شنبه 03 اسفند 1398
پاراگراف آخر
انتشار مجموعه داستان «پاراگراف آخر»
مجموعه داستان «پاراگراف آخر» نوشته زهرا سیادت موسوی شامل چهارده داستان منتشر شد.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی مجمع ناشران انقلاب اسلامی، منانشر، به نقل از پایگاه خبری سوره مهر، خورشیدی دیگر، پرده رومن، یک راز، پیدا وپنهان، عطر بهشت، خیابان پر درخت، سه شنبههای لعنتی، سایه لغزان، میز خانم جوان، رواق آخر، باور کن همین بود، پازلی رو به کودکی، خانه باور نکردنی و پاراگراف آخر از جمله داستانهای این کتاب بشمار میآید.
در بخشی از این کتاب آمده:« خودم را وسط جمعیت انبوهی پیدا کردم، که تابوتی را پیش میراند. مسیر آشنا بود. نمیدانم مراسم خاکسپاری چه کسی بود. از فهمیدنش ترس داشتم، اما طاقت نیاوردم. جمعیت را کنار زدم و رفتم جلو. همة چهرهها آشنا بودند؛ کسانی که در تمام عمر دیده بودم. همه خیلی عادی و طبیعی بودند، انگار نه انگار که داشتند مردهای را میگذاشتند در قبر.
ناگهان عزیز را دیدم که از توی قبر بلند شد و فرار کرد. دوباره گرفتندش و بهزور آوردندش. این کار چند بار تکرار شد. هیچکس ناراحت نبود. انگار وظیفهای بود که باید انجام میدادند و با کمال خونسردی، دوباره کار را از سر میگرفتند. وقتی نیما بیدارم کرد، عرق سردی روی تنم نشسته بود و میلرزیدم.»
برای دریافت این کتاب اینجا کلیک کنید.
در بخشی از این کتاب آمده:« خودم را وسط جمعیت انبوهی پیدا کردم، که تابوتی را پیش میراند. مسیر آشنا بود. نمیدانم مراسم خاکسپاری چه کسی بود. از فهمیدنش ترس داشتم، اما طاقت نیاوردم. جمعیت را کنار زدم و رفتم جلو. همة چهرهها آشنا بودند؛ کسانی که در تمام عمر دیده بودم. همه خیلی عادی و طبیعی بودند، انگار نه انگار که داشتند مردهای را میگذاشتند در قبر.
ناگهان عزیز را دیدم که از توی قبر بلند شد و فرار کرد. دوباره گرفتندش و بهزور آوردندش. این کار چند بار تکرار شد. هیچکس ناراحت نبود. انگار وظیفهای بود که باید انجام میدادند و با کمال خونسردی، دوباره کار را از سر میگرفتند. وقتی نیما بیدارم کرد، عرق سردی روی تنم نشسته بود و میلرزیدم.»
برای دریافت این کتاب اینجا کلیک کنید.
https://mananashr.ir/news/33736/
برای ذخیره در کلیپ برد کلیک کنید
نظر بدهید