علل تزلزل تمدن غرب

در تمدن غربی انسان همواره از فهم نیروى راستین خدادادى خود بى‏بهره مانده و به مقاصد اصیل دل نمى‏بندد و فطرت و شریعت براى او کهنه شده و ازاین‌رو با پایین‌ترین و فرسوده‌ترین مرتبه وجود مى‌خواهد عمر خود را به انتها برساند و لذا همواره گرفتار بحران بوده و هست و براى رفع این بحران از منبع لایزال غیب هیچ بهره‌‏اى نمى‌‏برد و به همین جهت باز بحران دیگرى مى‌‏آفریند و بیشتر از قبل از افق‌هاى قدسى دور می‌شود. این کتاب بر فرهنگ دنیاى متجدد نقد اساسی و زیربنایی دارد، شاید گفته شود طرز فکر گوینده، مدرن و امروزى نیست؛ اما سؤال این است که آیا متوجه یأس عمیقى که تمدن مدرن به جان انسان مدرن فرو کرده است، شده‌اید؟ یأسِ از رسیدن به شکوفایی ابعاد روحانی انسان. این کتاب تلاش دارد تا اولاً خواننده را نسبت به جایگاه این یأس آگاه کند. ثانیاً نگرانى ما را از ادامۀ حیاتِ جداى از تمدن غرب، از بین ببرد؛ و امید به امکانِ حیاتِ توحیدى و زندگى حقیقى را رشد دهد و جایگاه تحقق حیات توحیدى را در این دنیاى سراسر بحران روشن نماید تا نه از آن یأس‌ها جاى پائى در زندگى بماند و نه زندگی توحیدى غیرقابل‌دسترس گردد.