روایتی از یک «نسل کشی»
یکشنبه 31 شهريور 1398

روایتی از یک «نسل کشی»

کتاب «قحطی بزرگ» نوشته «محمدقلی مجد» اثری است ارزشمند و تحقیقی که تلاش دارد تا نشان دهد چگونه قحطی بزرگ حاصل از جنگ جهانی اول، نیمی از جمعیت ایران را به کام مرگ کشانده است؛ هرچند که برخی ادعاهای مطرح شده در این کتاب، قابل نقد و بررسی است.

به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی مجمع ناشران انقلاب اسلامی، منانشر، به نقل از خبرگزاری ایرنا، روزهای مابین سال های ۱۲۹۶ تا ۱۲۹۸ هجری شمسی را می‌توان یکی از سخت‌ترین روزهای تاریخ معاصر ایران دانست. روزهایی که به رغم اعلام رسمی بی‌طرفی ایران در جنگ جهانی اول، بخش‌هایی از ایران تبدیل به میدان جنگ نیروهای نظامی دول متفق و متحد شد و قحطی و ویرانی، ایران را در برگرفت. روزهایی که اغلب از آن با عنوان «دوران قحطی بزرگ» یاد می‌شود و برآوردها نشان از مرگ ده هزار ایرانی بر اثر گرسنگی دارد؛ با این وجود تاکنون آثار تحقیقی چندانی درباره این قحطی و دلایل بروز آن در ایران منتشر نشده است. می‌توان گفت ویراست دوم کتاب «قحطی بزرگ: نسل کشی ایرانیان در جنگ جهانی اول» نوشته «محمد قلی مجد» یکی از معدود آثار به رشته تحریر درآمده درباره این فاجعه و نگاهی است مستند و تحقیقی به واقعه‌ای که زندگی ایرانیان در آن دوران را به شدت تحت تاثیر خود قرار داد. این کتاب اثری ارزشمند است که می‌تواند تصویری کامل از این فاجعه دوران معاصر را به ایرانیان نشان دهد. فاجعه‌ای که امسال، صدمین سالگرد پایان آن است.


ساختار کلی کتاب
ویراست دوم کتاب «قحطی بزرگ: نسل کشی ایرانیان در جنگ جهانی اول» به همت «موسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی» ایران، در هشت فصل و ۳۷۶ صفحه، با ترجمه «محمد کریمی» و در ۲ هزار نسخه به زیور طبع آراسته و روانه بازار شده است.
مترجم در مقدمه خود در ابتدای کتاب اشاره می‌کند که این اثر ابتدا در سال ۲۰۰۳ میلادی و به زبان انگلیسی به چاپ رسید و پس از آنکه توانست توجهات بسیاری را به خود جلب کند، توسط همین مترجم به فارسی ترجمه شد. در ادامه مترجم یادآوری می‌کند که اکنون و پس از گذشت حدود یک دهه، نویسنده و مترجم با اضافه کردن اسناد و شواهد جدید و اضافه کردن بخش‌هایی دیگر به این کتاب، ویراست دوم آن را غنی‌تر و جذاب‌تر از گذشته آماده و منتشر کرده‌اند تا هم به غنای این اثر افزوده باشند و هم نکات تاریک و مبهم جدیدی در این ماجرا را روشن کنند.
نویسنده در فصل اول کتاب مقدمه‌ای کلی بر کتاب می‌نویسد و تلاش دارد تا نشان دهد که چرا چیزی که وی از آن با عنوان یک «نسل کشی» در تاریخ ایران یاد می‌کند، تاکنون مغفول مانده است. «محمدقلی مجد» تاکید دارد که دولت انگلیس که به زعم نویسنده عامل اصلی این قحطی است، همچنان از انتشار حقایق درباره این قحطی سرباز می‌زند و تمام تلاش خود را بر این استوار کرده است که ردایی از سکوت بر حقیقت یک نسل کشی در ایران بکشد.
در فصل دوم و سوم کتاب، تلاش نویسنده، توصیف وضعیت ایران در جنگ جهانی دوم و نقش قحطی بزرگ بر مرگ ده ها هزار ایرانی است. نویسنده در این دو فصل سعی می‌کند تا نشان دهد قحطی بزرگ چگونه و به چه دلیلی رخ داده است. گزارش‌های توصیفی روزنامه‌های ایران در دوران قحطی، اشاره به نامه‌ها و اسناد مربوط به دوران قحطی و روایات سفرنامه نویسان و مقامات کنسولی و مستشاری غربی در ارتباط با قحطی، مطالبی شیرین، خواندنی و جذاب این فصل هستند.
 
فصل چهارم، محاسبه‌ای است جمعیت شناختی از سوی نویسنده کتاب برای اثبات این مدعا که به واقع نه چند هزار نفر که بر طبق برآورد وی «حدود ۸ تا ۱۰ میلیون ایرانی» و معادل «نیمی از جمعیت ایران» در قحطی بزرگ جان خود را از دست داده‌اند. این رقم بنا بر تاکید نویسنده بیش از تلفات دو طرف جنگ جهانی در میدان جنگ بوده است و رقمی است که می‌توان از آن به عنوانی یکی بزرگترین نسل کشی دوران معاصر در تاریخ یاد کرد.
فصول پنجم و ششم کتاب، بازگشتی است دوباره به روایت تاریخی ماجرای قحطی و نویسنده کتاب، اسنادی دیگر از این قطحی را منتشر می‌کند. در فصل هفتم کتاب هم نویسنده به بحث درباره نقش روس‌های و ایرانیان در این قحطی می‌پردازد و تاکید دارد که بطور حتم نه روس‌ها، نه ایرانی‌ها و نه حتی نیروهای عثمانی، نقش قابل توجهی در این قحطی نداشته‌اند و عامل اصلی قحطی، نیروهای نظامی انگلیسی بوده‌اند. در فصل هشتم نیز نویسنده به دوران پایان جنگ می‌پردازد و اشاره می‌کند که تلاش ایرانیان برای طرح ادعا علیه دولت‌های غربی در کنفرانس صلح «ورسای» و گرفتن غرامت بی‌نتیجه می‌ماند و ایرانیان قادر نیستند حق خود را از دولت های غربی بگیرند و در نهایت این پرونده به دست فراموشی سپرده می‌شود.
تحقیقی ارزشمند در ساختاری نامرتب
کتاب قحطی بزرگ، اثری ارزشمند و تحقیقی عالی و علمی از سوی یک مورخ برجسته معاصر است. اسناد منتشر شده در کتاب همگی دست اول و معتبر هستند و به نظر می‌رسد نویسنده کتاب یکی از جذاب ترین تحقیقات سال های اخیر در تاریخ معاصر ایران را صورت داده است. اثر مذکور را می‌توان اثری شیرین و خواندنی دانست که در آن ادعاهایی بزرگ مطرح شده و اسناد ارایه شده توسط نویسنده برای اثبات این ادعاها کافی به نظر می‌رسند.
زبان کتاب و ترجمه آن روان و مناسب هستند و بخش‌هایی از کتاب بسیار نفس گیر است. می‌توان کتاب مذکور را اثری دانست که خواندن آن برای هر ایرانی اهل مطالعه‌ای ضروری است و داده‌های این کتاب را می توان برای استفاده دانش آموزان و آشنایی با حقایق تاریخ معاصر ایران، وارد کتاب های درسی نیز کرد.
اما ساختار کتاب قحطی بزرگ اندکی نامنظم است. برخی مباحث در کتاب، چندباره تکرار می‌شوند، نحوه ارایه اطلاعات در بخش هایی از کتاب نامنسجم به نظر می‌رسد و بخش پایانی کتاب نیز به نوعی رها می‌شود. در این بخش است که خواننده احساس می‌کند بحث کتاب گویا ناتمام است و نویسنده کتاب هیچگونه جمع بندی و نتیجه گیری در این بخش پایانی ارایه نمی‌دهد.
نکته دیگری که در این کتاب قابل تامل و چون و چرا است، تاکید نویسنده بر نقش دولت انگلیس در بروز قحطی بزرگ است. به نظر می‌رسد با آن که در بخش‌هایی از کتاب، نویسنده به اجبار نقش محتکران ایرانی یا عاملان روس و عثمانی در بروز قحطی را مورد اشاره قرار می‌دهد؛ اما باز هم تاکید دارد که تنها و تنها دولت انگلیس عامل قحطی است. این اصرار بر نقش مطلق دولت انگلیس قابل نقد است؛ هرچند این نکته که نیروهای نظامی انگلیس یکی از عوامل اصلی بروز قحطی و نقشی انکار نشدنی در این قحطی دارند؛ باید پذیرفت؛ اما تنها عامل بروز قحطی نبوده‌اند.
 
نویسنده اما به ارتباط قحطی بزرگ با شرایط سیاسی و اجتماعی ایران پس از پایان قحطی و تاثیر آن بر قدرت گیری رضاخان نیز اشاره نمی‌کند. هرچند که تمرکز اصلی نویسنده بر واقعه قحطی است؛ اما می‌شد که نویسنده کتاب به آثار و تبعات ماندگار این قحطی بر تاریخ سیاسی و اجتماعی ایران نیز می‌پرداخت.
در پایان کتاب نیز سوالاتی بی‌پاسخ به ذهن خوانندگان می‌رسد: اینکه چرا قحطی بزرگ در وضعیت تا حدی مشابه جنگ جهانی دوم در ایران تکرار نشد؟ نقش آشفتگی دولت مرکزی در بروز این قحطی چه بود؟ خشکسالی و کم آبی همزمان با وقوع جنگ در ایران، تا چه اندازه بر قحطی موثر بودند؟ آیا قحطی بزرگ زمینه‌ای بود برای پذیرش دیکتاتوری رضاخانی توسط مردمی که تجربه‌ای دردناک از آشفتگی سیاسی دوران احمد شاه داشته‌اند؟ این قحطی بر ظهور گروه‌های مبارز همچون جنبش «محمدتقی خان پسیان» یا «جنبش جنگل» چه اثراتی داشته است؟ و در نهایت اینکه چرا دولت مشروطه به عنوان اولین تجربه‌ی یک دولت مردمی، نتوانست مانع از بروز قحطی در کشور شود؟
قحطی بزرگ، اثری برای آغاز راه
به نظر می‌رسد انتشار ویراست جدید کتاب قحطی بزرگ، می‌تواند موضوعی باشد برای نگارش ده‌ها پایان نامه و اثر تحقیقی دیگر درباره دوران قحطی مذکور در ایران. محققین حوزه جمعیت شناسی می‌توانند نظرات مجد درباره مرگ حدود ۸ تا ۱۰ میلیون ایرانی را مورد بررسی مجدد قرار دهند و به آزمون بگذارند تا مشخص شود که آیا این ادعا درست است؟
در عین حال این فرصت برای اندیشمندان علوم اجتماعی و علوم سیاسی نیز مهیا است که بار دیگر درباره تاثیرات این قحطی بر تحولات سیاسی سال‌های بعد در ایران، پژوهش‌های ارزشمندی را صورت دهند و به پاسخ این سوال برسند که آیا قحطی بزرگ را می توان منشاء تحولاتی اساسی در نظام سیاسی و اجتماعی ایرانیان دانست یا خیر؟براساس یافته‌های این کتاب می‌توان این پرسش را مطرح کرد که آیا قحطی بزرگ در رسیدن رضاخان به قدرت و همراهی بخشی از صاحب نفوذان، نقشی اساسی را ایفا کرده است؟
در تحقیقات بعدی به حتم باید به این پرسش پاسخ داده شود که اگر قحطی بزرگ به راستی نیمی از جمعیت ایران را به کام مرگ فرو برده است، چرا با وجود حیات شاهدان آن در سال‌های بعد و با وجود اختلاف تاریخی حکومت پهلوی با حکومت قاجار و تلاش حکومت پهلوی برای نقد حکومت قاجار، هرگز درباره آن قلم فرسایی نشده است و نویسندگان و محققین در دوران گذشته، به آن نپرداخته‌اند؟ آیا توطئه‌ای سیاسی در کار بوده است یا ایرانیان قصد آن را داشته‌اند تا تاریخ تلخ گذشته خود را به غبار فراموشی بسپارند؟
همچنین کتاب قحطی بزرگ، فرصتی است برای فیلم سازان، سینماگران، هنرمندان و فیلم نامه نویسان برای آن که به یکی از تلخ‌ترین تجربیات تاریخی ایرانیان بپردازند. این کتاب روایت دست اولی از یک واقعیت تاریخی تلخ را عرضه می‌کند، با این حال تاکنون جز چند اثر سینمایی پراکنده و چند اشاره در برخی آثار تلویزیونی، ماجرای قحطی بزرگ هنوز در پرده سکوت و فراموشی قرار دارد و انتشار ویراست دوم این کتاب، فرصتی مغتنم برای بررسی برخی از حقایق تاریخی دوران معاصر است.



نویسنده: بهروز اشرف سمنانی

نظر بدهید