دوشنبه 15 مهر 1398
«درختان را قطع نکنید»؛ یک مواجهۀ «عامهپسند» با تولید داخلی کاغذ
مهمترین دلیل توقف تولید کاغذ داخلی، آن هم در مهمترین مرکز تولیدی کشور، منع برداشت از جنگلهاست. این موضوع بسیار جدی است. کشور ما به سمت خشکسالی میرود و طبیعی است که منابع طبیعی از جمله جنگلها را دریابیم؛ اما اگر با نگاهی فراختر به موضوع بنگریم، خواهیم دید که این دیدی بسیار عوامانه و سطحینگر به موضوع است.
کاغذ امروز به یک بحران برای کشور تبدیل شده است. ریشۀ پیدایش این بحران به سیاستهای نادرست و فرهنگ غلط ما در سالهای گذشته بازمیگردد. اگر امروز با کمبود کاغذ و افزایش افسارگسیختۀ قیمت آن در بازار روبهرو هستیم، نتیجۀ برداشتهای نادرست از خودکفایی در حوزۀ کاغذ است. یکی از این برداشتهای نادرست که این گزارش تلاش میکند تا به آن اشاره کند، مواجهۀ عامهپسند با استفاده از چوب بهعنوان منبع اولیۀ تولید کاغذ است. در همین راستاست که امروز کارخانۀ چوب و کاغذ مازندران، تنها کارخانۀ بزرگ تولیدکنندۀ کاغذ تحریر در کشور، خط تولید کاغذ تحریر خود را متوقف کرده است.
کاغذ بهعنوان یک کالای استراتژیک که در حدود 85 تا 90درصد آن از درختان جنگلهای طبیعی و دستکاشت به دست میآید، سهم وسیعی از زبالههای خانگی، اداری و تجاری را به خود اختصاص داده است. با توجه به مشکلات مربوط به کمبود مواد اولیۀ چوبی برای صنایع خمیر کاغذ کشور، یکی از بهترین راهحلهای ممکن در دنیا، بازیافت کاغذ است. بازیافت کاغذ بهعنوان کالای استراتژیک و ارزشمند در کشور مزایای فراوانی دارد.
همچنین استفاده از تفالۀ نیشکر که به آن «باگاس» گفته میشود، امروزه در صنعت کاغذسازی دنیا جایگاه ویژهای یافته است؛ اما در ایران به دلیل نبود دستگاههای مرتبط با آن، چندان بهرهای در ساخت کاغذ ندارد؛ در صورتی که به جنوب کشور، بهعنوان یکی از دورریزهای کشت نیشکر نگاه میشود.
یکی دیگر از منابع تولید کاغذ در دنیا چوب است که در ایران نیز در سالهای اخیر، از این مادۀ اولیۀ برای تهیۀ کاغذ استفاده میشد. کارخانۀ چوب و کاغذ مازندران، یکی از کارخانههای بزرگ تولیدکنندۀ کاغذ در کشور، تا چند سال گذشته مدیریت بخشی از جنگلهای شمال را بر عهده داشت و در قبال برداشت از جنگلها، نهالهای جدید میکاشت. در پی ابلاغیۀ سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور در مهر 1396، مبنی بر توقف بهرهبرداری صنعتی و تجاری از جنگلهای شمال، خط تولید کاغذ تحریر این کارخانه رفتهرفته خاموش شد.
تصمیم سازمان جنگلها تصمیمی مهم و اساسی در راستای پایداری جنگل است و بر اساس قانون پنجسالۀ ششم توسعه انجام میشود؛ اما این تصمیم نیز به مانند بسیاری از سیاستهای اشتباه در سالهای اخیر، تنها یکبعدی است و ابعاد دیگر این ماجرا و زیانهایی که به حوزههای مختلف وارد میکند، دیده نشده است؛ از جمله خودکفایی در حوزۀ تولید داخلی کاغذ که تازه داشت اندک جانی به خود میگرفت.
این تصمیم از سوی بخشی از بدنۀ دولت گرفته شده است. از دولتی که به مشکلات واردات کاغذ و ضرورت خودکفایی در این زمینه آگاه است، توقع میرفت که به موازات اجراییشدن این ابلاغیه، تسهیلات لازم را برای ورود مواد اولیۀ دیگر برای تولید کاغذ همچون کاغذهای بازیافتی فراهم کند، یا تعرفۀ مواد اولیه را به صفر برساند یا... .
در سال 1396 و در زمان انتشار این ابلاغیه، 220هزار هکتار زراعت چوب در سطح کشور وجود داشته است که سالانه 5/4میلیون مترمکعب چوب از این محل استحصال و در صنایع مختلف به مصرف میرسید. از مجموع ششمیلیون مترمکعب چوب مصرفی، سالیانه در کشور 5/4میلیون مترمکعب از بخش زراعت چوب، 500هزار مترمکعب از محل ضایعات باغی، 500هزار مترمکعب از جنگلها و 500هزار مترمکعب دیگر بهصورت واردات تأمین میشد که با ابلاغیۀ توقف بهرهبرداری از جنگلهای شمال، حجم چشمگیری از چوب مصرفی نیازمند واردات شد.
یکی از زمینههای مصرفی چوب زراعتی جنگلهای شمال، کاغذ بود. کاغذ بهعنوان کالایی فرهنگی و بهعنوان نماد توسعهیافتگی، به خودی خود اهمیت فراوانی دارد. سرانۀ مصرف کاغذ در اروپا 55، در آمریکا 150 و در کشوری مانند فنلاند 200 کیلوگرم است؛ اما این رقم در ایران به 20 تا 22 کیلوگرم رسیده که شامل انواع کاغذ مقوا و دستمالکاغذی میشود. در سال 1396 در مجموع، میزان مصرف کاغذ در ایران سالانه حدود 700هزار تن بود که از این رقم بین 90 تا 100هزار تن به کاغذ روزنامه، 350هزار تن به چاپ و نشر، گرافیت، فلوتینگ، تسلاینر و 300هزار تن نیز به سایر بخشها اختصاص داشت. اما ظرفیت تولید در کشور چگونه است؟
در حوزۀ کاغذ بستهبندی که سرمایهگذاریهای خوبی در ده سال گذشته انجام شده است، 2.8 میلیون تن پروانۀ تولید صادر شده است که در نهایت یکمیلیون و پانصد تن تولید میشود.
در حوزۀ چاپ و تحریر سالانه 380هزار تن نیاز به مصرف وجود دارد که از این میان، 170 تا 180هزار تن امکان تولید در کشور وجود دارد که در اوضاع فعلی، این تولید بسیار بسیار محدود و نهایتاً در حدود 10هزار تن است.
اما در حوزۀ کاغذ روزنامه، نیاز کشور حدود 70هزار تن است که ظرفیت تولید 30هزار تن آن در ایران وجود دارد؛ اما این تولید در سالهای اخیر کاهش چشمگیری یافته و عملاً متوقف شده است.
مهمترین دلیل توقف تولید کاغذ داخلی، آن هم در مهمترین مرکز تولیدی کشور، منع برداشت از جنگلهاست. این موضوع بسیار جدی است. کشور ما به سمت خشکسالی میرود و طبیعی است که منابع طبیعی از جمله جنگلها را دریابیم؛ اما اگر با نگاهی فراختر به موضوع بنگریم، خواهیم دید که این دیدی بسیار عوامانه و سطحینگر به موضوع است.
دراینباره، بسیاری از کارشناسان نیز از فعالیت کارخانههایی چون چوب و کاغذ مازندران که کاغذ را با مادۀ اولیۀ چوب تولید میکند، انتقاد میکنند. در سالهای اخیر، در رسانهها نیز مخالفتهایی مبنی بر ممانعت از تولید کاغذ با استفاده از چوب در مازندران و قطع درختان به این بهانه منتشر شد که گویا عمدۀ آنها بدون توجه به اصل ماجرا و شیوۀ استفاده از چوب برای تولید کاغذ بوده است. این منتقدان اذعان میکنند که اگر قرار است درختان را برای تولید کاغذ قطع کنیم، همان بهتر که از کاغذهای وارداتی بهره بگیریم. حتی در بسیاری از موارد از زیانهای خودکفایی کاغذ سخن گفته شده است؛ اما چرا گفتیم حمایت از تولیدنکردن کاغذ برای حمایت از جنگلها سطحینگرانه است؟
کارخانۀ چوب و کاغذ مازندران با ظرفیت اسمی 175هزار تن کاغذ (90هزار تن کاغذ روزنامه و چاپ و تحریر و 85هزار تن کاغذ فلوتین) فعالیت میکند. بانک ملی ایران، صندوق بازنشستگی کشور و شرکت سرمایهگذاری صنایع پتروشیمی و شیمیایی از جمله سهامداران این کارخانه به شمار میروند. این کارخانه حدود 35درصد چوب مصرفی خود را از 150هزار هکتار طرح جنگلداری تحت پوشش تأمین میکرد. استفاده از چوب برای تولید کاغذ در این کارخانه کاملاً بر اساس روشهای علمی و در قالب برنامۀ دهسالۀ اجرایی مصوب شورای عالی جنگلداری انجام میشده است.
اکبر رفیعی، یکی از مدیران طرح و برنامۀ کارخانۀ چوب و کاغذ مازندران در سالهای اخیر، دربارۀ این روش علمی و برنامۀ دهسالۀ اجرایی میگوید: «برداشت درختان در قالب برنامههای اجرایی دهساله انجام میشد. این برنامۀ دهساله مصوب شورای عالی جنگل بوده که بالاترین مرجع فنی سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور است. این برنامه کاملاً مطابق با علم جنگلشناسی و محدود به درختانی بود که قطع آنها بهمنظور احیاء جنگل و ایجاد فضا برای تجدید حیات طبیعی اجتنابناپذیر است. ضمن آنکه بخشی از برداشت درختان نیز مربوط به عملیات پرورشی است که هدف آن، انتقال رقابت طولی به رقابت قطری است؛ چرا که بلافاصله پس از برداشت درختان، عرصۀ مورد عمل با گونههای جنگلی عمدتاً بومی منطقه با صفات پسندیدۀ ژنتیکی در حدود هر هکتار 2500 اصله کاشته میشود که پس از پنج سال عملیات مراقبتی، از جمله سلهشکنی (نرمکردن خاک اطراف نهال کاشتهشده) و همچنین وجین (حذف بوته و علفهای مزاحم که در رقابت با نهال هستند)، وارد عملیات پرورشی میشود. در این عملیات، نهالهای ضعیف به نفع نهالهای قوی حذف میشوند و در نهایت، تعداد نهالهای کاشتهشده به 150 اصله تقلیل مییابد که بخشی از چوبهای تولیدی، حاصل این فعالیت است.»
بهرهبرداری از جنگل به چه معناست؟ در یک تعریف علمی، بهرهبرداری عبارت است از فن اجرای جنگلداری علمی و تحققبخش دیدگاهها و اهداف جنگلشناسی که ساماندهی برنامههای اکولوژیکی مدنظر جنگلشناسان را به عهده دارد. این فن، تقویت تودهها و درختان نخبه، پرورش گونههای مدنظر، فضادادن بین درختان، تنظیم نور، تجزیۀ لاشبرگها و تولید هوموس را بهدنبال دارد. بهرهبرداری از جنگل از طریق برداشت بعضی از درختان، مطابق نظر طراحان که بر اساس قواعد علم جنگلشناسی تدوین و توسط ورزیدهترین نیروهای کارشناسی انجام میشود، زمینۀ تعالی جنگلها را بهخوبی فراهم میکند و در واقع، شرایطی را پدید میآورد که برای برقراری یک تعادل اکولوژیکی اساسی است.
رفیعی دربارۀ صدمات برداشت از جنگل میگوید: «بهمصرفرسیدن حجم چشمگیری چوب برای تأمین سوخت، رشد فزایندۀ جمعیت و افزایش میزان بیکاری و به تبع آن رویآوردن تعداد کثیری از روستاییان به شغل گوسفندداری، تبدیل عرصههای جنگلی به باغات و مزارع کشاورزی، بهرهبرداری از معادن و برداشت بیرویۀ شن و ماسه که خود یکی از عوامل اصلی بروز سیلهای خانمانسوز به شمار میآیند، از جمله عوامل تخریب جنگل هستند که اساساً ارتباطی با عملیات بهرهبرداری جنگل در قالب کتابچههای طرح جنگلداری ندارند.»
رفیعی میگوید: «شدت تجاوز و تخریب، اعم از کمی و کیفی و بخش اعظم تبدیل سطوح منابع ملی به ویلاسازی و خطراتی که از این منظر بقاء جنگل را بهجد تهدید میکند، در مناطق فاقد طرح از جمله در سطح جنگلهای در اختیار سازمان محیطزیست، بهمراتب بیشتر از مناطقی است که بهرهبرداری در قالب طرح تدوینی در آنها صورت میگیرد. همچنین تعداد پروندههای تشکیلشده در خصوص تخلفات در مناطق فاقد طرح بهمراتب بیشتر از مناطق دارای مجری است.»
مقام معظم رهبری در سخنرانی خود در شهرستان نوشهر استان مازندران در سال 1388، ضمن تأکید بر حفاظت از جنگل و دریا، بر بهرهبرداری صحیح و اقتصادی نیز تأکید کردند.
بنابراین، بیراه نیست که بگوییم یکی از ابعاد بهرهبرداری صحیح و اقتصادی از جنگل، استفاده از چوب برای تولید کاغذ است. البته اینکه کدام درختان برای تولید چوب استفاده میشوند، بسیار حائز اهمیت است؛ چرا که در غیر این صورت، درختان با گذشت زمان از سن بهرهبرداری خارج و با رسیدن به سن دیرزیستی (توقف رشد) از درون خالی، از پایین تهلامپی، از سر خشک و در نهایت ریشهکن و شکسته شده و ارزش اقتصادی خود را از دست میدهند.
ابوالفضل روغنی، مدیرعامل اسبق کارخانۀ چوب و کاغذ مازندران، دربارۀ مراقبتهایی که از جنگلهای تحت پوشش انجام شده است، میگوید: «ما تلاش کردیم علاوه بر مراقبت از این جنگلها، گسترۀ آن را نیز افزایش دهیم؛ چرا که برخلاف ذهنیتی که میگویند شرکتهای تولیدکنندۀ کاغذ موجب کاهش جنگلها و ازبینرفتن آنها میشوند، ما چنین نکردیم. در مجموع، باید گفت کشور ما در ناحیۀ خشک دنیا قرار گرفته؛ بنابراین، آتشسوزی مهمترین دلیل ازبینرفتن جنگل در سالهای اخیر است. کارخانۀ چوب و کاغذ مازندران در سالهای نظارتش بر فضای جنگل تحت اختیار، 1200 کیلومتر جاده در جنگل احداث کرد. این اقدام موجب شد تا به جنگلهای تحت پوشش آن در آتشسوزی سه سال اخیر در جنگلهای گلستان و مازندران، کمترین آسیب ممکن وارد شود. البته اقدامات دیگری از جمله استفاده از جنگلبان و سیستم اطفای حریق نیز در این زمینه نقش داشتند.»
به ازای هر درختی که قطع میشود، نه نهال کاشته میشود
روغنی با بیان این مطلب که برای استفاده از درختها در جنگل نشانهگذاری میکردیم، ادامه میدهد: «درختهای سالخورده و فرتوت را که از درون پوک شدهاند، نشانهگذاری میکردیم و به ازای هر درختی که قطع میشد، نه نهال میکاشتیم. چوب یک ثروت ملی محسوب میشود و اقتصاد چوب در بسیاری از کشورهای دنیا موضوع مهمی است. در این زمینه، میشود به تجربۀ کشور برزیل اشاره کرد که از جایگاه مقروضترین کشور، امروز به جایگاه نهمین اقتصاد بزرگ دنیا رسیده است؛ تنها با استفاده از تجارت قوه و چوب. پس میشود گفت صنعت چوب میتواند به یک کشور کمکهایی اساسی ارائه کند.»
اما با وضع قانونی که دو سال از آن میگذرد، چه باید کرد؟ قطعاً روشی که تولیدکنندگان در پیش گرفتهاند، همان دست روی دست گذاشتن است که نتیجۀ آن امروز برای همگان مشخص است. در وضعیتی که کشور بیش از هر زمان دیگری نیازمند خودکفایی در تولید کاغذ است و کارخانههای داخلی میتوانستند خودی نشان دهند و نامشان را بر زبانها بیندازند و محصولشان را به بازار معرفی کنند، خط تولید خوابیده است و نان صدها کارگر ایرانی آجر شده است. آن هم به بهانۀ ابلاغیهای که در سایهاش قرار است جنگل نفس بکشد و کاغذ جان دهد.
طبیعتاً بهترین راهحل برای بهگردشدرآوردن چرخۀ تولید، تأمین نیاز واردات چوب از کشورهایی چون روسیه، چین و... است؛ اما بروزنشدن قانون حفظ نباتات در ایران طی 45 سال گذشته، واردات چوب را با مشکلات ریز و درشتی مواجه خواهد کرد. صفرشدن تعرفۀ واردات چوب به این موضوع بسیار کمک کرده است؛ اما بروزشدن و تسهیل قوانین و ... نیز میتواند کمک خوبی بکند.
برای نمونه، یکی از مشکلاتی که تولیدکنندگان کاغذ در زمینۀ واردات چوب به آن اشاره میکنند، این است که طبق قانون، چوب باید بدون پوسته وارد شود. بالابودن هزینههای حملونقل چوب، کیفیت نامرغوب چوبهای وارداتی که عمدتاً از روسیه هستند، گرانشدن احتمالی کاغذ و... از دیگر مشکلات موجود است. اگر چارهای برای این مشکلات اندیشیده نشود، قطعاً اندک رمقی که تولید کاغذ در کشور گرفته است، تمام خواهد شد.
یکطرفه نگاهکردن به موضوع برداشت از جنگلها کاری نسجیده است؛ اما اینکه کارخانههای تولیدی نیز به این بهانه خط تولیدشان را خاموش کرده و اقداماتی چون تولید کاغذهای بستهبندی صرف، واردات کاغذ و... انجام دهند، در نوع خود پذیرفتنی نیست. باید پرسید که چه شده است کارخانهای که با افتتاح طرح جدید خود بهسمت استفاده از کاغذهای بازیافتی برای تولید در حال حرکت بود، امروز برای عمل به تعهداتش به واردات کاغذ روی آورده است.
استفاده از بازیافت در کشورهای جهان امروز، بهعنوان محوری کلی برای تولید کاغذ در نظر گرفته شده است و ایران نیز در افق چشمانداز خود باید به آن سمت حرکت کند. به هر حال بازیافت کاغذ، به مراتب از قطع درختان ولو با کیفیتهای خاص یا پرورشی، یا طرحهای مراقبتی جنگل، یا استفاده از روشهای علمی و... روشی پسندیدهتر و کمدردسرتر است.
کاغذ بهعنوان یک کالای استراتژیک که در حدود 85 تا 90درصد آن از درختان جنگلهای طبیعی و دستکاشت به دست میآید، سهم وسیعی از زبالههای خانگی، اداری و تجاری را به خود اختصاص داده است. با توجه به مشکلات مربوط به کمبود مواد اولیۀ چوبی برای صنایع خمیر کاغذ کشور، یکی از بهترین راهحلهای ممکن در دنیا، بازیافت کاغذ است. بازیافت کاغذ بهعنوان کالای استراتژیک و ارزشمند در کشور مزایای فراوانی دارد.
همچنین استفاده از تفالۀ نیشکر که به آن «باگاس» گفته میشود، امروزه در صنعت کاغذسازی دنیا جایگاه ویژهای یافته است؛ اما در ایران به دلیل نبود دستگاههای مرتبط با آن، چندان بهرهای در ساخت کاغذ ندارد؛ در صورتی که به جنوب کشور، بهعنوان یکی از دورریزهای کشت نیشکر نگاه میشود.
یکی دیگر از منابع تولید کاغذ در دنیا چوب است که در ایران نیز در سالهای اخیر، از این مادۀ اولیۀ برای تهیۀ کاغذ استفاده میشد. کارخانۀ چوب و کاغذ مازندران، یکی از کارخانههای بزرگ تولیدکنندۀ کاغذ در کشور، تا چند سال گذشته مدیریت بخشی از جنگلهای شمال را بر عهده داشت و در قبال برداشت از جنگلها، نهالهای جدید میکاشت. در پی ابلاغیۀ سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور در مهر 1396، مبنی بر توقف بهرهبرداری صنعتی و تجاری از جنگلهای شمال، خط تولید کاغذ تحریر این کارخانه رفتهرفته خاموش شد.
تصمیم سازمان جنگلها تصمیمی مهم و اساسی در راستای پایداری جنگل است و بر اساس قانون پنجسالۀ ششم توسعه انجام میشود؛ اما این تصمیم نیز به مانند بسیاری از سیاستهای اشتباه در سالهای اخیر، تنها یکبعدی است و ابعاد دیگر این ماجرا و زیانهایی که به حوزههای مختلف وارد میکند، دیده نشده است؛ از جمله خودکفایی در حوزۀ تولید داخلی کاغذ که تازه داشت اندک جانی به خود میگرفت.
این تصمیم از سوی بخشی از بدنۀ دولت گرفته شده است. از دولتی که به مشکلات واردات کاغذ و ضرورت خودکفایی در این زمینه آگاه است، توقع میرفت که به موازات اجراییشدن این ابلاغیه، تسهیلات لازم را برای ورود مواد اولیۀ دیگر برای تولید کاغذ همچون کاغذهای بازیافتی فراهم کند، یا تعرفۀ مواد اولیه را به صفر برساند یا... .
در سال 1396 و در زمان انتشار این ابلاغیه، 220هزار هکتار زراعت چوب در سطح کشور وجود داشته است که سالانه 5/4میلیون مترمکعب چوب از این محل استحصال و در صنایع مختلف به مصرف میرسید. از مجموع ششمیلیون مترمکعب چوب مصرفی، سالیانه در کشور 5/4میلیون مترمکعب از بخش زراعت چوب، 500هزار مترمکعب از محل ضایعات باغی، 500هزار مترمکعب از جنگلها و 500هزار مترمکعب دیگر بهصورت واردات تأمین میشد که با ابلاغیۀ توقف بهرهبرداری از جنگلهای شمال، حجم چشمگیری از چوب مصرفی نیازمند واردات شد.
یکی از زمینههای مصرفی چوب زراعتی جنگلهای شمال، کاغذ بود. کاغذ بهعنوان کالایی فرهنگی و بهعنوان نماد توسعهیافتگی، به خودی خود اهمیت فراوانی دارد. سرانۀ مصرف کاغذ در اروپا 55، در آمریکا 150 و در کشوری مانند فنلاند 200 کیلوگرم است؛ اما این رقم در ایران به 20 تا 22 کیلوگرم رسیده که شامل انواع کاغذ مقوا و دستمالکاغذی میشود. در سال 1396 در مجموع، میزان مصرف کاغذ در ایران سالانه حدود 700هزار تن بود که از این رقم بین 90 تا 100هزار تن به کاغذ روزنامه، 350هزار تن به چاپ و نشر، گرافیت، فلوتینگ، تسلاینر و 300هزار تن نیز به سایر بخشها اختصاص داشت. اما ظرفیت تولید در کشور چگونه است؟
در حوزۀ کاغذ بستهبندی که سرمایهگذاریهای خوبی در ده سال گذشته انجام شده است، 2.8 میلیون تن پروانۀ تولید صادر شده است که در نهایت یکمیلیون و پانصد تن تولید میشود.
در حوزۀ چاپ و تحریر سالانه 380هزار تن نیاز به مصرف وجود دارد که از این میان، 170 تا 180هزار تن امکان تولید در کشور وجود دارد که در اوضاع فعلی، این تولید بسیار بسیار محدود و نهایتاً در حدود 10هزار تن است.
اما در حوزۀ کاغذ روزنامه، نیاز کشور حدود 70هزار تن است که ظرفیت تولید 30هزار تن آن در ایران وجود دارد؛ اما این تولید در سالهای اخیر کاهش چشمگیری یافته و عملاً متوقف شده است.
مهمترین دلیل توقف تولید کاغذ داخلی، آن هم در مهمترین مرکز تولیدی کشور، منع برداشت از جنگلهاست. این موضوع بسیار جدی است. کشور ما به سمت خشکسالی میرود و طبیعی است که منابع طبیعی از جمله جنگلها را دریابیم؛ اما اگر با نگاهی فراختر به موضوع بنگریم، خواهیم دید که این دیدی بسیار عوامانه و سطحینگر به موضوع است.
دراینباره، بسیاری از کارشناسان نیز از فعالیت کارخانههایی چون چوب و کاغذ مازندران که کاغذ را با مادۀ اولیۀ چوب تولید میکند، انتقاد میکنند. در سالهای اخیر، در رسانهها نیز مخالفتهایی مبنی بر ممانعت از تولید کاغذ با استفاده از چوب در مازندران و قطع درختان به این بهانه منتشر شد که گویا عمدۀ آنها بدون توجه به اصل ماجرا و شیوۀ استفاده از چوب برای تولید کاغذ بوده است. این منتقدان اذعان میکنند که اگر قرار است درختان را برای تولید کاغذ قطع کنیم، همان بهتر که از کاغذهای وارداتی بهره بگیریم. حتی در بسیاری از موارد از زیانهای خودکفایی کاغذ سخن گفته شده است؛ اما چرا گفتیم حمایت از تولیدنکردن کاغذ برای حمایت از جنگلها سطحینگرانه است؟
کارخانۀ چوب و کاغذ مازندران با ظرفیت اسمی 175هزار تن کاغذ (90هزار تن کاغذ روزنامه و چاپ و تحریر و 85هزار تن کاغذ فلوتین) فعالیت میکند. بانک ملی ایران، صندوق بازنشستگی کشور و شرکت سرمایهگذاری صنایع پتروشیمی و شیمیایی از جمله سهامداران این کارخانه به شمار میروند. این کارخانه حدود 35درصد چوب مصرفی خود را از 150هزار هکتار طرح جنگلداری تحت پوشش تأمین میکرد. استفاده از چوب برای تولید کاغذ در این کارخانه کاملاً بر اساس روشهای علمی و در قالب برنامۀ دهسالۀ اجرایی مصوب شورای عالی جنگلداری انجام میشده است.
اکبر رفیعی، یکی از مدیران طرح و برنامۀ کارخانۀ چوب و کاغذ مازندران در سالهای اخیر، دربارۀ این روش علمی و برنامۀ دهسالۀ اجرایی میگوید: «برداشت درختان در قالب برنامههای اجرایی دهساله انجام میشد. این برنامۀ دهساله مصوب شورای عالی جنگل بوده که بالاترین مرجع فنی سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور است. این برنامه کاملاً مطابق با علم جنگلشناسی و محدود به درختانی بود که قطع آنها بهمنظور احیاء جنگل و ایجاد فضا برای تجدید حیات طبیعی اجتنابناپذیر است. ضمن آنکه بخشی از برداشت درختان نیز مربوط به عملیات پرورشی است که هدف آن، انتقال رقابت طولی به رقابت قطری است؛ چرا که بلافاصله پس از برداشت درختان، عرصۀ مورد عمل با گونههای جنگلی عمدتاً بومی منطقه با صفات پسندیدۀ ژنتیکی در حدود هر هکتار 2500 اصله کاشته میشود که پس از پنج سال عملیات مراقبتی، از جمله سلهشکنی (نرمکردن خاک اطراف نهال کاشتهشده) و همچنین وجین (حذف بوته و علفهای مزاحم که در رقابت با نهال هستند)، وارد عملیات پرورشی میشود. در این عملیات، نهالهای ضعیف به نفع نهالهای قوی حذف میشوند و در نهایت، تعداد نهالهای کاشتهشده به 150 اصله تقلیل مییابد که بخشی از چوبهای تولیدی، حاصل این فعالیت است.»
بهرهبرداری از جنگل به چه معناست؟ در یک تعریف علمی، بهرهبرداری عبارت است از فن اجرای جنگلداری علمی و تحققبخش دیدگاهها و اهداف جنگلشناسی که ساماندهی برنامههای اکولوژیکی مدنظر جنگلشناسان را به عهده دارد. این فن، تقویت تودهها و درختان نخبه، پرورش گونههای مدنظر، فضادادن بین درختان، تنظیم نور، تجزیۀ لاشبرگها و تولید هوموس را بهدنبال دارد. بهرهبرداری از جنگل از طریق برداشت بعضی از درختان، مطابق نظر طراحان که بر اساس قواعد علم جنگلشناسی تدوین و توسط ورزیدهترین نیروهای کارشناسی انجام میشود، زمینۀ تعالی جنگلها را بهخوبی فراهم میکند و در واقع، شرایطی را پدید میآورد که برای برقراری یک تعادل اکولوژیکی اساسی است.
رفیعی دربارۀ صدمات برداشت از جنگل میگوید: «بهمصرفرسیدن حجم چشمگیری چوب برای تأمین سوخت، رشد فزایندۀ جمعیت و افزایش میزان بیکاری و به تبع آن رویآوردن تعداد کثیری از روستاییان به شغل گوسفندداری، تبدیل عرصههای جنگلی به باغات و مزارع کشاورزی، بهرهبرداری از معادن و برداشت بیرویۀ شن و ماسه که خود یکی از عوامل اصلی بروز سیلهای خانمانسوز به شمار میآیند، از جمله عوامل تخریب جنگل هستند که اساساً ارتباطی با عملیات بهرهبرداری جنگل در قالب کتابچههای طرح جنگلداری ندارند.»
رفیعی میگوید: «شدت تجاوز و تخریب، اعم از کمی و کیفی و بخش اعظم تبدیل سطوح منابع ملی به ویلاسازی و خطراتی که از این منظر بقاء جنگل را بهجد تهدید میکند، در مناطق فاقد طرح از جمله در سطح جنگلهای در اختیار سازمان محیطزیست، بهمراتب بیشتر از مناطقی است که بهرهبرداری در قالب طرح تدوینی در آنها صورت میگیرد. همچنین تعداد پروندههای تشکیلشده در خصوص تخلفات در مناطق فاقد طرح بهمراتب بیشتر از مناطق دارای مجری است.»
مقام معظم رهبری در سخنرانی خود در شهرستان نوشهر استان مازندران در سال 1388، ضمن تأکید بر حفاظت از جنگل و دریا، بر بهرهبرداری صحیح و اقتصادی نیز تأکید کردند.
بنابراین، بیراه نیست که بگوییم یکی از ابعاد بهرهبرداری صحیح و اقتصادی از جنگل، استفاده از چوب برای تولید کاغذ است. البته اینکه کدام درختان برای تولید چوب استفاده میشوند، بسیار حائز اهمیت است؛ چرا که در غیر این صورت، درختان با گذشت زمان از سن بهرهبرداری خارج و با رسیدن به سن دیرزیستی (توقف رشد) از درون خالی، از پایین تهلامپی، از سر خشک و در نهایت ریشهکن و شکسته شده و ارزش اقتصادی خود را از دست میدهند.
ابوالفضل روغنی، مدیرعامل اسبق کارخانۀ چوب و کاغذ مازندران، دربارۀ مراقبتهایی که از جنگلهای تحت پوشش انجام شده است، میگوید: «ما تلاش کردیم علاوه بر مراقبت از این جنگلها، گسترۀ آن را نیز افزایش دهیم؛ چرا که برخلاف ذهنیتی که میگویند شرکتهای تولیدکنندۀ کاغذ موجب کاهش جنگلها و ازبینرفتن آنها میشوند، ما چنین نکردیم. در مجموع، باید گفت کشور ما در ناحیۀ خشک دنیا قرار گرفته؛ بنابراین، آتشسوزی مهمترین دلیل ازبینرفتن جنگل در سالهای اخیر است. کارخانۀ چوب و کاغذ مازندران در سالهای نظارتش بر فضای جنگل تحت اختیار، 1200 کیلومتر جاده در جنگل احداث کرد. این اقدام موجب شد تا به جنگلهای تحت پوشش آن در آتشسوزی سه سال اخیر در جنگلهای گلستان و مازندران، کمترین آسیب ممکن وارد شود. البته اقدامات دیگری از جمله استفاده از جنگلبان و سیستم اطفای حریق نیز در این زمینه نقش داشتند.»
به ازای هر درختی که قطع میشود، نه نهال کاشته میشود
روغنی با بیان این مطلب که برای استفاده از درختها در جنگل نشانهگذاری میکردیم، ادامه میدهد: «درختهای سالخورده و فرتوت را که از درون پوک شدهاند، نشانهگذاری میکردیم و به ازای هر درختی که قطع میشد، نه نهال میکاشتیم. چوب یک ثروت ملی محسوب میشود و اقتصاد چوب در بسیاری از کشورهای دنیا موضوع مهمی است. در این زمینه، میشود به تجربۀ کشور برزیل اشاره کرد که از جایگاه مقروضترین کشور، امروز به جایگاه نهمین اقتصاد بزرگ دنیا رسیده است؛ تنها با استفاده از تجارت قوه و چوب. پس میشود گفت صنعت چوب میتواند به یک کشور کمکهایی اساسی ارائه کند.»
اما با وضع قانونی که دو سال از آن میگذرد، چه باید کرد؟ قطعاً روشی که تولیدکنندگان در پیش گرفتهاند، همان دست روی دست گذاشتن است که نتیجۀ آن امروز برای همگان مشخص است. در وضعیتی که کشور بیش از هر زمان دیگری نیازمند خودکفایی در تولید کاغذ است و کارخانههای داخلی میتوانستند خودی نشان دهند و نامشان را بر زبانها بیندازند و محصولشان را به بازار معرفی کنند، خط تولید خوابیده است و نان صدها کارگر ایرانی آجر شده است. آن هم به بهانۀ ابلاغیهای که در سایهاش قرار است جنگل نفس بکشد و کاغذ جان دهد.
طبیعتاً بهترین راهحل برای بهگردشدرآوردن چرخۀ تولید، تأمین نیاز واردات چوب از کشورهایی چون روسیه، چین و... است؛ اما بروزنشدن قانون حفظ نباتات در ایران طی 45 سال گذشته، واردات چوب را با مشکلات ریز و درشتی مواجه خواهد کرد. صفرشدن تعرفۀ واردات چوب به این موضوع بسیار کمک کرده است؛ اما بروزشدن و تسهیل قوانین و ... نیز میتواند کمک خوبی بکند.
برای نمونه، یکی از مشکلاتی که تولیدکنندگان کاغذ در زمینۀ واردات چوب به آن اشاره میکنند، این است که طبق قانون، چوب باید بدون پوسته وارد شود. بالابودن هزینههای حملونقل چوب، کیفیت نامرغوب چوبهای وارداتی که عمدتاً از روسیه هستند، گرانشدن احتمالی کاغذ و... از دیگر مشکلات موجود است. اگر چارهای برای این مشکلات اندیشیده نشود، قطعاً اندک رمقی که تولید کاغذ در کشور گرفته است، تمام خواهد شد.
یکطرفه نگاهکردن به موضوع برداشت از جنگلها کاری نسجیده است؛ اما اینکه کارخانههای تولیدی نیز به این بهانه خط تولیدشان را خاموش کرده و اقداماتی چون تولید کاغذهای بستهبندی صرف، واردات کاغذ و... انجام دهند، در نوع خود پذیرفتنی نیست. باید پرسید که چه شده است کارخانهای که با افتتاح طرح جدید خود بهسمت استفاده از کاغذهای بازیافتی برای تولید در حال حرکت بود، امروز برای عمل به تعهداتش به واردات کاغذ روی آورده است.
استفاده از بازیافت در کشورهای جهان امروز، بهعنوان محوری کلی برای تولید کاغذ در نظر گرفته شده است و ایران نیز در افق چشمانداز خود باید به آن سمت حرکت کند. به هر حال بازیافت کاغذ، به مراتب از قطع درختان ولو با کیفیتهای خاص یا پرورشی، یا طرحهای مراقبتی جنگل، یا استفاده از روشهای علمی و... روشی پسندیدهتر و کمدردسرتر است.
https://mananashr.ir/news/32647/
برای ذخیره در کلیپ برد کلیک کنید
نظر بدهید