بچهدار شدن به چه قیمت؟/ روایتی از درمان ناباروری در «رویای بیقرار»
رمان «رویای بیقرار» اثر فاطمه مسعودی روایتی است از یک مرکز درمان ناباروری و رفتاری که با مراجعان در آن صورت میگیرد. این رمان کشمکشهای یک زن در رسیدن به یک آرزوی شیرین و سرسپردن به قضاء الهی را بازگو میکند.
فاطمه مسعودی که با رمان «محمدجواد و شمشیر ایلیا» طی یکسال اخیر موفقیتهایی کسب کرده و اثرش با اقبال روبهرو شده در اولین تجربه نگارش برای بزرگسالان سراغ موضوع حساسی رفته و اثری اجتماعی خلق کرده که تصویری شفاف از این مراکز درمان ناباروری را به مخاطبش نشان داده است.
این نویسنده با وجود اینکه دست روی موضوع مهمی گذاشته، اما سعی کرده بیشتر راوی باشد تا قاضی و قضاوت را برعهده خواننده گذاشته است. خوانندهای که با تبلیغات این مراکز روبهرو است و حالا میتواند در «رویای بیقرار» به مشاهده اتفاقاتی که در این مراکز با آنها روبهرو خواهد شد بنشیند.
«زهره» راوی این داستان است که مشکل بچهدار نشدن آنها به تشخیص پزشکان از سوی همسرش است و او که سالها آرزوی بچهدار شدن و بزرگ گردن و در آغوش کشیدن یک نوزاد را داشته حالا رسیدن به این آرزو را دور و دراز میبیند. او تصمیم میگیرد دست به دامن این مرازک شود که اتفاقاتی که از سر میگذارند او را در تصمیمش دچار تردید میکند.
تردیدهای زهره از سوی نویسنده به خوبی منعکس شده و رفتارهای زنانه زهره از جمله بدخلقیها به خوبی در داستان منعکس شده و نویسنده کوشش کرده، تا شخصیتی باورپذیر را به مخاطب نشان دهد. هرچند در بخشهایی رفتار زهره آزاردهنده است و به شدت بچگانه رفتار میکند که شاید این رفتار محصول شرایطی است که زنی مانند زهره در آن گرفتار شده است. این رمان کشمکشهای یک زن در رسیدن به یک آرزوی شیرین و سرسپردن به قضاء الهی را بازگو میکند.
رمان سیر تغییر شخصیت را به خوبی منعکس میکند و خواننده گام به گام در این تغییر شخصیت را دنبال میکند. نویسنده شخصیت «هادی» همسر زهره را نیز به خوبی منعکس کرده و صبوری با چاشنی بیخیالی را در مقاطعی در شخصیت او منعکس کرده که نشان میدهد نویسنده زن داستان، به خوبی از برخی ویژگیهای مردانه آگاه بوده و آنها را به خوبی در داستانش بازتاب داده است.
مسعودی برای اینکه بتواند حرفش را بزند با خط قرمزهای بسیاری روبهرو بوده ولی او از آنها هراسی نداشته و بینگرانی روایتش از یک مشکل زیستی را بازگو کرده است. مشکلی که تبدیل به یکی از موضوعات اساسی روزگار ما شده و افراد بسیاری با آن دست و پنجه نرم میکنند و نویسنده این موقعیت را برای آنهایی که در این موقعیت نیستند بازگو کرده است.
این رمان با توجه به موضوع و شخصیتپردازی آن هم برای زنان و هم مردان قابل توصیه است که حتی میتواند تلنگرهای خوبی برای زوجها باشد تا در رفتارهای خود دقت کنند و گاهی دست به بازنگری بزنند.
مسعودی در اولین تجربه نوشتن برای بزرگسالان موفق ظاهر شده و توانسته اثری خلق کند که خواننده را پا با پای مشکلات زهره و اطرافیانش همراه کند. این رمان با وجود موضوع حساسش، ذهن هرخوانندهای را نسبت به موضوع تحریک میکند تا بخواهد بیشتر بداند و این همان کارکردی است که ادبیات میتواند داشته باشد.
رمان «رویای بیقرار» از نظر زبان و نثر نیز دارای حال و هوایی شاعرانه است که در بخشهای پایانی بیشتر به چشم میآید که البته این حال و هوا دور از موقعیت شخصیت زهره نیست. شخصیتی که در تکگوییها به شدت شاعرانه و احساسی است و این را در بخشهایی که در مسیر رسیدن به نوزاد بود هم میشد دید و توقعات او بیشتر شاعرانه بود و شاید همین روحیه موجب میشود که برخی رفتارهای او در داستان از قاعده خارج باشد.
در مجموع این نویسنده توانسته با کمک گرفتن از داستان و امکاناتی که این فرم در اختیارش میگذارد دست به خلق موقعیتی بزند که شاید کمتر کسی جسارت ورود به آن را داشته و از این منظر باید او را تحسین کرد. اثری که بیشک یکی از خطشکنهای ورود به موضوعات و مضامین اجتماعی از سوی نویسندگان خواهد بود.