این مرد از همان موقع بوی مرگ می‌داد
دوشنبه 18 مرداد 1395

این مرد از همان موقع بوی مرگ می‌داد

نویسنده رازی سر به مهر را به دوش می‌کشد که جایی بهتر از این داستان برای اعتراف به آن پیدا نمی‌کند!

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی مجمع ناشران انقلاب اسلامی، منانشر، به نقل از خبرگزاری فارس، رمان «این مرد از همان موقع بوی مرگ می‌داد» با نثری پیراسته و مستحکم، تقریباً تمامی اسلوب روایت سنتی را در سطح ساختاری به بازی گرفته است.
نویسنده این رمان که پیشتر تجربیات داستانی موفقی با روش‌های نگارش سنتی داشته، این بار پا فراتر از آن می‌گذارد و در این رمان، تعاریف نویی از پیرنگ، قهرمان داستان، شخصیت‌پردازی، و دیگر عناصر مرسوم ادبیات داستانی به نمایش می‌گذارد.
هنر تمرکززدایی نویسنده آنچنان در تار و پود داستان تنیده شده که بخش‌های مختلف رمان، همچون کالبد موجود زنده‌ای به هم پیوسته و وابسته به نظر می‌رسد. هیچ شخصیت ناسره و اضافه‌ای در داستان سر بر نمی‌آورد. با این حال رمان «این مرد از همان موقع بوی مرگ می‌داد»، داستانی است با شخصیت‌های هم‌تراز که تقریباً همه آنچنان خوش‌تراش­اند که خواننده می‌تواند هر یک را به میل خود قهرمان داستان فرض کند.
خواننده در آن واحد می‌تواند با شخصیتی هم‌ذات‌پنداری کند و یا با او از سر بی‌مهری برآید. نویسنده (حنیف) نیز یکی از همین (ضد) قهرمان­‌های داستان است. او نیز رازی سر به مهر را به دوش می‌کشد که جایی بهتر از این داستان برای اعتراف به آن پیدا نمی‌کند!
رمان حنیف توجه مخاطبش را به دنیاهای موازی می‌کشاند، به دنیاهایی که نرم نرمک آنچنان در هم می‌آمیزند و یکی می‌شوند، گویی از آغاز چنین بوده‌اند. دنیای قدیم و جدید شخصیت‌های داستان، دنیای واقعیت­ و جادویی مردم ایران، و بدین‌سان دنیای نویسنده و خواننده اندام­‌وار در هم می‌آمیزند. حوادث بزرگ جامعه همچون روح در زندگی خصوصی شخصیت‌های داستان دمیده می‌شوند. جادو، افسانه، اساطیر ایرانی و بومی و بر خلاف آنچه که در رمان‌های فانتزی معمول رایج است، در جسم زندگی واقعی مردم داستان حلول می‌نماید و با درونمایه‌های اصلی داستان ارتباطی تنگاتنگ پیدا می‌کنند.
نویسنده نمی‌خواهد از عناصر ماوراء‌طبیعی به عنوان مأمنی برای فرار از وقایع تلخ روزگار استفاده کند. او با بر هم زدن رابطه معمول بین نویسنده/خواننده با زبردستی خود را جای خواننده اثرش نشانده و شخصیت‌های داستانی را راوی زندگی خودشان و خودش کرده است.
رمان «این مرد از همان موقع بوی مرگ می‌داد» به قلم محمد حنیف را انتشارات اسم منتشر کرده است.
نظر بدهید