رمانی دربارۀ بنای حرم امام رضا در طول تاریخ
چهارشنبه 27 مرداد 1395

رمانی دربارۀ بنای حرم امام رضا در طول تاریخ

«غریب قریب» عنوان مجموعه داستان دوجلدی «سعید تشکری» است که روایت ساخت‌وساز و تخریب حرم و مضجع شریف هشتمین امام همام در مشهد مقدس از زمان شهادت حضرت رضا (ع) تا دورۀ قاجار را روایت می‌کند. «غریب قریب» تنها کتاب روایی است که با زبانی ساده و در عین حال جذاب و گیرا بخشی از تاریخ شیعه را بیان می‌کند.

به‌گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی مجمع ناشران انقلاب اسلامی، منانشر، قبل از اینکه از کتاب بیشتر بخواهیم بدانیم، باید از راوی کتاب بدانیم. از سعید تشکری که این روزها از چنگ بیماری سختی رهایی یافته؛ اما همچنان درگیر دورۀ درمان این بیماری است. تشکری، زادۀ مشهد و تربیت‌‌یافته هنرهای دراماتیک است. او را بیشتر نمایشنامه‌نویس و فیلم‌نامه‌نویس می‌شناسند. از او تابه‌حال چندین مجموعه نمایشنامه منتشرشده که دست‌مایۀ گروه‌های هنری نمایش در ایران است؛ اما یکی از فعالیت‌های جدی دیگر او نوشتن رمان است. کاری که به‌خوبی از عهدۀ آن برمی‌آید و با قلم ساده و روان و گیرای خود هر مخاطبی را تا به انتها به دنبال خود می‌کشاند.

سعید تشکری اهل خراسان و ساکن مشهد است. جغرافیای اکثر رمان‌های وی خراسان و مشهد الرضاست. این خصوصیت اوست که در کتاب‌هایش وفادار به جغرافیای زیستی خویش است و از محدوده‌اش پا فراتر نمی‌گذارد. از جایی حرف می‌زند که آن را می‌شناسد و واقف به احوال مردمان سرزمینش است.

ادبیات در جغرافیای خراسان

«غریب قریب» نیز چون کتاب‌های ادبیات داستانی پیشین او دارای دو ویژگی برجسته است. نخست اینکه در همین جغرافیای خراسان روایت می‌شود و دوم محور تمام روایت‌ها حضرت رضا (ع) است. پیش از این رمان‌های «پاریس پاریس»، «ولادت»، «بار باران»، «هندوی شیدا» و حتی رمانی چون «مفتون و فیروزه» که روایت انقلاب اسلامی در خراسان است، با محوریت حضرت رضا (ع) نوشته و نگاشته شده است.

تشکری در «غریب قریب» از همان تکنیک قدیمی خویش بهره برده است. فصل‌بندی‌های کوتاه، کوبنده و پرکشش که از ذهن درام‌نویسی وی نشأت گرفته است. این هنرمندی در عرصۀ فصل‌بندی‌ها، ناظر به ذهن درام‌نویس اوست که از عرصۀ هنرهای نمایشی برآمده است. به همین جهت است که فصل‌بندی‌های کوتاه او، همراه با مقدمه، جریان درام داستان و مؤخره است و هیچ فصلی نیمه‌کاره و رها باقی نمی‌ماند.

در فصل نخست از کتاب نخست، داستان از وداع امام با نبی مکرم اسلام(ص) و اهل‌بیتش در مدینه آغاز می‌شود. در این فصل تشکری با هشت بخش کوتاه از لحظۀ هجرت از مدینه تا شهادت را روایت می‌کند؛ هشت بخش بسیار کوتاه اما کافی و کامل. نویسنده در فصل دوم سراغ نوغانی‌ها می‌رود و عشق و ارادت نوغانی‌ها را به تمام و کمال روایت می‌کند؛ فصلی جذاب و عاشقانه.

شروع ساخت و ساز در بارگاه رضوی

فصل سوم روایت دورۀ سامانیان است. نخستین دوره از ساخت‌وساز حرم به دست ابومنصور عبدالرزاق توسی که سپه‌سالار خراسان است و تمام ارادتش را صرف ساختن بقعۀ مبارک امام می‌سازد. فصل چهارم روایت دورۀ غزنویان است. دوره‌ای که بقعۀ حضرت خراب شده است و سلطان محمود غزنوی در خواب پیامبر گرامی اسلام را می‌بیند که اشاره به دیوارهای خراب‌شدۀ بقعه می‌کنند و پس‌ از این خواب، سلطان محمود نسبت به بازسازی خرابی‌ها اقدام می‌کند. این اتفاق در سال 400 هجری است و «ابوبکر شهمرد» مأمور سلطان غزنه برای بازسازی بقعه حضرت در سناباد می‌شود.

در فصل پنجم، تشکری به روایت ساخت‌وساز بقعه در دورۀ سلجوقیان می‌پردازد؛ آنجا که عبدالملک وزیر طغرل سلجوقی دستور به لعن آل محمد می‌دهد و جمع کثیری از علما را دستگیر و زندانی می‌کند و زیارت از بقعۀ حضرت رضا(ع) را ممنوع می‌کند. 50 سال بعد که انوشیروان زرتشتی به برکت وجود امام شفا می‌یابد، همراه ترکان خاتون که شفا یافتۀ حضرت است، در مجلس سلطان سنجر، شرح‌حال خویش می‌گویند و سلطان سنجر برخلاف پیشینیانش عمل می‌کند.

چنگیز و خون‌هایی که در خراسان می‌ریزد

فصل ششم در زمان خوارزمشاهیان می‌گذرد. دوره‌ای که سلطان محمد خوارزمشاه دستور به ساخت‌وساز محراب‌هایی بیشتر فرمان داده است. فصل هفتم دورۀ چنگیزی‌هاست. دورۀ خون‌ریزی و درنده‌خویی و قتل و ویرانی؛ دوره‌ای که زائران و پناه‌آورندگان به امام در کنار مضجع شریفش قتل‌عام می‌شوند.

در فصل هشتم و فصل پایانی کتاب نخست، تشکری به روایت دورۀ ایلخانان می‌پردازد. آن زمان که خواجه‌نصیرالدین در دربار هولاکوخان به خدمت مشغول است و در ادامه، در دورۀ غازان خان، خون‌ریزی مجددی در حرم صورت می‌گیرد. این فصل تا 100 سال بعد از دورۀ چنگیز ادامه می‌یابد و در دورۀ سلطان محمد خدابنده به پایان می‌رسد.

ساخت مسجد به دستور گوهرشاد خاتون

اما در کتاب دوم، تشکری 4 فصل تیموری‌ها، صفوی‌ها، افشاریان و دورۀ قاجار را روایت می‌کند. بخش اعظم این کتاب در دورۀ تیموری‌ها روایت می‌شود. زمانی که گوهرشاد خاتون، به ساختن مسجدی در کنار حرم می‌پردازد و برای این کار قوام شیرازی را از شیراز به سناباد دعوت می‌کند تا در این مهم به او کمک کند. هم‌زمان با گوهرشاد خاتون، پریزاد ندیمۀ او نیز به ساخت مدرسه‌ای برای طلاب و سادات در زمین کوچکی می‌پردازد که کنار دارالسیاده خریده است. این فصل، فصل توسعۀ حرم و آزادی زیارت و تبلور هنر ایرانی در حرم امام شهید است. از دیگر شخصیت‌های برجستۀ این فصل بایسنقر میرزا و شاهرخ‌اند.

در دورۀ صفوی‌ها نیز ارادت شاه‌طهماسب در حرم رضوی و قتل عام مسلمانان در مشهد و ساخت‌وساز مجدد در زمان شاه‌عباس صفوی روایت می‌شود. در همین دوره است که شیخ بهایی نیت می‌کند با نصب  حرزی خاص در حرم ایشان از ورود افراد ناباب به حرم جلوگیری کند که در رؤیایی صادقه با واکنش منفی امام رضا(ع) مواجه می‌شود. در دوره افشاریان هم نادرشاه به شوکت و جلالت حرم با مطلا کردن ایوان و صفه امیرعلی شیر می‌افزاید. در همین دوره است که اسماعیل سقاخانه معروفش را به راه می‌اندازد.

به نقل از روزنامه صبح نو/یادداشت از مهدی بوشهریان

نظر بدهید