سه شنبه 04 تير 1398
سرگرم و سرگردان کتاب
وضعیت نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران با آن همه دبدبه و کبکبهاش، نسبتِ مردم و حاکمیت با کتاب را بهخوبی نمایان میکند.
نویسنده: احمد ذوعلم
چند سال پیش، کنار در غرفۀ مجمع ناشران انقلاب اسلامی در نمایشگاه کتاب ایستاده بودم که کاملمردی مستأصل بهسمتم آمد. در حالی که نفسنفس میزد، از کتابی دربارۀ زنبورداری سؤال کرد. هاجوواج نگاهش کردم و سری به اطراف چرخاندم که نمیدانم. مرد بیچاره که خشم و خستگی توأمان امانش را بریده بود، شروع کرد به پایینوبالای نمایشگاه بدوبیراهگفتن که از شهر دیگری، با ماشین زنوبچهام را آوردهام اینجا که کتاب مد نظرم را بخرم و پیدا نمیکنم و هیچکس پاسخگو نیست و نمیدانم کتاب را از کجا پیدا کنم. ناامید رفت؛ لابد به پرسوجو از دیگر غرفهها و غرفهداران!
کل وضعیت نمایشگاه کتاب تهران در بندِ اول این نوشته خلاصه میشود. تمام.
رسانههای عمومی دائم مردم را تحقیر میکنند که ایرانیها اهل مطالعه نیستند. به مردم آموختهاند در جواب «چرا کتاب نمیخوانید؟» دو جواب بدهند: «گران است، وقت نداریم.» تا دلتان بخواهد، در جلسات مختلف از آدمهای وزین و نسبتاً وزین شنیدهام که وقتی سرانۀ مطالعه در کشور ما دو دقیقه است، فلان اتفاق هم میافتد، یا نمیافتد! حالا اگر از همان آماردهندۀ محترم بپرسی این دو دقیقه که میگویی دقیقاً چیست، هیچ جوابی ندارد. کسی اما به فکر راهنمایی درست مردم بهسمت کتابهای مورد نیاز و موردعلاقهشان نیست.
وضعیت نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران با آن همه دبدبه و کبکبهاش، نسبتِ مردم و حاکمیت با کتاب را بهخوبی نمایان میکند. مردمی که میآیند، برای دیدن نمایشگاه کتاب میآیند: نمایشگاهی که نمایشگاه کتاب است. همین. گو اینکه حواشیاش پر است از جذابیتهای غیرکتابی؛ ولی آنچه معلوم و واضح است، این است که مردم برای دیدار با کتاب به این نمایشگاه میآیند. چه اینکه دهها نمایشگاه تخصصی و غیرتخصصی دیگر در طول سال در کشور برگزار میشود و در هیچ کدام چنین ازدحامی را نمیبینیم. این مردم شریف لااقل میدانند کتاب و کتابخوانی مهم است.
و حاکمیتی که فقط خود را موظف میداند به دروتخته جورکردن و هماهنگی نور و برق و دکور و آب و نان و... که دوهزار ناشر را در قوطیهای نسبتاً خوشگل ردیف کند و راهرو بسازد برای قدمزدن ملت میان ناشران و کتابها و هر سال آمار بدهد که امسال فلان درصد بیشتر بازدیدکننده داشتیم و فلان مقدار بیشتر فروختیم و... . تلخ است!
تا وضعیت نمایشگاه کتاب این است، وضع کتاب و کتابخوانی هم همین است. بگذارید یک جملۀ کلیشهای بگویم. نمایشگاه کتاب تهران، آیینۀ تمامنمای وضعیت کتاب در ایران است. خوب و بد کتاب را در نمایشگاه کتاب تهران بهخوبی میبینید: انبوه ناشران و عناوین کتاب و ملتی سرگرم و سرگردان کتاب.
***
در دنیای موازی، مرد مستأصل ابتدای یادداشت، وارد نمایشگاه کتاب شده و از قبل میداند کتاب مربوط به زنبورداری، غرفۀ هفتم سالن «کشاورزی» نمایشگاه کتاب است. وارد غرفه که میشود، چند کارشناس از وزارت جهاد کشاورزی در نقاط مختلف غرفه ایستادهاند. یکی از کارشناسان بهاستقبالش میآید و او را نزد صندوقهای زنبورداری چیدهشده در کنار کتابها میبرد و شروع میکند به توضیحدادن. مرد آرام است و لبخندی روی لبانش است. دارد اطلاعات خوبی دربارۀ زنبورداری میگیرد. دوسه کتاب خوب هم کاسب میشود. زن و بچهاش هم در مجموعۀ تفریحی جنب نمایشگاه مشغول خوشگذرانیاند. چه چیز بهتر از این؟!
چند سال پیش، کنار در غرفۀ مجمع ناشران انقلاب اسلامی در نمایشگاه کتاب ایستاده بودم که کاملمردی مستأصل بهسمتم آمد. در حالی که نفسنفس میزد، از کتابی دربارۀ زنبورداری سؤال کرد. هاجوواج نگاهش کردم و سری به اطراف چرخاندم که نمیدانم. مرد بیچاره که خشم و خستگی توأمان امانش را بریده بود، شروع کرد به پایینوبالای نمایشگاه بدوبیراهگفتن که از شهر دیگری، با ماشین زنوبچهام را آوردهام اینجا که کتاب مد نظرم را بخرم و پیدا نمیکنم و هیچکس پاسخگو نیست و نمیدانم کتاب را از کجا پیدا کنم. ناامید رفت؛ لابد به پرسوجو از دیگر غرفهها و غرفهداران!
کل وضعیت نمایشگاه کتاب تهران در بندِ اول این نوشته خلاصه میشود. تمام.
رسانههای عمومی دائم مردم را تحقیر میکنند که ایرانیها اهل مطالعه نیستند. به مردم آموختهاند در جواب «چرا کتاب نمیخوانید؟» دو جواب بدهند: «گران است، وقت نداریم.» تا دلتان بخواهد، در جلسات مختلف از آدمهای وزین و نسبتاً وزین شنیدهام که وقتی سرانۀ مطالعه در کشور ما دو دقیقه است، فلان اتفاق هم میافتد، یا نمیافتد! حالا اگر از همان آماردهندۀ محترم بپرسی این دو دقیقه که میگویی دقیقاً چیست، هیچ جوابی ندارد. کسی اما به فکر راهنمایی درست مردم بهسمت کتابهای مورد نیاز و موردعلاقهشان نیست.
وضعیت نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران با آن همه دبدبه و کبکبهاش، نسبتِ مردم و حاکمیت با کتاب را بهخوبی نمایان میکند. مردمی که میآیند، برای دیدن نمایشگاه کتاب میآیند: نمایشگاهی که نمایشگاه کتاب است. همین. گو اینکه حواشیاش پر است از جذابیتهای غیرکتابی؛ ولی آنچه معلوم و واضح است، این است که مردم برای دیدار با کتاب به این نمایشگاه میآیند. چه اینکه دهها نمایشگاه تخصصی و غیرتخصصی دیگر در طول سال در کشور برگزار میشود و در هیچ کدام چنین ازدحامی را نمیبینیم. این مردم شریف لااقل میدانند کتاب و کتابخوانی مهم است.
و حاکمیتی که فقط خود را موظف میداند به دروتخته جورکردن و هماهنگی نور و برق و دکور و آب و نان و... که دوهزار ناشر را در قوطیهای نسبتاً خوشگل ردیف کند و راهرو بسازد برای قدمزدن ملت میان ناشران و کتابها و هر سال آمار بدهد که امسال فلان درصد بیشتر بازدیدکننده داشتیم و فلان مقدار بیشتر فروختیم و... . تلخ است!
تا وضعیت نمایشگاه کتاب این است، وضع کتاب و کتابخوانی هم همین است. بگذارید یک جملۀ کلیشهای بگویم. نمایشگاه کتاب تهران، آیینۀ تمامنمای وضعیت کتاب در ایران است. خوب و بد کتاب را در نمایشگاه کتاب تهران بهخوبی میبینید: انبوه ناشران و عناوین کتاب و ملتی سرگرم و سرگردان کتاب.
***
در دنیای موازی، مرد مستأصل ابتدای یادداشت، وارد نمایشگاه کتاب شده و از قبل میداند کتاب مربوط به زنبورداری، غرفۀ هفتم سالن «کشاورزی» نمایشگاه کتاب است. وارد غرفه که میشود، چند کارشناس از وزارت جهاد کشاورزی در نقاط مختلف غرفه ایستادهاند. یکی از کارشناسان بهاستقبالش میآید و او را نزد صندوقهای زنبورداری چیدهشده در کنار کتابها میبرد و شروع میکند به توضیحدادن. مرد آرام است و لبخندی روی لبانش است. دارد اطلاعات خوبی دربارۀ زنبورداری میگیرد. دوسه کتاب خوب هم کاسب میشود. زن و بچهاش هم در مجموعۀ تفریحی جنب نمایشگاه مشغول خوشگذرانیاند. چه چیز بهتر از این؟!
https://mananashr.ir/news/31272/
برای ذخیره در کلیپ برد کلیک کنید
نظر بدهید