سرطان نشر!
چهارشنبه 05 تير 1398

چرخۀ معیوب و بدون نظارت ورود آثار ترجمه به بازار کتاب

سرطان نشر!

بدون شک، یکی از دلایل اصلی استقبال ناشران به ترجمۀ آثار به‌ویژه در حوزۀ کودکان و نوجوانان، نپرداختن حقوق مؤلف به‌واسطۀ نبود قانونی مشخص در حوزۀ کپی‌رایت است؛ یک تجارت پرسود که ناشر در آن هزینه‌ای بابت تألیف کتاب پرداخت نمی‌کند.

نویسنده: احسان سالمی
 
«سرطان بازار کتاب»، این عبارت کوتاه، به نظر دقیق‌ترین توصیفی است که می‌شود برای نسبت کتاب‌های ترجمه به کلیت بازار کتاب‌ کودکان و نوجوانان به‌کار برد؛ سرطانی که هر روز بدتر و بزرگ‌تر می‌شود؛ تا آنجا که بعید نیست با ادامۀ مسیر و دست‌فرمان فعلی، روزی تمامی این بازار را تسخیر کند.
حکایت حضور کتاب‌های ترجمه در بازار نشر، به‌ویژه در حوزۀ کودک و نوجوان، محدود به چند سال اخیر نمی‌شود و حداقل تا آنجا که من از دورۀ نوجوانی خود در دهۀ هشتاد به خاطر دارم، در همان زمان هم کتاب‌های هری پاتر، سرزمین اشباح، نارنیا و... بیشتر از رمان‌ها و کتاب‌های داخلی در میان نوجوانان شناخته شده بود؛ اما واقعیت آن است که در این چند سال اخیر، شدت ورود ناشران مختلف به حوزۀ انتشار کتاب‌های ترجمه به‌قدری افزایش یافته که حالا بازار عملاً در سیطرۀ کامل این قبیل آثار است؛ آثاری که بخش عمده‌ای از آن‌ها کیفیت به‌شدت نازلی دارد.
بدون شک، یکی از دلایل اصلی استقبال ناشران به ترجمۀ آثار به‌ویژه در حوزۀ کودکان و نوجوانان، نپرداختن حقوق مؤلف به‌واسطۀ نبود قانونی مشخص در حوزۀ کپی‌رایت است؛ یک تجارت پرسود که ناشر در آن هزینه‌ای بابت تألیف کتاب پرداخت نمی‌کند. ناشر در بعضی از کتاب‌ها حتی هزینه‌ای بابت تصاویر و صفحه‌آرایى کتاب نیز نمی‌دهد و از هرآنچه در نسخۀ اصلی اثر وجود دارد، بهره می‌گیرد.
از سوی دیگر، به‌دلیل حجم کم متن و سادگی زبان و ساختار ادبی کتاب‌های کودک و نوجوان، مترجمان از این آثار بیشتر استقبال می‌کنند. وسوسۀ برخی از ناشران برای استمرار فعالیتشان و جذب حمایت‌های دولتی، در ترغیب مترجمان به ترجمۀ انبوه و فله‌ای این قبیل آثار نیز بی‌تأثیر نیست. به این دلایل باید فقدان نگاه تخصصی به حوزۀ تألیف کتاب‌های ویژۀ کودکان و نوجوانان را هم اضافه کنید تا دقیقاً متوجه شوید چگونه در حوضی که ماهی‌ای در آن وجود ندارد، قورباغه سپهسالار می‌شود!
موضوعی که نه فقط در حوزۀ کودک و نوجوان، بلکه در حوزۀ بزرگ‌سالان نیز به‌وضوح دیده می‌شود؛ تا آنجا که با نگاهی به فهرست ده کتابی که بیش از سایر آثار در نمایشگاه کتاب امسال جست‌وجو شده‌اند، هشت کتاب ازجمله آثار ترجمه‌ای هستند و تأسف‌بارتر اینکه اغلبِ این آثار، در ردیف کتاب‌های «عامه‌پسند» قرار می‌گیرند. البته ورود کتاب‌های ترجمه به بازار نشر لزوماً  مذموم نیست و نمی‌توان با نگاهی مکانیکی و در اصطلاح «صفر و یکی» به بررسی آن پرداخت؛ چراکه امسال در میان آثار ترجمه‌شده نیز می‌شد رد برخی از آثار جدی و مهم را هم دید؛ به من گفتند تنها بیا و آنچه اتفاق افتاد از انتشارات کتابستان معرفت، چند نمای خواندنی از تاریخ درخشان آل‌سعود! و نبرد برای سارایوو از انتشارات شهید کاظمی، ‌سینمای امنیت ملی: رابطۀ پنتاگون و هالیوود و 45 کهن الگوی شخصیت: الگوهای اسطوره‌ای برای خلق شخصیت‌های اصیل از انتشارات ساقی تنها چند نمونه از کتاب‌های ترجمه‌شدۀ خوب و باکیفیتی است که در همین مدت اخیر وارد بازار نشر شده است. به‌نظر می‌رسد حداقل اگر قرار است ناشران در زمینۀ ترجمۀ آثار غیرایرانی نیز فعالیت کنند، بهتر است دست روی چنین آثاری بگذارند.
با همۀ این‌ها، آنچه این روزها بیش از همه در بازار کتاب خود را نشان می‌دهد، فقدان یک برنامه‌ریزی مشخص برای چرخۀ ورود آثار ترجمه به بازار کتاب و نظارت بر محتوا و کیفیت این آثار، به‌ویژه در حوزۀ کتاب‌های کودک و نوجوان است. سهل‌انگاریِ در ظاهر ساده‌ای که بدون شک، در طولانی‌مدت هزینه‌های بسیاری را به صنعت نشر و بازار کتاب کشور تحمیل خواهد کرد.
 
 
نظر بدهید