اثری برای یافتن پاسخ «چرا حسین (ع) را کشتند؟»
سه شنبه 12 شهريور 1398

اثری برای یافتن پاسخ «چرا حسین (ع) را کشتند؟»

مرحوم آیت‌الله مجتبی تهرانی در کتاب «سلوک عاشورایی؛ منزل دهم، شرح خطبه منا» با هدف شرح خطبه که از سوی اباعبدالله‌الحسین(ع) در سال ۵۸ هجری در منا ایراد شده، چندین جلسه از محرم و صفر سال ۹۰ شمسی را به بیان زمینه‌های طرح شدن این خطبه اختصاص می‌دهد و در واقع غیرمستقیم به این پرسش که «چرا حسین را کشتند؟» پاسخ می‌دهد.

«چرا حسین را کشتند؟» این پرسش مهم است. اصولا فلسفه عزاداری و عرض ارادت‌ها به ساحت سیدالشهدا(ع) در این سوال نهفته است. هرچند شاید برخی این سوال و پاسخ آن برایشان مهم نباشد و تنها به این که به دستگاه سیدالشهدا(ع) تقرب پیدا کنند مسئله اول و آخرشان باشد. اما پیدا کردن جواب این سوال می‌تواند کیفیت و حتی مسیر تقرب جستن به سالار شهیدان را عوض کند.

شاید اگر این سوال را از افراد بپرسیم دلایلی بسیاری برای آن ذکر شود و هرکسی از ظن خود همراه و یار سیدالشهدا باشد. سوالی که ۱۴۰۰ سال پس از شهادت ایشان مسئله اصلی است و نمی‌توان به سادگی از کنار آن رد شد.

مرحوم آیت‌الله مجتبی تهرانی در کتاب «سلوک عاشورایی؛ منزل دهم، شرح خطبه منا» با هدف شرح خطبه که از سوی اباعبدالله‌الحسین(ع) در سال ۵۸ هجری در منا ایراد شده، چندین جلسه از محرم و صفر سال ۹۰ شمسی را به بیان زمینه‌های طرح شدن این خطبه اختصاص می‌دهد و در واقع غیرمستقیم به این پرسش که «چرا حسین را کشتند؟» پاسخ می‌دهد. ایشان در این سلسله سخنرانی که در قالب این کتاب نیز پیاده‌سازی و تدوین شده قبل از طرح کردن خطبه و تفسیر آن، زمینه‌های تاریخی و اجتماعی بیان این خطبه را برای مخاطب بازگو می‌کند. زمینه‌هایی که در واقع نشان می‌دهد چرا کوفیان و شامیان دست به ریختن خون فرزند رسول خدا(ص) زدند.

آقا مجتبی نشان می‌دهد که سیــــدالشهدا برای چه دست به قیام زد و این قیام حرکتی ناگهانی نبود بلکه برنامه‌ریزی و هدفی در پسِ آن وجود داشت که از سال‌های حکومت معاویه بر شام ان را در سر داشته است. در این کتاب خواننده در فصل‌های موجز و کوتاه با زمینه‌های قیام روبه‌رو می‌شود. قیامی که جز با ریخته شدن خون خدا به ثمر نمی‌نشست و به هدف نمی‌رسید.

مرحوم آیــت‌الله تهرانی در کتاب بارها به کسانی که حرکت سیدالشهدا (ع) را عجولانه و بدون برنامه می‌خوانند پاسخ می‌دهد و علل قیام را بازگو می‌کند. حتی وقتی وارد شرح و تفسیر خطبه می‌شوند نیز به بخش‌ها و اجزای خطبه اشاره می‌کنند که در دوران خفقان حکومت معاویه بی‌باکانه حقیقت را مطرح می‌کنند. در این کتاب خواننده به خوبی در جریان حرکت سیدالشهدا(ع) قرار می‌گــــــــیرد، حرکتی که برای احیای دین است و عمق سخن امام حسین(ع) که فرموده‌اند: «ان کان دین محمد لم‌یستقم الا بقتلی فیا سیوف خذینی» را در این کتاب به خواننده نشان می‌دهد!

 

اباعبدالله در سال ۵۸ قمری یک‌هزار نفر از خواص جامعه را در منا جمع می‌کند و این خطبه را برایشان می‌خواند. جمعی که ۲۰۰ نفر از آنها اصحاب رسول خدا (ص) بودند و باقی از تابعین بودند، به این معنا که یک پنجم رسول خدا را بی‌واسطه دیده‌اند. در این خطبه سیدالشهدا ابتدا حرف از فضایل امیرالمومنین(ع) می‌زند و آنها را یادآوری می‌کند و از حاضرین گواهی می‌گیرد که این فضایل و نکات دقیق است. در واقع امام حسین(ع) با این سخنان می‌خواهد یادآوری کند که فضلیت در جامعه‌ای که معاویه در راس آن است از آنِ چه کسی است!

در بخش دوم در باب امر به معروف و نهی از منکر و اهمیت آن در جامعه سخن می‌گویند و عموم جامعه را خطاب قرار می‌دهند با این رویکرد که اگر عموم خواص را امر به معروف نکنند دین از جامعه رخت می‌بندد. اما بخش سوم که مکمل بخش‌های قبل است خطاب به خواص است. خواصی که از مواهب اسلام و حکوم اسلامی بهره‌مند شده ولی خدمتی به حقیقت نمی‌کنند در برابر آن ساکت شده‌اند.

در این خطبه می‌بینیم که سیدالشهدا (ع) با بیانی ویژه کجی‌ها و انحرافات جامعه را محصول سکوت خواص و ترک امر به معروف می‌داند و بارها به حاکمی که قدرت را قبضه کرده اشاره می‌کند و زمینه‌هایی را مطرح می‌‌کند. در واقع امام حسین(ع) یک‌شبه و ناگهانی دست به حرکت نزد بلکه ابتدا با سخنانش خواص را بیدار کرد و به آنها تلنگ زده و وقتی پس از دو سال اثری ندید و قدرت گرفتن فردی فاسد چون «یزید» را دید تصمیم به حرکت گرفت. ایشان در خطبه منا از انحراف‌هایی که به واسطه افراد فاسد (مشخصا معاویه و اطرافیان) در دین ایجاد شده سخن می‌گویند اما وقتی از حسین بن علی(ع) برای بیعت با یزید دعوت می‌شود و ایشان امتناع می‌کنند و بعدا مروان ایشان را مجدد دعوت به بیعت می‌کند می‌فرمایند: «انا لله‏ و انا الیه راجعون و علی الاسلام السلام اذ قد بلیت الامة براع مثل یزید و لقد سمعت جدی ‏رسول الله‏ «ص‏» یقول: الخلافة محرمة علی آل ابی سفیان‏». یعنی بر اسلام، سلام باد، باید فاتحه اسلام را خواند و با اسلام خداحافظی کرد، آنگاه که والی مسلمانان کسی همچون ‏یزید باشد. از پیامبر خدا شنیدم که می‌‏‌فرمود خلافت بر آل‌ابو سفیان حرام است.» به همین خاطر است که می‌بینیم حرکت یدالشهدا پس از این اتفاق آغاز می‌شود و با وجود مشورت‌های گوناگون و توصیه‌های افراد مختلف اما باز هم از حرکت به سوی قتلگاه خویش منصرف نمی‌شود.

کتاب «سلوک عاشورایی؛ منزل دهم، شرح خطبه منا» را باید یکی از آثاری دانست که به چرایی و علت شهادت سیدالشهدا(ع) و زمینه‌های قیام عاشورا پردخته است. اثری که موسسه پژوهشی فرهنگی مصابیح‌الهدی منتشر کرده است.

 
منبع: خبرگزاری فارس
نظر بدهید