای گذشته، بهدلیل بیتوجهی مسئولان فرهنگی و البته ناشران و نویسندگان، به جولانگاهی برای آثار غربی ترجمهشده تبدیل شده است. البته، اینگونه نیست که تمام آثار ترجمهشده بیارزش هستند؛ اما نگاهی مختصر به وضعیت کتاب کودک و نوجوان نشان میدهد فضای غالب در این حوزه، بهسمت ترجمه رفته و البته آنطور که باید و شاید بر آن نظارت نمیشود. بنابراین، وقتی در نمایشگاه کتاب به بخش کودک و نوجوان میرویم، با انبوهی از کتابها در حوزۀ سبک زندگی و تربیت مواجه میشویم که بر مبنای زندگی غربی نوشته شده و در بسیاری از بزنگاهها، تناسبی با فرهنگ بومی و ملی ما ندارد. به بهانۀ برگزاری نمایشگاه کتاب تهران، با برخی از فعالان این حوزه گفتوگو کردیم و دو سؤال مشخص از آنها پرسیدیم: 1. دلیل افزایش بیسابقۀ ترجمه در حوزۀ کتابهای کودک و نوجوان چیست؟ 2. چهکسی باید بر این حوزه نظارت کند؟
ناشران تمایل ندارند با نویسندگان داخلی کار کنند
قاسمی، مدیر انتشارات کتابک:
1. یکی از دلایل عمده این است که برخی از ناشران خیلی تمایل ندارند با نویسندگان داخلی کار کنند و برای نویسنده و تصویرگر و ویراستار هزینه کنند. به همین دلیل، خیلی راحت کتابهای خارجی را اسکن و منتشر میکنند. با این حساب، دیگر هزینۀ نویسنده و تصویرگری نمیدهند. البته برخی از ناشرانِ خوب این کار را انجام نمیدهند. در هر صورت، کتابهای غیرتألیفی راحتتر چاپ و فروخته میشود.
2. کسی که باید این فضا را کنترل کند، مردم، والدین، مربیان و معلمان هستند. آنها باید به محتوا توجه کنند و اگر محتوای غنی را بخرند، دیگر محتوای ضعیف تولید نمیشود. اینکه از نهادی مثل دولت و آموزشوپرورش انتظار داشته باشیم، واقعاً بیجاست؛ چون اینها در کار خودشان هم ماندهاند و اگر مشکل کاغذ را کنترل کنند، واقعاً هنر کردهاند که در این ماجرا هم بیهنری خودشان را نشان دادهاند. دولت هیچوقت برای این موضوع محدودیتی تعیین نکرده است؛ چون هرجا محدودیت بوده، به نتیجه نرسیده و به بنبست خورده است. بهترین راه این است که والدین و مربیان خودشان بهدنبال بهترین کتابها باشند و از سایتهای معتبر کتاب را انتخاب کنند. «کتابنامۀ رشد» یکی از منابع مناسب برای معرفی کتابهای کودک و نوجوان است.
ارشاد باید در حوزۀ ترجمۀ کتاب کودک، بیشتر سختگیری کند
افسانه شعباننژاد، شاعر و نویسندۀ حوزۀ کودک:
1. البته کلاً مخالف ترجمۀ آثار دیگر نیستیم؛ چون خوب است با ادبیات دیگران آشنا شویم. این هم به نویسنده و هم به مخاطب کمک میکند تا با شیوههای دیگر هم آشنا شوند. شاید یکی از دلایل افزایش ترجمه، بیتعهدی ما به کپیرایت باشد. خیلی از ناشران راحت کتابهای خارجی را بدون اطلاع نویسندۀ آن وارد و چاپ میکنند. شاید دلیل دیگر این باشد که نویسندگان ما در تولید و تألیف کمکاری میکنند؛ در صورتی که باید بیشتر فعالیت کنند. در حوزۀ رمان، کار تألیفی خیلی کم داریم. چند سال قبل، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در اقدامی صد رمان نوجوان تألیف کرد. البته همۀ آنها رمانهای مناسبی نبود؛ ولی کارهای خوبی در آن وجود داشت و کاش ادامه پیدا میکرد و ناشران این راه را ادامه میدادند؛ چون کانون برنامهریزی خوبی کرده بود و حتی نویسندگان را به سفر میبرد تا با فضا آشنا شوند. اگر ارشاد و ناشران در این فضا از نویسندگان حمایت کنند، رمانهای خوبی خواهیم داشت.
2. مسلماً ارشاد باید در این فضا وارد شود؛ چون خیلی از کتابهای ترجمه آثار ضعیفی هستند و نیازی نیست برای ترجمۀ ضعیف این همه هزینه صرف کنیم؛ در حالی که میتوان آثار تألیفی درخورتوجهی در این حوزه منتشر کرد. از دیدگاه من، در حوزۀ ترجمه ارشاد باید بیشتر سختگیری کند؛ در حالی که الان برعکس این صادق است. البته ناشران هم باید به مسائل فرهنگی توجه کنند و فقط به فکر سود مالی نباشند؛ چون فرهنگ هر کشور از این راه به مخاطبان ما، یعنی کودکان و نوجوانان منتقل میشود و بهتر است مطالبی تولید و منتشر شود که بهدرد آیندۀ کشور هم بخورد.
ارشاد کار را در حوزۀ کودک و نوجوان رها کرده است
عبدالعظیم فریدون، مدیر انتشارات محراب قلم
1. دلیل رشد بیسابقۀ ترجمه در حوزۀ کودک خیلی روشن است؛ چون نویسندۀ حوزۀ کودک و نوجوان خانواده و زندگی دارد و نیازمند امرارمعاش است. اگر بخواهیم کتابهای جدی در حوزۀ کودک نوجوان تألیف شود، باید مدت نوشتن و شمارگان آن را در نظر بگیریم. اکثر نویسندگان صلاح نمیبینند در این حوزه فعالیت کنند؛ چون هر کتاب خوب حداقل شش ماه برای نوشتن وقت میخواهد. تا یک سال هم طول میکشد ناشر آن را منتشر کند و در نهایت، 400هزار تومان حقالتحریر به نویسنده تعلق میگیرد. چهکسی یکونیم سال صبر میکند؟ آنهم با این شمارگان اندک! در زمانی که مسائل اقتصادی کمرشکن است، نویسندگان ترجیح میدهند کتابهای کودک را ترجمه و مشکل را اینگونه حل کنند. این راحتتر است. البته نویسندگانِ خوب این کار را نمیکنند؛ ولی این طیف از گردونۀ کار دارند خارج میشوند.
- باید تکلیف را مشخص کنیم که بالاخره دولت در این حوزه دخالت میکند یا نه. اگر دخالت نمیکند، بگوید تا نویسندگان و ناشران تکلیفشان را بدانند؛ اما وقتی دخالت میکند و خود را متولی نشر میداند و در ادامه کار را رها میکند، مشخص نیست این همه هزینۀ صرفشده چه کمکی به نشر کشور میکند. آن وقت در این فضای رها و بدون متولی، خیلی از ناشران درشت میشوند و خیلیها هم لاغر میمانند و این مسئله باعث دلسردی ناشران و نویسندگانی میشود که قرار است کارهای ماندگار و اساسی انجام دهند؛ چون احساس میکنند مستقل نیستند و به دولتی وابسته هستند که برایش مهم نیست کتاب خوب یا بد تولید میشود. پس بهطور طبیعی میرود بهسمت کاری که سهلالوصول است؛ زیرا کار زودتر انجام میشود و او زودتر به پولش میرسد.
آیا دولت جرئت میکند در جشنوارۀ فیلم فجر، فیلم برگزیده معرفی نکند؟ ولی عجیب است که نمایشگاه کتاب بعد از 32 سال برگزاری، ناشر سال ندارد. دولت خودش را متولی میداند؛ اما بیتوجه است. میگوید برای کاغذ ارز 4200تومانی میدهم؛ ولی در بازار کاغذی نیست و ناشر مجبور میشود چندبرابر قیمت، پول کاغذ آزاد بدهد و نتیجۀ طبیعی این کار، سرخوردگی است. کتابهای کودک بهصورت چمدانی از خارج میآید که تصویرگری و متن درستی ندارد و به فرهنگ داخلی، ملی، دینی و بومی هم توجه نمیکند؛ اما تولید میشود؛ برای اینکه تعدادی ناشر را فعال نگه دارد.
در این حوزه فیلتر لازم است؛ ولی حد آن باید مشخص شود. هیچجای دنیا دولت کار را رها نمیکند. دولت فیلتر را تعیین میکند و نظارت مستقیم هم انجام میدهد؛ اما بعداً کار را رها میکند. من برای تولید کتابی پانزده سال وقت گذاشتم؛ اما این با کتابی که پانزدهروزه تولید میشود، برای دولت هیچ فرقی نمیکند. الان تعدادی از ناشران قدیمی باانگیزه هستند که کار خودشان را میکنند و کاری هم به دولت ندارند. اینجا میبینیم روی دیوار غرفه زدهاند «سه تا بخر، چهار تا ببر». مشخص است که برای دولت فرقی ندارد؛ بنابراین بهجز معدود ناشران و نویسندگانی که بهدلیل انگیزۀ شخصی کار مناسب و جدی تولید میکنند، هیچ حرجی به بقیه نیست که این آثار نازل را تولید میکنند.حوزۀ کتاب کودک نقشۀ راه ندارد
علیرضا سبحانینسب، مدیر انتشارات جمال:
1. حوزۀ کودک و نوجوان اهمیت و متولیان متعددی دارد. معتقدم این متولیان برای کودک و نوجوان زحمت کشیدهاند و اگر بخواهیم جوایزی در این حوزه تعریف کنیم، مدعی زیاد است؛ اعم از کانون و ارشاد و آموزشوپرورش و بهزیستی و... . ناشران کودک هم برای خود سهم فراوانی قائل هستند؛ زیرا در این حوزه فعالیت فراوانی کردهاند و میتوانند جوایزی بگیرند. با این حال وقتی بررسی میکنیم، میبینیم از دهۀ اول انقلاب که رد شدیم، کتابهای ترجمه رشد بسیار زیادی یافتند. عدهای هم جرئت کردند کتابهایی را ترجمه کنند که در محتوا با فرهنگ ما سنخیت ندارد و گاه مضر است. این سؤال مطرح است که چهکسی مسئول کتابهایی است که برخی از آن خنثی و برخی کمتر مفید و عمدۀ آنها مضر و مروج فرهنگ غرب است. ارشاد اصلاً در حوزۀ کتاب کودک مرامنامهای ندارد تا ناشران بدانند طبق آن باید کتابهایشان ممیزی شود و حواسشان به اینجور مسائل باشد. عمدۀ کشورهایی که کتابهای آنها را وارد میکنیم، خودشان وقتی میخواهند کتابی وارد کشورشان کنند، ممیزیهای جدی دارند. انگلستان، آمریکا، ترکیه و خیلی از کشورهای دیگر، خیلی از کتابها را قبل از ممیزی اصلاً وارد کشور نمیکنند. مجوزدادن عمل ثانویه است؛ ولی متأسفانه در ایران، هیچجایی نیست تا کتابهای واردشده را رصد و مضر و خنثی و مفید را جدا کند. البته آموزشوپرورش این کار را میکند، در حدی که آن کتاب وارد سیستم خودش نشود؛ ولی اگر آنها کتابی را مضر تشخیص دهند، هیچ راهی نیست که از گردونۀ نشر خارج شود. در کانون و جاهای دیگر که در این زمینه فعالیت میکنند، هیچ سیستمی نیست که تشخیص آنها را مبنیبر مضربودن کتاب اجرایی کند. نظارتها ظاهراً در این حوزه حداقلی است. در حوزۀ نوجوان کتابهایی هست که استحاله و تهاجم فرهنگی، اباحهگری و اخلاق جنسی غربی را ترویج میکند. در سامانۀ کارشناسی مجمع ناشران انقلاب اسلامی، فهرستی وجود دارد که مشخص میکند این کتابها مضر است؛ ولی گزارشهای این سامانه را با فرافکنی رد میکنند و اصلاً به آنها توجهی نمیکنند. آنچه از فیلتر ارشاد گذشت، دیگر تمام است و بهندرت اتفاق میافتد کتاب مجوزگرفته بازگردانده شود. با معیارهای فرهنگی و تربیتی، کتابی را از چرخۀ نشر خارج نمیکنند و فقط به معیارهای سیاسی توجه میکنند. برخی نویسندگان ما وقتی دیدند کتابهای ترجمهای با محتوای خاص مجوز میگیرند، خودشان دستبهکار شدند تا مشابه آن را بنویسند؛ مثلاً در ژانر وحشت، در لابهلای کارها خیلی آثار نامناسبی وجود دارد.
2. در حوزۀ کودک و نوجوان متولی زیاد داریم؛ ولی برای این همه کتاب نامناسب مروج فرهنگ غرب، پاسخگویی نداریم و کسی را نمیشناسیم که بگوید در سالهای گذشته، جلوی این مقدار کتاب نامناسب را گرفتهام. کتابی به اسم تعلیم و تربیت صهیونیسم وجود دارد که میگوید بنیانگذاران آن بهمقولۀ تربیت بیش از سیاست اهمیت میدهند و سن تعلیموتربیت را از همۀ کشورها پایینتر آوردهاند. میگویند برای ما مهم است که کودک وقتی از مدرسه خارج میشود، ضدعرب و ضداسلام شده باشد و تنفر از تمام داشتههای مسلمان در او نهادینه شده باشد. آنها به باورهای بچههایشان حساس هستند. آنجا کمیتۀ بررسی کتابهای کودک در دو مسئله خیلی جدی است؛ اول ضدمنافع اسرائیل چیزی نوشته نشود و دیگری علیه عرب و اسلام مرتب تألیفاتی انجام شود.
با این حال، ما در خواب عمیقی بهسر میبریم و کودتای خزندۀ کتابهای ترجمه ما را احاطه کرده است. البته برخی ناشران بهدلیل طمع اقتصادی وارد این گود شدهاند؛ اما برخی از آنها بهدلیل تحول فرهنگی وارد این حوزه شدهاند و هزینۀ زیادی هم کردهاند. برخی ناشران اینقدر در ترجمۀ آثار مسئلهدار جلو رفتهاند که بنده سوءظن دارم که از آن سوی مرزها حمایت جدی میشوند. اگر قرار باشد جایزه دهیم، متولی عرصۀ کتاب کودک و نوجوان زیاد است؛ اما اگر قرار به بازخواست باشد، کسی را پیدا نمیکنید. چند ماه است که درخواست جلسه با یکی از مسئولان حوزۀ کتاب کودک را دادهام که متأسفانه جوابی نگرفتهام. طرح مشخصی هم در این حوزه دارم؛ ولی واضح است نمیخواهند کاری شود. چند سال است میگویم چه نقشۀ راهی برای کودک و نوجوان داریم که ناشران و نویسندگان کمک نکردند. وقتی نقشۀ راه نداریم، ناشر میرود کتاب پرفروش غربی را ترجمه میکند. باید سیستم فرهنگی را بهدلیل نداشتن نقشۀ راه در حوزۀ کودک و نوجوان سرزنش کرد.
با پدیدۀ کارمندان ترجمه مواجه شدهایم
حمیدرضا شاهآبادی/ نویسنده و مدیر انتشارات مدرسه
1. اولین نکتهای که باید به آن توجه کرد، این است که ادبیات ترجمه صرفاً به این دلیل که ترجمه است، چیز بدی نیست و نباید از تجربۀ ملتهای دیگر و فرهنگهای متفاوت خود را محروم کنیم. همان طور که دوست داریم آثار ما در دیگر کشورها منتشر شود، دربارۀ آثار خارجی هم این مسئله صادق است. با توجه به اینکه با دنیایی از کتاب سروکار داریم، همیشه میتوانیم بهترینها را انتخاب و به فرزندانمان عرضه کنیم. با ملاحظۀ همۀ جوانب فرهنگی، موضوع ناخوشایند، افراط و نوع نگرش به ادبیات ترجمه است. واقعیت این است که ناشران ایرانی گاهی ترجیح میدهند به ترجمه روی بیاورند؛ چون کتاب حاضر و آمادهای با متن و تصویر مناسب بهدستشان رسیده و این را میتوانند با قیمت کم و بدون پرداخت حقالزحمه و هزینههای معمول تصویرگری منتشر کنند. برخی ناشران متأسفانه این کار را بهشکل افراطی انجام میدهند؛ یعنی افرادی را بهعنوان مترجم با حقوق ثابت استخدام و کتابهایی را که از نمایشگاهها و طرق مختلف تهیه میکنند، برای ترجمه به آنها میدهند. در این وضعیت، در واقع با پدیدۀ «کارمندان ترجمه» مواجه شدهایم؛ یعنی آنچه قبلاً وجود نداشت، ولی اکنون هست. این افراد بهشکل ماشینی کتابها را ترجمه و ناشران صرفاً با هدف منفعت مالی این آثار را منتشر میکنند. چاپ و ترجمۀ اینگونه آثار با هدف کسب تجربههای ملل دیگر و بازکردن پنجرههای فرهنگی نیست و صرفاً دلیلش سود مالی است. قطعاً در چنین وضعیتی، ملاحظاتی را که در انتخاب کتابهای ترجمه باید وجود داشته باشد، در نظر نمیگیرند. این موجب میشود با بازاری آشفته مواجه شویم. در این بازار، آثاری وجود دارد که برای بچهها مناسب نیست و نتیجهاش این است که گرایش به کتابخوانی را از بین میبرد.
2. مثل هر پدیدۀ دیگری، میتوانیم به انصاف و اخلاق افراد تکیه کنیم و در عین حال، با اتکا به قوانین میتوانیم جلوی رفتارهای نادرست را بگیریم. گمان میکنم وزارت ارشاد و سیاستگذاران فرهنگی با وضع قوانینی میتوانند تا حدی جلو این وضعیت را بگیرند. شاید نیاز باشد کپیرایت را رعایت کنیم. در این صورت، آن منفعتهای معمول از بین میرود و کمتر بهسراغ این حوزه میروند. از طرف دیگر، ثبت کتابهای ترجمهشده و جلوگیری از تکرار ترجمۀ آن بهوسیلۀ ناشران دیگر، از جمله راههای دیگری است که میتواند به جریان ترجمۀ کتابهای کودک در کشور نظم و سامان ببخشد.
https://mananashr.ir/news/31265/
برای ذخیره در کلیپ برد کلیک کنید
نظر بدهید