شنبه 16 مرداد 1395
«حجت چریک» و «رد پایی در رمل» رونمایی شد
بابایی: در انتشار کتب دفاعمقدس باید سلیقه و جرئت داشت
نویسنده کتاب «همپای صاعقه» گفت: دفاع مقدس بستری است که از هر ژانر هنری میتوان وارد شد و تولید داشت. یکی از این راهها انتشار کتاب است. البته باید در این زمینه ذوق و سلیقه و حتی جرئت داشت.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی مجمع ناشران انقلاب اسلامی، منانشر، به نقل از خبرگزاری فارس، رونمایی کتاب «حجت چریک» زندگینامه شهید حجت الله نیکچه فراهانی، فرماندۀ گردان انصارالرسول لشکر 27 محمد رسول الله(ص) به قلم فاطمه وفاییزاده و کتاب «رد پایی در رمل» خاطرات روزنوشت از تفحص شهدا لشکر 27 «یادبود شهیدان علی محمودوند و مجید پازوکی»، با حضور سردار کاظمینی، سردار گلعلی بابایی، سردار احمد بیگدلی، سردار ریوندی، خانواده شهدا و محسن پیرهادی عضو شورای اسلامی شهر تهران در ساختمان مرکز تبادل کتاب برگزار شد.
براساس این گزارش، در ابتدای این نشست سردار گلعلی بابایی گفت: امروز رونمایی دو کتاب «حجت چریک» زندگی نامه سردار شهید، به همت مرکز تبادل کتاب و مؤسسۀ فرهنگی هنری روایت 27بعثت برگزار شده و جا دارد در همین جا یادی کنیم از ده شهید تفحص لشکر 27 محمد رسول الله(ص)، شهیدان عزیز موسوی، غلامی، حیدری، علیرضا شهبازی، شهید زمانی، برادران صابری، شهید سعید شاهدی و بهخصوص شهیدان محمودوند و پازوکی که جان خود را در این راه ایثار کردند. کسانی که با همت و عشق به خانواده شهدا و برای شادی دل آنها اقدام به تفحص ابدان مطهر شهدای جنگ تحمیلی کردند.
*شهید محمودوند با وجود فرزند معلول در تفحص پیش قدم شد
این رزمنده دفاع مقدس با تاکید بر اینکه شهید محمودوند با تعهد بالا و جدیت برای تفحص به منطقه میرفت اظهار داشت: علی محمودوند با وجود اینکه فرزندش معلولیت جسمی داشت و نابینا بود برای تفحص پیش قدم شد. علی محمودوند میگفت: من خودم در والفجر مقدماتی دیدم که چطور رفقا و همرزمانم در کانال حنظله به شهادت رسیدند، خداوند به من لطف داشت و زنده ماندم. حالا وظیفه خود میدانم پیکر آنها را تفحص کنم. برای همین فرزند معلولش را با خود به اندیمشک برد و شروع به کار کرد.
وی در ادامه با اشاره به بلاتکلیفی کشور در دوران آتش از پایان جنگ تا سال 69 گفت: پس از جنگ تمام دغدغه ما در لشکر 27 بازگشت پیکر شهدا به وطن بود، سال 67 جنگ تمام شد، اما هنوز نیروهای نظامی در مرزها حضور داشتند، تا اینکه سال 69 نظامیان هر دو کشور به مرزهای بینالمللی بازگشتند و تبادل اسرا صورت گرفت. در همان سال جنگ بین کویت و عراق درگیری اتفاق افتاد به طوری که اختیار کردستان عراق از دست دولت این کشور خارج شد.
این نویسنده دفاع مقدس در ادامه افزود: بعد از جنگ برای نخستین بار گروه تفحص در منطقه کانیمانگا حضور پیدا کردند و تعدادی از شهدای والفجر 4 را بازگردانند. نوروز 71 با عدهای از بچههای اطلاعات و عملیات لشکر دوباره به منطقه رفتیم. ما در منطقه فکه شمالی و فکه جنوبی چند عملیات بزرگ انجام داده بودیم، از همین رو این موقعیت برای ما از اهمیت ویژهای برخوردار بود. مطمئن بودیم که حدودا 3000 شهید در فکه وجود دارد.
وی با بیان اینکه خط را در آن روز دور زدیم تا به نزدیکی محوطه جاده شنی برسیم خاطرنشان کرد: پایین خط به جایی رسیدیم که حدس میزدیم کانال کمیل و حنظله است. به علت گذر زمان بچههای اطلاعات کمی مردد شده بودند، اما نشانهایی از پیکر شهدا پیدا کردیم. از اطلاعات جعفر ربیعی که در این کانال اسیر شده بود هم استفاده کردیم.
بابایی در ادامه افزود: بعد از بررسیها رسیدم به منطقهای که به قتلگاه معروف است، جایی که مرتضی آوینی به شهادت رسید. جایی که دیدیم پیکرهای شهدا بر روی زمین افتاده است و محشر عظمایی بود. ماحصل کار ما در آن منطقه تخلیه و بازگشت پیکر 2000تن از شهدا بود.
*جنگ را از هر زاویهای ببینیم برکت است
نویسندۀ کتاب «همپای صاعقه» تصریح کرد: حضرت آقا فرمودند: «این جنگ حقیقتاً یک گنجِ تمامنشدنى است». برای نشان دادن ابعاد متعدد جنگ میتوان فیلم ساخت، داستان نوشت. یکی از شیوهها نیز روز نوشت خاطرات است. کاری که آقای منافی زحمت کشیدند و خاطرات روز نوشت خود را به کتاب تبدیل کردند. به نظرم جنگ را از هر زاویهای ببینم برکت است.
وی افزود: چرا که با حرکات، رفتار و سیره شهدا آشنا میشویم و از آن بهرهمند میشویم. دفاع مقدس بستری است که از هر ژانر هنری میتوان وارد شد و تولید داشت. یکی از این راهها انتشار کتاب است. البته باید در این زمینه ذوق و سلیقه و حتی جرئت داشت.
وی در پایان گفت: این کتاب برشهایی از دلتنگیها جوانانی است که در آرزوی تفحص همرزمانشان هستند. گاهی برای اینکه پیکری پیدا نمیکردند به اهل بیت متوسل میشوند و سختیهای این راه را به جان میخرند. سختیهایی مانند شهادت دوستانشان در میدان مین که حقیقتاً بعد از جنگ دیدن این شهادت بسیار سختتر است.
*همت گفت شهید میشوی
در بخش دیگری از این برنامه برادر شهید نیکچه فراهانی گفت: حجت سال 59، یک هفته قبل از شروع جنگ، به کردستان رفت و مشغول خدمت شد. در آن جا عملیات چریکی انجام میداد و بارها وارد خاک عراق شده بود. به طور مثال عامل بمب گذاری نماز جمعه را که از کشور گریخته بود، در عراق به درک واصل کرد. در جوانرود جز گروه عملیات بود و به حجت عراقی و حجت چریک معروف شد.
این برادر شهید با بیان خاطرهای از زبان شهید محمدابراهیم همت در خصوص سردار شهید فراهانی ادامه داد: حاج همت حجت را فرمانده تیپ 5 رمضان گمارد. پس از انحلال تیپ رمضان، حاج همت حجت را به فرماندهی گردان انصار الرسول(ص) منصوب کرد. عباس ورامینی میگفت: یک روز که شهید فراهانی از اطلاعات و عملیات برگشته بود، وقتی وارد مقر فرماندهی شد حاج همت رو به حجت گفت: « حجت حمام بودی!؟» حجت هم گفت نه! حاج همت گفت: «خیلی نورانی شدی،حتما شهید میشوی».
وی در پایان صحبتهایش گفت: شهید ورامینی میگفت: اگر من 10نفر مثل حجت داشتم دیگر غصهای نداشتم. بعد از چاپ کتاب، رفقای شهید خیلی استقبال کردند حتی میتوان جلد دوم خاطراتش را هم منتشر کرد.
*اولین تفحصگر عالم حضرت زینب(س) بود
در ادامۀ این برنامه، محمد حسن منافی نویسندۀ کتاب «رد پایی در رمل» در خصوص چگونگی نگارش این کتاب خاطرنشان کرد: بعد از جنگ شهید علی محمودوند فرمانده گروه تفحص و شهید مجید پازوکی جانشین او بود. هر روز خاطرات روزمره بچههای تفحص را از صبح تا شب، با هدف تبیین حالات این جوانان برای مردم یادداشت میکردم.
همرزم شهید محمودوند در ادامه افزود: علی محمودوند همیشه تاکید داشت که حتی یک دقیقه هم نباید فضای معنوی تفحص را از دست بدهیم. کار تفحص، کاری زینبوار است. اولین تفحصگر عالم حضرت زینب(س) بود.
وی افزود: پیش از کتابهای زیادی در خصوص پیدا شدن شهدا نوشته شده بود؛ اما از فعالیتها و حالات رزمندگان در حین تفحص کمتر نوشته شده بود. شهید محمودوند در 22 بهمن 1375 در حین تفحص به شهادت رسید و بهخاطر علاقهای که بچهها به مجید پازوکی داشتند، شهید پازوکی فرمانده تفحص شد. اما همۀ ما یقین داشتیم او هم به شهادت میرسد که در مهر ماه 80 شهید شد.
در پایان این مراسم، پس از رونمایی از کتابها، از نویسندگان این آثار و خانواده شهید نیکچه فراهانی تقدیر به عمل آمد.
براساس این گزارش، در ابتدای این نشست سردار گلعلی بابایی گفت: امروز رونمایی دو کتاب «حجت چریک» زندگی نامه سردار شهید، به همت مرکز تبادل کتاب و مؤسسۀ فرهنگی هنری روایت 27بعثت برگزار شده و جا دارد در همین جا یادی کنیم از ده شهید تفحص لشکر 27 محمد رسول الله(ص)، شهیدان عزیز موسوی، غلامی، حیدری، علیرضا شهبازی، شهید زمانی، برادران صابری، شهید سعید شاهدی و بهخصوص شهیدان محمودوند و پازوکی که جان خود را در این راه ایثار کردند. کسانی که با همت و عشق به خانواده شهدا و برای شادی دل آنها اقدام به تفحص ابدان مطهر شهدای جنگ تحمیلی کردند.
*شهید محمودوند با وجود فرزند معلول در تفحص پیش قدم شد
این رزمنده دفاع مقدس با تاکید بر اینکه شهید محمودوند با تعهد بالا و جدیت برای تفحص به منطقه میرفت اظهار داشت: علی محمودوند با وجود اینکه فرزندش معلولیت جسمی داشت و نابینا بود برای تفحص پیش قدم شد. علی محمودوند میگفت: من خودم در والفجر مقدماتی دیدم که چطور رفقا و همرزمانم در کانال حنظله به شهادت رسیدند، خداوند به من لطف داشت و زنده ماندم. حالا وظیفه خود میدانم پیکر آنها را تفحص کنم. برای همین فرزند معلولش را با خود به اندیمشک برد و شروع به کار کرد.
وی در ادامه با اشاره به بلاتکلیفی کشور در دوران آتش از پایان جنگ تا سال 69 گفت: پس از جنگ تمام دغدغه ما در لشکر 27 بازگشت پیکر شهدا به وطن بود، سال 67 جنگ تمام شد، اما هنوز نیروهای نظامی در مرزها حضور داشتند، تا اینکه سال 69 نظامیان هر دو کشور به مرزهای بینالمللی بازگشتند و تبادل اسرا صورت گرفت. در همان سال جنگ بین کویت و عراق درگیری اتفاق افتاد به طوری که اختیار کردستان عراق از دست دولت این کشور خارج شد.
این نویسنده دفاع مقدس در ادامه افزود: بعد از جنگ برای نخستین بار گروه تفحص در منطقه کانیمانگا حضور پیدا کردند و تعدادی از شهدای والفجر 4 را بازگردانند. نوروز 71 با عدهای از بچههای اطلاعات و عملیات لشکر دوباره به منطقه رفتیم. ما در منطقه فکه شمالی و فکه جنوبی چند عملیات بزرگ انجام داده بودیم، از همین رو این موقعیت برای ما از اهمیت ویژهای برخوردار بود. مطمئن بودیم که حدودا 3000 شهید در فکه وجود دارد.
وی با بیان اینکه خط را در آن روز دور زدیم تا به نزدیکی محوطه جاده شنی برسیم خاطرنشان کرد: پایین خط به جایی رسیدیم که حدس میزدیم کانال کمیل و حنظله است. به علت گذر زمان بچههای اطلاعات کمی مردد شده بودند، اما نشانهایی از پیکر شهدا پیدا کردیم. از اطلاعات جعفر ربیعی که در این کانال اسیر شده بود هم استفاده کردیم.
بابایی در ادامه افزود: بعد از بررسیها رسیدم به منطقهای که به قتلگاه معروف است، جایی که مرتضی آوینی به شهادت رسید. جایی که دیدیم پیکرهای شهدا بر روی زمین افتاده است و محشر عظمایی بود. ماحصل کار ما در آن منطقه تخلیه و بازگشت پیکر 2000تن از شهدا بود.
*جنگ را از هر زاویهای ببینیم برکت است
نویسندۀ کتاب «همپای صاعقه» تصریح کرد: حضرت آقا فرمودند: «این جنگ حقیقتاً یک گنجِ تمامنشدنى است». برای نشان دادن ابعاد متعدد جنگ میتوان فیلم ساخت، داستان نوشت. یکی از شیوهها نیز روز نوشت خاطرات است. کاری که آقای منافی زحمت کشیدند و خاطرات روز نوشت خود را به کتاب تبدیل کردند. به نظرم جنگ را از هر زاویهای ببینم برکت است.
وی افزود: چرا که با حرکات، رفتار و سیره شهدا آشنا میشویم و از آن بهرهمند میشویم. دفاع مقدس بستری است که از هر ژانر هنری میتوان وارد شد و تولید داشت. یکی از این راهها انتشار کتاب است. البته باید در این زمینه ذوق و سلیقه و حتی جرئت داشت.
وی در پایان گفت: این کتاب برشهایی از دلتنگیها جوانانی است که در آرزوی تفحص همرزمانشان هستند. گاهی برای اینکه پیکری پیدا نمیکردند به اهل بیت متوسل میشوند و سختیهای این راه را به جان میخرند. سختیهایی مانند شهادت دوستانشان در میدان مین که حقیقتاً بعد از جنگ دیدن این شهادت بسیار سختتر است.
*همت گفت شهید میشوی
در بخش دیگری از این برنامه برادر شهید نیکچه فراهانی گفت: حجت سال 59، یک هفته قبل از شروع جنگ، به کردستان رفت و مشغول خدمت شد. در آن جا عملیات چریکی انجام میداد و بارها وارد خاک عراق شده بود. به طور مثال عامل بمب گذاری نماز جمعه را که از کشور گریخته بود، در عراق به درک واصل کرد. در جوانرود جز گروه عملیات بود و به حجت عراقی و حجت چریک معروف شد.
این برادر شهید با بیان خاطرهای از زبان شهید محمدابراهیم همت در خصوص سردار شهید فراهانی ادامه داد: حاج همت حجت را فرمانده تیپ 5 رمضان گمارد. پس از انحلال تیپ رمضان، حاج همت حجت را به فرماندهی گردان انصار الرسول(ص) منصوب کرد. عباس ورامینی میگفت: یک روز که شهید فراهانی از اطلاعات و عملیات برگشته بود، وقتی وارد مقر فرماندهی شد حاج همت رو به حجت گفت: « حجت حمام بودی!؟» حجت هم گفت نه! حاج همت گفت: «خیلی نورانی شدی،حتما شهید میشوی».
وی در پایان صحبتهایش گفت: شهید ورامینی میگفت: اگر من 10نفر مثل حجت داشتم دیگر غصهای نداشتم. بعد از چاپ کتاب، رفقای شهید خیلی استقبال کردند حتی میتوان جلد دوم خاطراتش را هم منتشر کرد.
*اولین تفحصگر عالم حضرت زینب(س) بود
در ادامۀ این برنامه، محمد حسن منافی نویسندۀ کتاب «رد پایی در رمل» در خصوص چگونگی نگارش این کتاب خاطرنشان کرد: بعد از جنگ شهید علی محمودوند فرمانده گروه تفحص و شهید مجید پازوکی جانشین او بود. هر روز خاطرات روزمره بچههای تفحص را از صبح تا شب، با هدف تبیین حالات این جوانان برای مردم یادداشت میکردم.
همرزم شهید محمودوند در ادامه افزود: علی محمودوند همیشه تاکید داشت که حتی یک دقیقه هم نباید فضای معنوی تفحص را از دست بدهیم. کار تفحص، کاری زینبوار است. اولین تفحصگر عالم حضرت زینب(س) بود.
وی افزود: پیش از کتابهای زیادی در خصوص پیدا شدن شهدا نوشته شده بود؛ اما از فعالیتها و حالات رزمندگان در حین تفحص کمتر نوشته شده بود. شهید محمودوند در 22 بهمن 1375 در حین تفحص به شهادت رسید و بهخاطر علاقهای که بچهها به مجید پازوکی داشتند، شهید پازوکی فرمانده تفحص شد. اما همۀ ما یقین داشتیم او هم به شهادت میرسد که در مهر ماه 80 شهید شد.
در پایان این مراسم، پس از رونمایی از کتابها، از نویسندگان این آثار و خانواده شهید نیکچه فراهانی تقدیر به عمل آمد.
https://mananashr.ir/news/553/
برای ذخیره در کلیپ برد کلیک کنید
نظر بدهید