سرگردانی‌های کتاب کودک
چهارشنبه 12 تير 1398

سرگردانی‌های کتاب کودک

نحوۀ برخورد وزارت ارشاد با موضوع کودکان به‌نحوی است که انگار حوزۀ کودکان را رها کرده و به‌جای نقش تنظیم‌گری و سیاست‌گذاری، صرفاً به دستگاه صدور مجوز تغییر کاربری داده است.

نویسنده: سیدمیلاد ناظمی
 
همه‌چیز شلوغ و به‌هم‌ریخته است. مقداری مصالح ساختمانی در کنار راهروی ورودی قرار دارد. کف زمین با چند مدل پوشش پر شده و همین یعنی وجود ناهمواری‌هایی که ممکن است هر لحظه به‌خاطرشان زمین بخورید. تابلوها هنوز روی غرفه‌ها نصب نشده‌اند و بدتر از همه، شمارۀ غرفه‌ها از هیچ نظمی پیروی نمی‌کنند. برخلاف شبستان، صدای کرکنندۀ بلندگوها فضای بسته را پر کرده و کم‌کم دارد افراد را به سردرد مبتلا می‌کند. دنبال یکی از غرفه‌ها می‌گردم؛ دریغ از یک تابلو یا فرد راهنما. نگاهم به کف زمین و مصالحی قفل می‌شود که در چند بخش دیگر رها شده‌اند. در همین حین، صدای گریۀ بچه‌ای را از پشت سرم می‌شنوم. می‌چرخم و متوجه می‌شوم حین بازی و دویدن در سالن، پایش به یکی از همین ناهمواری‌ها گیر کرده و پخش زمین شده است. سعی می‌کنم این تصویر تلخ را فراموش کنم و در راهرو‌ها بچرخم. هرچه بیشتر موقعیت را برانداز می‌کنم، بیشتر متوجه عمق فاجعه می‌شوم. بی‌نظمی، کثیفی و... در بخش کودکان موج می‌زند. انگار برای کسی مهم نیست اینجا چه وضعی داشته باشد. چرا؟ چون عکس‌گرفتن‌ها، بازدید‌ها و... همگی در شبستان رخ می‌دهد و زیبانگه‌داشتن ویترین کار و رزومه‌دادن‌ از همان جا برایشان کافی است.
این‌هایی که گفتم، مربوط به نمایشگاه کتاب در دهۀ شصت و هفتاد نبود. این‌ها توصیف کوتاهی از مشکلات بخش کودکان نمایشگاه بین‌المللی کتاب امسال بود. مشکلاتی که حل‌کردن اکثرشان کار سختی نبوده و نیست؛ اما انگار برای کسی ارزش نداشته تا پیگیری‌شان کند. شاید هم عامدانه باشد؛ چون بعید است بعد از این همه سال که از برگزاری نمایشگاه می‌گذرد، کسی از سر نابلدی چنین ماحصلی را پدید آورد. البته شاید هم نباید خیلی سخت گرفت. به هر حال، باید همه‌چیزمان به همه‌چیزمان بیاید. فکر می‌کنید این مشکلات اولیه استثنا است و در باقی موضوعاتی که به کودکان مربوط می‌شود، همه‌چیز سر جایش قرار دارد؟ اتفاقاً برعکس. این اوضاع بخش کودکان نمایشگاه کتاب، تا حدود زیادی آینۀ تمام‌نمای نحوۀ عملکرد سیاست‌گذاران عرصۀ کودک و نوجوان است. این اوضاع بلبشو و این حس بی‌صاحب‌بودن اگر در سایر عرصه‌های مربوط به کودکان بیشتر نباشد، کمتر نیست. منظورم از سایر عرصه‌ها، محتوای تولیدشده و منتشرشده در بخش کودکان است. کافی است یک چرخ در غرفه‌های پرسروصدای نمایشگاه کتاب بزنید تا متوجه شوید خیلی از ناشران کودک، تمام سرمایه‌شان را صرف ترجمه می‌کنند و تألیف، مگر به‌شکل محدود، وجود خارجی ندارد. البته این به‌خودی‌خود شاید ایراد نباشد؛ اما مشکل بزرگ آنجا است که انگار کسی روی این کتاب‌ها و محتوای‌شان نظارتی نمی‌کند. خیلی از ناشرها که نگاهی صنعتی به حوزۀ کودک دارند و فقط به فکر سود خودشان هستند، هر کتابی را ترجمه و روانۀ بازار می‌کنند. نگاه اقتصادی آن‌ها باعث شده تا خیلی به محتوا توجه نکنند؛ اما این هیچ ربطی به وظیفۀ سیاست‌گذار ندارد. نحوۀ برخورد وزارت ارشاد با موضوع کودکان به‌نحوی است که انگار حوزۀ کودکان را رها کرده و به‌جای نقش تنظیم‌گری و سیاست‌گذاری، صرفاً به دستگاه صدور مجوز تغییر کاربری داده است. برای مثال، در حال حاضر کتاب‌هایی در حوزۀ کودکان منتشر می‌شوند که تناسبی با سبک زندگی ایرانی‌اسلامی ندارند یا در لایه‌های زیرین خود، محتوایی متعارض با تفکر دینی را به کودک منتقل می‌کنند. این وضع، درست در وقتی ایجاد شده که اغراق نیست اگر بگوییم نوک پیکان دشمنان ما در جنگ نرم، به سمت کودکان نشانه رفته و همه هم می‌دانیم که آموزه‌های دوران کودکی چه تأثیر تغییرناپذیری بر دوره‌های بعدی زندگی می‌گذارد. پس هزار ای کاش که سیدعباس صالحی و سایر مسئولان مربوط، توجه بیشتری به تولید محتوای مناسب و نظارت بر سایر تولیدات کنند.
نظر بدهید