به گزارش پایگاه اطلاعرسانی مجمع ناشران انقلاب اسلامی، منانشر، 18تیر، روز ملی ادبیات کودک و نوجوان است. بهترین نما از وضعیت کتابها و بازار آثار کودک و نوجوان را هر سال در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران میشود دید. با همین رویکرد و به بهانۀ این روز، نگاهی گذرا به ابعاد مختلف کتابهای کودک و نوجوان کردهایم.
- آمار: امسال از میان 2559 ناشر داخلی، حدود 350 ناشر کودک و نوجوان با حدود 60هزار عنوان از مجموع 300هزار عنوان کتاب در نمایشگاه حضور داشتند. بنابراین، سهم بخش کودک و نوجوان از کل ناشران داخلی 14درصد و از کل عناوین کتابهای عرضهشده 20درصد بود. ضمناً به روایت بانک خانۀ کتاب، بهرۀ کودکان و نوجوانان از کل کتابهای منتشرشدۀ کشور 14درصد است. چند ناشر نامدار که همیشه فقط در بخش بزرگسال غرفه داشتند، امسال با رویهای جدید در بخش کودک هم حضور یافتند. البته هنوز جای برخی از ناشران تازهکارتر که کتابهای کودک خوبی هم دارند، در بخش کودک خالی است.
- اجرائیات: اولین چالش، نبود بنر راهنمای سالنها و غرفههای کودک در چهار روز اول نمایشگاه بود. مسئلۀ بعدی، طراحی و فضاسازی بد مکان اختصاصیافته به بخش کودک و مشکل سوم، روشنایی و برق غرفهها بود. موضوع آخر هم نبود وسایل گرمایشی در راهروها بود؛ در حدی که مخاطب را بهعلت سرمای زیاد از نمایشگاه فراری میکرد. خلاصه افت امور اجرائی نمایشگاه امسال و پیشبینینکردن شرایط و نداشتن آمادگی لازم باعث شد تا این نمایشگاه نه در شأن مراجعهکنندگان و ناشران باشد، نه در شأن این رویداد فرهنگی!
- تسهیلات: از قدیم گفتهاند: «چون کهبا کودک سر و کارت فُتاد، پس زبان کودکی باید گشاد.» نمایشگاهی که محل رفتوآمد بچهها است، باید مسائل رفاهی و نیازهای جانبی آنها را در نظر بگیرد. چند سالی است غرفۀ مادر و کودک و اتوبوس هدهد این خلأ را پوشش داده است؛ ولی نباید به اینها بسنده کرد.
- غربت کتاب: در نمایشگاهی که برای ترویج کتاب و مطالعه است، حضور غرفۀ مسابقات ps4 یا حتی وبگاههای پخش فیلم و انیمیشن و تبلیغ چندصدبارۀ آنها از بلندگوهای نمایشگاه چه معنا و ارتباطی با این مکان فرهنگی دارد؟
- سیل مهربانی: با توجه به سیل اخیر، چند غرفه برای جمعآوری اقلام فرهنگی برای مناطق سیلزده فعالیت میکردند. غرفههای نذر کتاب گروههای جهادی و مروجان کتاب هم در نمایشگاه همواره حضور دارند. پسندیده است که غرفۀ همۀ این مددکاران کتاب را یک جا جمع کرد تا بهتر و بیشتر دیده شوند، یا برنامۀ مشخصی برای این قبیل تشکلها در نظر گرفته شود.
- باشگاه کتابخوانی: بیش از 16هزار باشگاه کتابخوانی کودک و نوجوان زیر نظر وزارت ارشاد فعالیت میکنند. برخی از ناشران هم باشگاه کتاب کودک دارند و با مخاطب خود در ارتباطاند. امسال یکی از ناشران ابتکار به خرج داده بود و از اعضای نوجوان باشگاه کتاب، عدهای را برای راهنمای مراجعان غرفه در نظر گرفته بود. همچنین یکی از مصادیق خلاقیت ناشران و توجه به مشتریانشان، طراحی آرم جداگانه ولی پیوستهای برای گروههای سنی مختلف بچهها (خردسال، نونهال و نوجوان) بود که دو ناشر این کار را انجام داده بودند.
- جشنوارههای کتاب: مسئول غرفه با صدای بلند عناوین و عباراتی کلی را تکرار میکند: «این کتاب جایزۀ بهترین کتاب پارسال را گرفته است.» مشتری نمیداند که این جایزه بابت چه بوده است؟ چقدر معتبر است؟ جایزه به محتوا ربط داشته است یا به تصویرگری؟ یکی از باقیات الصالحات که دستاندرکاران وزارت ارشاد یا متولیان دیگر میتوانند برای خودشان به جا بگذارند، معرفی هدفمند جشنوارهها و جوایز حوزۀ کتاب است که این موضوع در سالن کارنامۀ نشر تا حالا آنطور که باید و شاید، محقق نشده است. اصلاً شاید جایگاهش در مکانی غیر از اینجا و بهگونهای دیگر مفید باشد. البته ناگفته نماند که کار خوب خانۀ کتاب در این چند سال اخیر، چاپ کتابشناسی آثار منتخب جشنوارههای کتاب ایران بوده است؛ ولی این کار باید جامعتر و تحت سامانه و قالبی کاربردی و کاربرپسند ارائه شود. این قضیه دربارۀ جشنوارههای خارجی هیچ مسئولی ندارد.
- مشاورۀ کتاب: نمایشگاه کتاب است و بهار کتاب؛ ولی ظاهراً برای همهچیز در نمایشگاه غرفۀ راهنمایی و مشاوره وجود دارد، غیر از کتاب؛ مثلاً غرفۀ آموزش امداد و نجات، بهرهوری انرژی، بستههای اینترنتی، اپراتورهای موبایل، بیمه، بانک و ... . نافی حضور این مراکز نیستیم؛ ولی اولیاء و مربیان از چهکسی باید مشاورۀ کتاب بگیرند؟ آیا بسنده کنیم به وبگاههای معرفی کتاب، دفترچههای شناسایی کتاب، اینستاگرام ناشران و توصیۀ فلان دوست و خوانندۀ کتاب؟ اینها خوب است؛ ولی آیا میشود کار اصولی و ماندگارتری هم کرد؟
- بحران کاغذ: با روند صعودی بهای کاغذ، قیمت کتاب کودک هم افزایش چشمگیری داشته است؛ بهطوری که اکثر ناشران برخلاف سالهای قبل، روی بهای چاپ قدیمشان حتی چاپ 1397، برچسب جدید زده بودند. گرانی روی تعداد کتب چاپ اول عمدۀ ناشران اثر گذاشته بود و باعث شده بود دیگر رغبتی به تولید کتاب با کاغذ گلاسه هم نداشته باشند. القصه، اگر امسال مردم از کتابفروشی خرید میکردند، برایشان ارزانتر بود تا اینکه از نمایشگاه، کتاب تهیه کنند.
- حق نشر: با اینکه روند رعایت کپیرایت رو به رشد است و ناشران معروف پز آن را میدهند، وقتی به آثار پرطرفدار میرسیم، چشم و گوشها بسته میشود. امسال پربسامدترین آنها مجموعۀ The Bad Guys بود که تقریباً پنج ناشر با نامهای مختلف آن را چاپ کرده بودند.
- ردپای فمنیست و اباحهگری: دو سالی است چاپ کتابهایی برای بچهها با موضوع زنان پیشرو، دختران جسور، آنها که گفتند نه! و... بهصورت ترجمه و تألیف باب شده که بعضاً الگوهای نامناسب و دارای سوگیری را به دختران معرفی میکند. حالا به این اضافه کنید تصویرگری زن در کتب کودک را که بهنوعی آموزش غیرمستقیم پوشش به دختران است. گویی برای برخی تصویرگران، هیچ فرقی بین داشتن حجاب و نداشتن آن نیست و آن را اضافه و تزئینی میبینند. فرجام این بیاعتنایی وزارت ارشاد به ارزشها، چاپ کتابی دربارۀ نگهداری سگ و گربه در خانه برای بچهها است.